رئيس سازمان سياستگذاري و مديريت راهبردي انرژي:مادرِ ناترازيهاي ايران، ناترازي انرژي استمعاون رئيسج
رئيس سازمان سياستگذاري و مديريت راهبردي انرژي:مادرِ ناترازيهاي ايران، ناترازي انرژي استمعاون رئيسجمهور و رئيس سازمان سياستگذاري و مديريت راهبردي انرژي با تأکيد بر سياستگذاري دولت بر حوزه انرژي و مديريت آن گفت: مادر ناترازيهاي ايران، ناترازي انرژي است که بايد رفع شود.به گزارش ايرنا، اسماعيل سقاب اصفهاني در چهارمين کنفرانس بينالمللي بهينهسازي مصرف و بهرهوري انرژي در نخستين سخنراني رسمي خود به عنوان معاون رئيسجمهور اعلام کرد: در حوزه انرژي، ما چگونه به اين موضوع رسيديم؟ وظيفه ما اين بود که نقشه چالشها و ريشههاي مشکلات کشور را طراحي کنيم. پس از مطالعات گسترده، به اين نتيجه رسيديم که مادرِ ناترازيهاي ايران، ناترازي انرژي است.وي افزود: امروز بخشي از اين ناترازي را در قالب قطعيها، محدوديتها و دغدغههاي روزمره ميبينيم، اما ابعاد بسيار وسيعتري پشت آن وجود دارد. اين ناترازي ما را وارد چرخهاي کرده که يک سوي آن تورم است و سوي ديگر افزايش نرخ ارز؛ چرخهاي که بارها تکرار شده است. سقاب اصفهاني گفت: در سالهاي گذشته تصور ميکرديم ميتوانيم با ثابت نگه داشتن قيمت چند کالاي کليدي جلوي تورم را بگيريم؛ اما تجربه نشان داد اين سياست نهتنها تورم را مهار نکرد بلکه خود بخشي از مشکل شد.وي گفت: گزارشهاي وضعيت در کشور نشان ميدهد که هر دولتي که سر کار ميآيد، با وجود زحمات فراوان، عملکرد خود را ارائه ميکند؛ اما وضعيت بهتر نميشود. دليلش اين است که سياستهايي که اين چرخه شوم را ايجاد کردهاند، ايراد اساسي دارند. تا زماني که تصميم نگيريم يک بار براي هميشه از معلولها فاصله بگيريم و علتهاي ريشهاي را حل کنيم، اين داستان ادامه دارد.سقاب اصفهاني ادامه داد: بازي با قيمت انرژي هم جزو همين معلولهاست. هر کس فقط ميگويد «قيمت بايد بالا برود»، باز هم در همان چرخه معلولگرايي باقي مانده است. ما حتي فهم فاصله گرفتن از معلولها را پيدا نکردهايم و تا اين فهم نباشد و به ريشهها نرسيم، هرچقدر سازمان جديد ايجاد کنيم، محکوم به شکست است. نبايد خوشحال باشيم که سازمان تازهاي تأسيس شده؛ زماني بايد خوشحال باشيم که نشانههايي از تغيير سياستها و فاصله گرفتن از تصميمات غلط گذشته ديده شود.وي گفت: يک زمان فکر کرديم اگر قيمت گازوئيل را پايين نگه داريم، ميتوانيم ترانزيت منطقه را در اختيار بگيريم؛ يا تصور کرديم اگر خودمان کاميون توليد کنيم، ترانزيت را مديريت خواهيم کرد. اما توليدکننده کاميون از يارانه گاز بهرهمند ميشود و از ماليات معاف ميگردد؛ پس اين سياستها غلط بوده است. يا فکر کرديم اگر سوخت ارزان باشد، کاميونها از جادههاي ما عبور ميکنند؛ درحالي که مشکل اصلي بهرهوري گمرکات است، نه قيمت سوخت. سقاب اصفهاني افزود: اين مثال را زدم نه براي حل يک موضوع خاص، بلکه براي اينکه بگويم جوهره حکمراني، تغيير سياستهاست، نه بازي در ميدان. ميدان متعلق به مردم و بخش خصوصي است و دولت بايد ميداندار سياست باشد نه بازيگر آن.