موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13156
تبريک نگوئيد، خجالت مي‌کشيم ما خبرنگارها!

غلامرضا بني اسدی

اين روز‌ها فراوان تبريک مي‌شنويم ما خبرنگارها. از دوست و خويش و رفيق تا مسئولان محترمي که به مبارک باد مي‌آيند. گل هم مي‌آورند بعضي‌ها و بعضي‌ها هم به گُلِ لبخند برگزارمي کنند که هر دو عزيز است. شايد برخي‌ها شيريني هم بياورند تا به شيرين کامي هم بيانجامد. به هر روي محترم و دل نشين و انگيزه بخش است اين ديدار ها. گاهي هم مردم عادي مي‌آيند که آدم حسِ عبادت مي‌گيرد براي کارش. با اين همه من ذهنم درگير مي‌شود. حس مي‌کنم قلم و لشکر کلماتش يقه ما را خواهند گرفت. خواهند پرسيد چه برکتي ايجاد کرده ايد که با شنيدن تبريک، گُل از گُلِ‌تان مي‌شکفد؟خبر نوشتن و روايتِ روزمرگي که اگر کسالت افزا نشود، برکتي هم به همراه نخواهد آورد. ما زماني مي‌توانيم شنوا و حتي نيوشاي تبريک نيک انديشان باشيم که نقش خويش را به کمال ايفاکنيم. آن وقت ديگر آمد و شد خودروهاي فرسوده در خيابان‌هاي شهر بي‌علامت سؤال نخواهد بود. خاموشي کارخانه به سکوت برگزار نخواهد شد. نيروگاهي از مدار خارج نخواهد شد تا شوک به کارخانه و صنعت وارد شود. تا خانه‌ها در تاريکي فرو روند. ما اگر کار رسانه‌اي خود را "درست" انجام دهيم، منحني رفتار‌هاي "نادرست" رو به کاهش خواهد نهاد. از افزايش طلاق تا نزاع‌هاي سخت خياباني و حتي دعواهاي حقوقي. آنچه برمدار افزايش حال جامعه را خوب خواهد کرد، ازدواج و زاد آوري و تاب آوري و آشتي و گفتگو و... خواهد بود که "بود" ش برکت است.ما رسانه نگاران اگر در جهادِ خويش جهد داشته باشيم قدرتمندان هم رسم خدمت در پيش خواهند گرفت. کسي حس طلبکاري نخواهد داشت که به وسعت اثرگذاري حوزه مسئوليت‌اش احساس بدهکاري خواهد کرد. مسئولان و نهاد‌ها براي تکريم مردم صف خواهند کشيد نه اين که مردم صف بکشند براي خدمتي که انجام شود يا نوبت به آنان نرسد. اگر قلم‌ها مان، طعم اگر نه ذوالفقار که نهج البلاغه بگيرد، آمار تصادف هم کاهشي خواهد شد. چه معنا دارد که خودروهايي با اين درجه ايمني پايين هر روز آمار قربانيان جاده را بالا ببرند و براي قيمت هم طاقچه بالا بگذارند؟ چه معنا دارد وضعيت جاده‌هاي ما اين باشد که سفر همزاد خطر باشد؟ اگر ما درست ميدان‌ها را حد کذاري مي‌کرديم برخي‌ها به خود اجازه نمي‌دادند چنين مرز‌ها را بي‌حفاظ بگذارند که شاهد سيل اتباع غير مجاز باشيم. اگر تکليف حرفه‌اي خود را مؤمنانه انجام دهيم براي خيلي‌ها حرفي نمي‌ماند که تريبون‌ها را ميان خودي هاشان دست به دست کنند و چيزهايي را بگويند که نگفته بماند بهتر است. من شرمنده اين "اگر" هستم که مدام بايد تکرار کنيم اگر آزادانه مي‌نوشتيم برخي‌ها به اندازه خلاف و اختلاس و اختلاف افکني خود بايد در بند مي‌شدند. خيلي از گفتارها و رفتارها و کردارها نبايد وجود مي‌يافت. باري، زماني تبريک‌ها را بايد به جان خريد که برکتي چنين براي جامعه داشت اما امروز بيشتر شرمنده ايران و انقلاب و شهدائيم. به ما تبريک نگوئيد چون بيشتر خجالت مي‌کشيم....