موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13221
سه مقوّم براي اعتلاي رسانه ملي

بسم‌الله الرحمن الرحيم

تحقق عملي همبستگي ملي که بعد از جنگ تحميلي 12 روزه قرار بود بيش از گذشته مورد توجه مسئولين نظام قرار گيرد، راهکارهائي دارد که يکي از آنها ايجاد تحول محتوائي در رسانه ملي است.

رسانه ملي اگر واقعاً مظهر اراده و خواست ملت باشد، مي‌تواند بالاترين کارائي را در پيشبرد اهداف حاکميتي بر مبناي مصالح عمومي و منافع ملي داشته باشد. اين نقش را در سال‌‌هاي اول بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تجربه کرديم و ديديم که در بسيج عمومي براي رفتن مردم به جبهه و انجام اقدامات پشت جبهه براي پشتيباني از رزمندگان در دفاع مقدس 8 ساله، رسانه ملي چه نقش مهمي ايفا کرد. در آن مقطع تاريخي، تمام رسانه‌هاي منطقه و جهان غرب عليه ايران فعال بودند و با توجه به کمبود رسانه‌هاي داخلي تنها رسانه‌ گفتاری و شنیداری که در اختيار دفاع مقدس بود و رسالت مقابله با خيل عظيم رسانه‌هاي بيگانه را برعهده داشت، رسانه ملي آنهم با تعداد محدود شبکه‌ها بود. با اينحال، رسانه ملي توانست در دفاع مقدس کارنامه موفقي ارائه دهد و بطور کامل مورد اعتماد مردم باشد بطوري که رسانه‌هاي بيگانه بهيچوجه امکان مقابله با آن را نداشتند.

خوبست به همين مناسبت نگاهي داشته باشيم به دوران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و روزهاي اوج تبليغات و اظهارنظرها درباره اين واقعه مهم که مردم ايران بشدت وابسته به انواع رسانه‌ها براي دريافت اخبار و گزارش‌هاي تحولات انقلاب و تحرکات امام خميني در جايگاه رهبري بودند. در آن مقطع، علاوه بر اطلاعات و اخبار سينه به سينه و نوارهاي کاست و تلفن که معدود رسانه‌هاي مردمي بودند، مردم به چند راديوي بيگانه گوش مي‌دادند و هيچ اعتنائي به راديو و تلويزيون ايران نداشتند. علت اين بود که راديوتلويزيون رژيم پهلوي اخبار واقعي را پخش نمي‌کرد و علاوه بر سانسور، اقدام به تحريف نيز مي‌کرد. بسيار طبيعي بود که مردم به آن دستگاه خبري اعتماد نکنند و براي به دست آوردن اخبار صحيح به رسانه‌هاي بيگانه روي‌آور شوند در حالي که مي‌دانستند آنها خيرخواه ايران نيستند و اهداف استعماري خود را در لابلاي اخبار و گزارش‌هايشان به اذهان مخاطبان تزريق مي‌کنند.

شرايط اطلاعات و اخبار در مقطع زماني کنوني کاملاً با دوران قبل از انقلاب اسلامي متفاوت است. امروز فضاي مجازي در تمام زمينه‌ها حرف اول را مي‌زند و از رسانه‌هاي بيگانه هم جلوتر حرکت مي‌کند. خوشبختانه اهداف خائنانه رسانه‌هاي بيگانه براي مردم کاملاً ناشناخته شده است و آنها هر قدر هم براي جذب مخاطب تلاش کنند نمي‌توانند اعتماد مردم را جلب نمايند. رسانه ملي کشور ما هنوز فرصت دارد خود را بازسازي کند و با جلب اعتماد مردم به شرايط سال‌هاي اول بعد از پيروزي انقلاب اسلامي برگردد و مهم‌ترين مرجع رسانه‌اي براي ملت ايران باشد. براي دستيابي به اين هدف، لازم است در انتصاب مديران ارشد رسانه ملي نکاتي رعايت شوند که مستقيماً در ايجاد تحول محتوائي اين رسانه تأثيرگذارند.

اولين نکته اينست که رئيس رسانه ملي و مديران ارشد آن بايد افراد باسوادي باشند که بتوانند شرايط حساس معادلات جهاني را تشخيص بدهند. اين سواد به معناي درک صحيح اقتضائات داخل کشور و فهم درست تحولات روز دنياست. بدون برخورداري از چنين درک و فهمي نمي‌توان افکار عمومي يک ملت را در جهت منافع ملي شکل داد.

دوم، استقلال است. بسياري از مشکلات امروز رسانه ملي ما ناشي از عدم استقلال فکري و سياسي مديران آن است بطوري که اين رسانه اکنون در ارزيابي صاحبنظران يک رسانه ملي به معناي واقعي آن نيست. اين، نقص بزرگي است که اگر برطرف نشود نمي‌توان انتظار هيچ تحولي را در رسانه ملي داشت.

و سوم، تفکر عميق فرهنگي است. امام خميني معتقد بودند رسانه ملي بايد دانشگاه باشد. متأسفانه رسانه ملي در سطح مکتب‌خانه‌هاي قديم عمل مي‌کند. کار بايد در دست مديراني باشد که همچون نخبه‌ترين اساتيد دانشگاه بتوانند رسانه ملي را به يک دستگاه فرهنگ‌ساز تبديل نمايند.

اگر اين سه مقوم در سطح رئيس و مديران ارشد رسانه ملي تأمين شوند، اين رسانه مي‌تواند جايگاه واقعي خود را بازيابد.