موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13209
پاکستان و طالبان از حمايت تا جنگ

بسم‌الله الرحمن الرحيم

شهر «دوحه» مرکز قطر که در سال 1400 محل گفتگوهاي پاکستان، آمريکا و گروه تروريستي طالبان براي تحويل دادن افغانستان به طالبان بود، حالا به محلي براي گفتگوهاي پاکستان و طالبان براي حل و فصل اختلافات و پايان دادن به جنگ خونين ميان اسلام‌آباد و طالبان شده است.

يک هيأت پاکستاني به رياست وزير دفاع اين کشور به دوحه رفت تا با هيأت اعزامي حکومت خودخوانده طالبان افغانستان به سرپرستي محمد يعقوب مجاهد وزير دفاع طالبان گفتگو کند. در همين حال، جان اچکزي وزير اطلاعات ايالت بلوچستان پاکستان گفته اکنون زمان آن است که اسلام‌آباد با احمدمسعود (فرزند احمدشاه مسعود) وارد گفتگوي جدي و سازنده شود تا ديدگاه او درباره آينده افغانستان به ويژه در زمينه روابط بعد از طالباني با پاکستان، ثبات منطقه‌اي و مقابله با تروريسم درک شود. اين مقام پاکستاني تأکيد کرد «يک افغانستان غيرمتمرکز که بر پايه مشارکت منطقه‌اي فراگير ساخته شده باشد، مناسب‌ترين مسير براي دستيابي به صلح پايدار با همسايگان است».

اين اقدامات و اظهارات، در پي حملات هوائي روزهاي اخير پاکستان به کابل، قندهار و چند نقطه در مرز مشترک پاکستان و افغانستان که ده‌ها کشته و زخمي برجاي گذاشت صورت گرفته‌اند. علت اين حملات پاکستان، ايجاد ناامني‌هاي مرزي توسط طالبان پاکستان معروف به TTP است که از حمايت حکومت خودخوانده طالبان افغانستان برخوردارند. اين مزاحمت‌ها توسط طالبان پاکستان (TTP) در داخل پاکستان نيز دولت اسلام‌آباد را به خشم آورده بطوري که دولتمردان پاکستاني آن را نتيجه حضور اتباع افغانستاني در مناطق مختلف پاکستان مي‌دانند و ماجرا بقدري بالا گرفته که شهباز شريف نخست‌وزير پاکستان با صدور يک فرمان فوري خواستار اخراج پناهندگان افغاني از پاکستان شده است. نخست‌وزير پاکستان به مقام‌هاي فدرال و ايالتي اين کشور دستور داده است زمينه را براي اخراج فوري تمام پناه‌جويان افغانستاني فراهم کنند. وي روز جمعه در يک اجلاس فوق‌العاده گفت پاکستان ديگر نمي‌تواند ميزباني پناه‌جويان افغانستاني را تحمل کند. شهباز شريف اين جمله را هم چاشني سخنان خود کرد که با توجه به جنگ اخير پاکستان با افغانستان اکنون مردم پاکستان از ما مي‌پرسند دولت چه زماني به ميزباني از پناه‌جويان افغانستاني پايان خواهد داد؟

نکته قابل تأمل در ماجراي درگيري‌هاي پاکستان و حکومت خودخوانده طالبان در افغانستان اينست که گروه طالبان با ماجراجوئي‌هايش در داخل مرزهاي پاکستان به روشني نشان داد حتي به متحد و حامي خود در منطقه که براي پايان دادن به جمهوريت در افغانستان و سپردن قدرت در اين کشور به طالبان از هيچ تلاش و کوششي فروگذار نکرد نيز وفادار نمانده است. اين، اقتضاي ذاتي گروه‌هاي تروريستي و دقيقاً همان چيزي است که سازمان ملل در گزارش خود از وضعيت افغانستان تحت سلطه طالبان منتشر کرده و در آن با صراحت اعلام نموده طالبان، افغانستان را به کانون تروريسم تبديل کرده بطوري که اکنون بيش از 20 گروه تروريستي زير چتر حمايتي اين گروه مشغول فعاليت هستند و تمام کشورهاي منطقه را در معرض ناامني قرار داده‌اند.

به نظر مي‌رسد دولتمردان پاکستاني متوجه خطر شديد سلطه‌ طالبان بر افغانستان براي منطقه شده‌اند و با اقدامات متنوع درصدد حفاظت از کشور خود در برابر اين خطر هستند. آنچه در اين ميان مايه تأسف است اينست که حکمرانان ايراني هنوز گرفتار بازي سياسي طالبانند و با اينکه ضربات سنگيني در طول حاکميت خودخوانده اين گروه بر افغانستان، چه در دور اول (دهه 70) و چه در 4 سال اخير، به ايران وارد شده هنوز به اين جمع‌بندي نرسيده‌اند که بايد با اتخاذ سياستي قاطع و شفاف به اين بازي خطرناک خاتمه دهند.

منظور اين نيست که ايران هم مثل پاکستان وارد جنگ با طالبان شود. طراحي دقيق برخورد سياسي در چارچوب ديپلماسي فعال مي‌تواند به صيانت حقوق ملت ايران و تأمين منافع ملي منجر شود کمااينکه با مهار سياسي طالبان، مردم افغانستان نيز از زندان بزرگي که اين گروه از کشورشان ساخته است نجات پيدا خواهند کرد. راهکار صحيح اينست که کشورهاي منطقه در يک تعامل جمعي به مردم افغانستان کمک کنند با برگزاري انتخابات آزاد، دولت مورد نظر خود را انتخاب کنند و با بازگشت به قانون اساسي جمهوريت يا تدوين قانون اساسي جديد، کشور را در چارچوب قانون اداره نمايند. طبعاً تا رسيدن به اين مرحله از حاکميت ملت افغانستان بر سرنوشت خود، دولت‌هاي همسايه بايد از تعامل رسمي با حکومت خودخوانده طالبان خودداري کنند تا وادار شود به اراده ملت تمکين کند.