موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13226
جلوي هزينه‌هاي بحران‌زا را بگيريد

 

دکتر مهدي قمشي

استاد دانشگاه شهيد چمران اهواز

 

دلم به حال دکتر پزشکيان مي‌سوزد.او دولتي ورشکسته را تحويل گرفته و در اولين سال تشکيل دولتش با بحران‌هاي بسيار بغرنجي نيز درگير شده است. وفاق را محور کارش قرار داده امّا زياده خواهي طرف وفاق مجالي براي دولتش نگذاشته است. تنگناها را خوب تشخيص داده امّا توانايي و يا امکان تغيير برايش اصلاً مهيا نشده است. براي مثال بخوبي تشخيص داده که در شرايط مشکلات بودجه‌اي کشور، دادن اعتبار مالي به برخي دستگاهها هيچ سودي براي مردم و کشور ندارد و يا حداقل اولويت ندارند، امّا به اين مراکز و دستگاهها زورش نمي‌رسد و لذا علي‌رغم اينکه تشخيص درست است امّا عملاً درمان دشوار بلکه غيرممکن مي‌نمايد. نا شکري نمي‌کنم کارهاي خوبي هم انجام داده مثلاً در حوزه مسائل اجتماعي و باز شدن فضاي عمومي کشور کارهاي خوبي صورت گرفته، امٍّا کارهاي انجام شده در حد قد و قواره قدرت و مسئوليت رئيس‌جمهور يک کشور نيست. خيلي از قول‌هايش روي زمين مانده و نتوانسته آنها را به سرانجام برساند. متأسفانه در سال اول کارش، آسمان هم با کشورمان قهر کرده و دولت را علاوه بر ناترازي برق وارد مشکلات ناترازي‌هاي آب نيز نموده است تا اينجاي کار دولت، ربطي به من به عنوان يک متخصص آب ندارد تنها به عنوان يک شهروند عادي مي‌توانم ايشان را درک کنم و حيف و دريغا بگويم و البته از صميم قلب دوستش دارم و برايش آرزوي موفقيت مي‌نمايم.

با اين مقدمه مي‌خواهم وارد بحث خودم بشوم که نام هزينه‌هاي بحران‌زا بر آن نهاده ام. بله هزينه کردن براي هيچ و پوچ قطعاً بي‌معناست امّا از آن مهمتر اين است که وقتي پول نيست هزينه کردن براي ايجاد بحران چه معنايي دارد؟ جناب آقاي دکتر پزشکيان با همه حساسيتي که در مورد هزينه کرد بودجه‌هاي کشور دارند بايد به اين مقوله نيز ورود نمايند زيرا در اين مقوله هزينه‌هايي صورت مي‌گيرد که ظاهري آراسته و شبه علم دارند ولي نه تنها فايده‌اي به کشور نمي‌رسانند بلکه سبب مشکل و بحران نيز مي‌شوند. جناب آقاي رئيس جمهور! لطفاً براي دولت خودتان و کشور با پيش بردن چنين پروژه‌هاي ظاهرالصلاحي بدنبال ايجاد بحران جديد نباشيد و از همين ابتدا جلوي آنها را بگيريد. مثال‌ها در اين مورد زياد هستند امّا چند مورد را ذکر مي‌کنم تا به عنوان نمونه در پيش روي شما باشند. مورد اول اين است: درحالي که رودخانه کارون از بي‌آبي رنج مي‌برد و درحال حاضر در منطقه آبادان و خرمشهر ايجاد بحران نموده و در تابستان گذشته نيز به جهت کم آبي و شوري آب بسياري از نخيلات آن منطقه از بين رفته اند، تحت فشارها و لابي‌هاي ناصواب، علاوه بر طرحهاي انتقال آب گذشته که بيش از يک ميليارد مترمکعب آب را از سرشاخه‌هاي کارون و دز به ساير حوضه‌ها انتقال داده اند، طرح جديدي به نام ماندگان براي انتقال بين حوضه‌اي آب از سرشاخه کارون به بهانه تامين آب شرب تصويب و به اجرا رفته که هيچ توجيه علمي و کارشناسي ندارد و فقط فشار و لابي است که انجام طرح را به پيش مي‌برد و گر نه بدنه کارشناسي دستگاههاي متولي امر واقف هستند که اين طرح سبب ايجاد مشکلات زيست محيطي و ايجاد بحران بيشتر منابع آب در پايين دست کارون خواهد شد. مطمئن باشيد پيشبرد اين طرح و هزينه‌اي که در آن صرف مي‌شود فقط سبب ايجاد تنش بين هموطنان خواهد شد و هيچ مشکلي را حل نخواهد کرد. مثال ديگر مشکل آب تهران بزرگ است که شوراي تامين آب تهران و وزارت نيرو براي حل آن مجوز زدن 100 حلقه چاه جديد را در دشت تهران داده‌اند. اين درحالي است که درحال حاضر دشت‌هاي تهران بزرگ به جهت برداشت بي‌رويه آبهاي زير زميني ساليانه بطور متوسط با وضعيت حاد 19 سانتي متر فرو نشست زمين روبروست. زدن چاه‌هاي جديد ممکن است به صورت موقت مختصري تنش را کاهش دهد امّا قطعاً مشکل و بحران چندين برابري را در آينده نزديک براي تهران در پي خواهد داشت. مثال ديگر انتقال آب درياي عمان براي برخي استان هاست. گرچه اين کار به عنوان يک کار پدافندي غيرعامل مي‌تواند قابل توجيه باشد امّا در شرايط فعلي و با توجه به عدم مديريت صحيح منابع و مصارف آب در مناطق مقصد، انتقال اين آب‌ها، هم هزينه بسياري بر کشور تحميل خواهد کرد و هم مشکل مناطق مقصد را حل نخواهد کرد بلکه به تشديد بحران دامن خواهد زد. مثال‌هاي ديگري مي‌توان ذکر کرد، از جمله در حوضه کرخه، درحالي که نزديک به دو برابر آورد رودخانه کرخه، در اين مسير مخزن سد ايجاد کرده‌ايم (يعني دو برابر متوسط آبي که ساليانه از اين مسير عبور مي‌کند) و از نظر علمي اين رودخانه ظرفيت ايجاد سد مخزني براي توسعه استفاده بيشتر از آب را مدت هاست از دست داده و به همين جهت سال هاست هورالعظيم حقآبه‌اش را نتوانسته دريافت کند و در چهار ماهه اخير نيز دود بخش عراقي هورالعظيم شهرهاي بسياري در استان خوزستان را به تعطيلي کشانده، با اين وجود وزارت نيرو تحت تأثير فشارهاي اين و آن براي ساخت سد جديد در مسير اين رودخانه باز هم اعتبارات جديد گرفته و درحال هزينه است تا خواسته يا ناخواسته مشکلات پايين دست رودخانه، از اين که هست نيز بدتر شود. معني اين هزينه کردها در بخش آب و محيط‌زيست کشور از نظر من هزينه‌هاي بحران زاست. مطمئناً از اين گونه هزينه‌هاي بحران‌زا در حوزه‌هاي ديگر که از بودجه‌هاي عمومي کشور ارتزاق مي‌کنند، بسيار يافت مي‌شود. آقاي دکتر پزشکيان! حال که اراده کرده‌ايد جلوي هزينه‌هاي بيهوده را بگيريد، تيمي تشکيل دهيد تا اين هزينه کردهاي بيهوده و بحران‌زا را که ظاهري شبه علم دارند تشخيص داده و جلوي آنها را بگيريد. اهميت اين مسئله از مسئله هزينه دستگاه‌هاي بيهوده و بي‌ثمر کمتر نيست. مي‌دانم کار دشواري است زيرا پشت اغلب اين هزينه کردهاي بحران‌زا نيز لابي‌ها و گروه‌هاي فشار و مافيايي خوابيده است که منافع ملي برايشان مهم نيست و بدنه وزارت نيرو و سازمان محيط‌زيست نيز توانايي مقابله با آنها را ندارند. درگير شدن با آنها کار آساني نيست ولي شدني است و البته منافع ملي بسياري نيز از اين رهگذر آزاد خواهند شد. فرياد شما در خالي بودن خزانه دولت و تقاضاي همراهي مردم براي فائق آمدن بر اين شرايط درست است امّا ديدن مصوبات و پيگيري هزينه‌هاي بحران‌زا و عدم توانايي مقابله با زياده خواهي‌ها و لابي‌ها نيز قابل قبول نيست و مردم را از همراهي با شما دلسرد خواهد کرد.