موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13203
شهید سرلشکر حسن آبشناسان؛ شیر صحرا و شهید ورزشکار ارتش

شهید ورزشکار ارتشورزش ایران دارای قهرمانان و پهلوانان زیادی است که علاوه بر کسب افتخار در میادین ورزشی با نشان دادن رشادتهای خود خاطرات ماندگاری را بر دفتر زرین هشت سال جنگ تحمیلی حک کردند. حکایت ما بیان رشادت قهرمانانی است که در اوج افتخار و آمادگی ورزشی، راهی جبهه‌های جنگ حق علیه باطل شدند و در این مسیر به درجه رفیع شهادت نایل گشتند تا یک شبه ره صد ساله را طی کرده باشند. جامعه ورزش ایران در رشته های مختلف شهدای بزرگواری را به انقلاب تقدیم کرده است، البته ورزشکاران بسیاری بودند که با شروع جنگ، دوران ورزشی خود را رها کردند و با رشادت های بسیار با پوشیدن لباس رزمندگان اسلام، جاودانه شدند. به راستی این شهدا چه کسانی بودند؟بزرگمردی در همه ابعادیکی از شهدای ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران شهید سرلشکر حسن آبشناسان است او انسان با اراده‌ای بود و روحی بسیار بزرگ داشت. افسری آراسته، ورزیده، ورزشکار، باسواد و پرکار بود. از همان آغاز جوانی به ورزش و پهلوانی مهر می‌فروخت و از ورزیدگی و آمادگی بالای جسمی و معنوی برخوردار بود. هیچ چیز را جز برای خشنودی خداوند بزرگ، انجام نمی‌داد. یکی از همرزمانش می‌گوید: «سرهنگ، آدم غریبی بود؛ آرام، کم گو و همواره در حال اندیشه یا مطالعه؛ بسیار خوب فکر می کرد و بسیار خوب عمل می کرد؛ استوار، نترس و همزمان، از خلق و خوی مهربان برخوردار بود؛ افراد پرکار او را الگوی خود پذیرفته بودند؛ او هیچ گاه بیکار نمی ماند».هیچ‌گاه از میدان نبرد دور نبود و درست همانند یک نیروی پیاده تک تیرانداز در میدان آماده می شد. همیشه در کنار سربازان بود و از نزدیک یگان خود را فرماندهی می کرد. او باور داشت که بی عدالتی یگان را از هم می پاشد. هرگز تبعیض را دوست نداشت.شیر صحرا از فرماندهان ایرانی بود که در دوران دفاع مقدس داغ پیروزی را بر دل صدام گذاشت. دفاع مقدس به عنوان بزرگ ترین و مهم ترین عرصه ظهور و بروز استعدادهای ایران و نیروهای نظامی در عرصه نظامی بود. بسیاری از نوابغ که در این دوران به شهادت رسیدند اگر جنگ تحمیلی آغاز نمی شد شاید به سختی شناخته می شدند و یا هرگز شناخته نمی شدند. سرلشکر شهید حسن آبشناسان یکی از همین نوابغ است.شیر صحرا حریف می طلبد...شهید آبشناسان با آموزش و ساماندهی تعدادی از بسیجیان داوطلب به منطقه دشت عباس رفت و شمار بسیاری از نیروهای عراقی را تار و مار کرد. او بود که در هنگام عملیات شناسایی بر علیه مواضع نیروهای عراقی، نخستین اسیران عراقی را به اسارت درآورد. همین موفقیت ها کافی بود که به عنوان فرمانده یگان جنگ های چریکی قرارگاه سیدالشهدای مشترک سپاه و ارتش منصوب شود و با آموزش نیروهای تازه نفس از آنها در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل استفاده کرد. او به محله کودکی خود رفت. جوانان موتورسیکلت سوار نازی آباد را دور هم جمع کرد و با آموزش های ویژه‌ای که به آنها داد، همه را تحت گروهی به نام «اسب آهنی» ساماندهی کرد و به جبهه ها فرستاد. او که آموزش های مخصوص به تکاوری را در کشورهای مختلف مانند اسکاتلند گذارنده بود، در مسابقاتی که در آنجا برگزار شد توانست سرلشکر عبدالمجید و تیمش را در رشته کوهنوردی مسابقات ورزش های جهان ناکام گذاشته و آن ها را شکست دهد. دست سرنوشت اما بار دیگر در میدان جنگ حقیقی، حسن را در برابر سرلشکر عبدالحمید قرار داد و به دنبال نبردی طولانی، لشکر عراقی شکست خورد و فرمانده پرآوازه صدام به اسارت ایران درآمد.همین موقع بود که عراق بسیاری از شهرها را موشک باران می‌کرد، او نامه‌ای به صدام حسین، فرمانده نظامی حزب بعث عراق، با این مضمون نوشت: «اگر جناب صدام حسین، امیر جنگی است و فنون نظامی را خوب می داند و نظریه‌پرداز جنگی است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگاورم دیدار کند و با هر شیوه ای که می‌پسندد، بجنگد، نه اینکه با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی‌دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.» در پاسخ به نامه آبشناسان، صدام حسین، سرلشکر قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس فرستاد تا عبدالحمید قدرت بعث را به ایرانی ها نشان بدهد.شهدای گرانقدر با ایثار جان و گذشتن از تمام هستی خود موجب عزت و اقتدار کشور و تحقق اهداف عالیه اسلام شدند و باید همواره پاسدار خون‌های مطهر آنها بود. شهدای ورزشکار، الگویی مناسب و مورد نیاز برای جامعه بزرگ ورزشکاران هستند و باید در راستای تحقق اهداف و آرمان های متعالی آنها گام برداشت.راه‌های خودسازی را از شهداء به عنوان الگوهای ایثار و از خودگذشتگی میتوان آموخت. سیره اخلاقی و رفتاری شهدای ورزشکار الگو و اسوه‌ی با ارزشی برای مردم است؛ چرا که با پرداختن به ورزش به تقویت جسم و پرورش فضایل اخلاقی، و با دور کردن رذایل اخلاقی به خودسازی پرداختند و به تعبیر قرآن: قد افلح من زکاها، هر آینه کسی که نفس خود را تزکیه کرد رستگار شد. شادابی و نشاط حاصل از ورزش عامل سیر و سرعت روح به سمت خودسازی است چرا که تنبلی و ناتوانی از موانع خودسازی و مراقبت است و مانع رسیدن انسان به سعادت و عامل رکود را به دنبال خواهد داشت. شهدای ورزشکار با نیت خالصانه و پاک مهمترین دارایی خود را که نیروی جسمانی آنها بود در راه خداوند تقدیم و رستگار شدند سیره اخلاقی و رفتاری شهید ورزشکار نمونه و الگویی با ارزش برای تاثیر ورزش بر خودسازی است. بنابراین با افتخار، یاد و خاطره شهدای والامقام ورزشکار را گرامی می‌داریم، آنان که در میدان ورزش افتخار آفریدند و در میدان دفاع، جاودانه شدند.سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آجاپژوهشگر دفاع مقدس: ناخدایکم اسماعیل قمریان معمره*یکی از همرزمانش می‌گوید: «سرهنگ، آدم غریبی بود؛ آرام، کم گو و همواره در حال اندیشه یا مطالعه؛ بسیار خوب فکر می کرد و بسیار خوب عمل می کرد؛ استوار، نترس و همزمان، از خلق و خوی مهربان برخوردار بود؛ افراد پرکار او را الگوی خود پذیرفته بودند؛ او هیچ گاه بیکار نمی ماند»*او به محله کودکی خود رفت. جوانان موتورسیکلت سوار نازی آباد را دور هم جمع کرد و با آموزش های ویژه‌ای که به آنها داد، همه را تحت گروهی به نام «اسب آهنی» ساماندهی کرد و به جبهه ها فرستاد