موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13226
رئيس جمهورِ کشاورزي ايران!

غلامرضا بني اسدي

آب نيست! يعني آنقدر کم است که مي‌توان گفت نيست حتي براي خوردن. نمي‌خواهم خبرهاي تلخِ بي‌آبي را تکرار کنم. به اندازه کافي، همه مان حالي چون زمين‌هاي ترک خورده بر لبان مان احساس مي‌کنيم. تصورِ درخت‌هاي برگ ريخته و از نفس افتاده آب را در دهان آدمي خشک مي‌کند. با اين که فرياد العطش از زمين و زمان بلند است، نسخه نويسي برخي‌ها عجيب مي‌نمايد. از اين جمله است قصه کاشت و صادرات صيفي جات به روسيه آن هم به ارزش 11 ميليارد دلار! کار ندارم به اين که اصلا استعداد بازار روسيه اين قدر هست يانه- که البته براساس خبر‌ها نيست- يعني نسخه شفابخش شان براي اقتصاد کشور چيزي است که ناممکن است. حداکثر به اندازه همان مشقي ارزش دارد که در دفتر بنويسند تا معلم خط بزند. حالا با اين وضعيت زيرساخت‌ها و فقر آب، چگونه مي‌خواهند اين همه محصول را توليد کنند، مسئله‌اي است که لابد به آن فکر کرده اند! اين که زيرساخت‌ها را مقدم بر آب آوردم به اين خاطر است که شايد بگويند با آبياري مدرن، نياز به آب چقدر کمتر مي‌شود اما مگر زيرساخت آبياري مدرن و کشاورزي مدرن فراهم است؟ فکر مي‌کنم بهترين تصميم اين است که رئيس‌جمهور پزشکيان، دست به کاري بزند کارستان؛ وزارت جهاد کشاورزي را تمام و کمال با اختيارِ تام، با بودجه عالي و در اختيار، به همين بزرگوار صاحب نظريه " صادرات 11 ميليارد دلاري صيفي جات به روسيه" واگذار کند. اصلا او بشود "رئيس جمهورِ کشاورزي ايران". اگر موفق بود که فبهاالمراد. دور بعد کل دولت را به او واگذارد. اگر هم کار به نامرادي رسيد، مشقشان با قلم قرمز خط خواهد خورد.اين کار يک حُسن ديگر هم دارد براي دولت چهاردهم. بار سنگين وزارت جهاد کشاورزي - که به قول بعضي‌ها نه جهادي است و نه حال خوشي براي کشاورزي رقم زده است – زمين مي‌گذارد و چابک‌تر به ديگر حوزه‌ها مي‌پردازد. شايد متوليان جديد طرحي هم براي بازار برنج و نهاده‌هاي دامي و.... داشته باشند! خدا را چه ديدي شايد "رئيس جمهورِ کشاورزي ايران" فردا روزي رئيس جمهوري اسلامي ايران هم شد! کور شود چشمِ هرچه بخيل است!