موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13203
وقتی یک کودتاچی و آشوبگر برنده صلح نوبل می‌شود

دنيا از اين که پس از مدتها غوغاسالاري، دست ترامپ به جايزه صلح نوبل نرسيد، خوشحال شد و از اينکه حسرت اين جايزه به ترامپ خودشيفته، جاه‌طلب و خودبزرگ‌بين نرسيد، خوشحالي کرد ولي جايزه به زني رسيد که به عنوان عامل امپرياليست‌ها در ونزوئلا در هيبت اپوزيسيون، عمل مي‌کند و دوست و همراه ترامپ، نتانياهو و مزدوراني مثل رضا پهلوي است.مردم جهان از اينکه ترامپ سرشکسته شد و اين فرد جنگ‌طلب نتوانست به اين جايزه – که البته مدتهاست اهميت خود را به خاطر تعلق گرفتن به افراد مسأله‌دار از دست داده – برسد، شادمان شدند ولي در کمال ناباوري ديدند که اين جايزه به يک فرد وابسته و مجري سياست‌هاي امپرياليست‌ها تعلق گرفت.کميته نوبل در اسلو، پايتخت نروژ روز جمعه، نام "ماريا کورينا ماچادو" از ونزوئلا را به عنوان برنده جايزه صلح نوبل 2025 (1404ش) اعلام کرد؛فردي که غربي‌ها اين ونزوئلايي را کابوس مادورو رئيس‌جمهور ونزوئلا و مجري سياستهاي خود در امريکاي لاتين مي‌دانند.روز جمعه کميته نوبل نروژ بار ديگر با اعلام برنده جايزه صلح، جهان را بهت‌زده کرد. ماريا کورينا ماچادو، رهبر مخالفان ونزوئلا، که خود را ناجي دموکراسي در کشور نفت‌خيز آمريکاي جنوبي يعني ونزوئلا معرفي مي‌کند، اين جايزه را دريافت کرد.ماريا کورينا ماچادو، سياستمدار ونزوئلايي، از 2011 تا 2014 (93-90ش) نماينده مجلس ملي ونزوئلا بود و بعدها بنيانگذار حزب راست‌گراي «ونته ونزوئلا» (Vente Venezuela) گرديد. او که از سال 2014 (93ش) به دليل سخنراني جنجالي در سازمان کشورهاي آمريکايي عليه دولت نيکلاس مادورو از مجلس اخراج شد، در اين سالها با حمايت از تحريم‌هاي اقتصادي امريکا و متحدانش عليه ونزوئلا، به تشديد رنج مردم کشورش دامن زده است.کميته نوبل، در بيانيه‌اي که به نظر مي‌رسد از پيش نوشته‌شده براي توجيه يک تصميم ايدئولوژيک، ماچادو را به‌دليل «تلاش‌هاي خستگي‌ناپذير براي ترويج حقوق دموکراتيک و گذار صلح‌آميز از ديکتاتوري به دموکراسي» ستود، اما اين اعلام، درست درحالي صورت گرفت که دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور امريکا، ماه‌ها فشار رسانه‌اي و ديپلماتيک بي‌سابقه‌اي بر کميته وارد کرده بود تا جايزه را به خود اختصاص دهد. ترامپ، که بار‌ها ادعا کرده «هشت جنگ را پايان داده»، از طريق توييت‌هاي پرهياهو و لابي‌گري متحدانش در کنگره، کميته نوبل را به «سياست‌بازي» متهم مي‌کرد.کاخ سفيد، در واکنشي تند، اين تصميم را «مقدم قرار دادن سياست بر صلح» خواند و ترامپ را «انساني با قلب بشردوستانه» توصيف کرد که «هيچ‌کس نمي‌تواند مانند او باشد»! اين درحالي است که ترامپ، با سابقه‌اي از اقدامات بي‌رحمانه در خاورميانه و حمايت بي‌قيدوشرط از جنايات اسرائيل در غزه، نمادي از خشونت دولتي است، اما جايزه به ماچادو تعلق نگرفت تا ترامپ را ناکام بگذارد؛ بلکه دريافت کرد تا سياست‌هاي تهاجمي واشنگتن را در آمريکاي لاتين مشروعيت ببخشد.ماچادو، عامل ناآرامي‌هاي ونزوئلاماريا کورينا ماچادو، مهندس صنعتي 58 ساله‌اي که از سال 2010 (89ش) به‌عنوان نماينده مجلس ونزوئلا فعاليت مي‌کند، سابقه‌اي پر از تنش و درگيري داخلي دارد. او که از خانواده‌اي مرفه و وابسته به صنايع نفتي برآمده، از همان ابتدا به‌عنوان صداي اليگارشي ونزوئلا شناخته شد. گروهي که از انقلاب بوليواري هوگو چاوز و جانشين او نيکولاس مادورو، به دليل ملي‌سازي منابع نفتي، کينه به دل گرفته‌اند. تحليلگران، ماچادو را «بزرگ‌ترين مخالف چاويسم» توصيف کرده‌اند، اما اين توصيف، لايه‌اي از واقعيت را پنهان مي‌کند. او سال‌ها ونزوئلا را به سمت شورش‌هاي خشونت‌آميز سوق داده است. در سال‌هاي 2014 (93ش) و 2017 (96ش)، ماچادو رهبري اعتراضاتي را بر‌عهده داشت که به‌گفته گزارش‌هاي سازمان ملل، بيش از 200 کشته و هزاران زخمي برجاي گذاشت. اين اعتراضات، که تحت عنوان «راهپيمايي‌هاي صلح‌آميز» تبليغ مي‌شدند، درواقع به غارت، آتش‌زدن ساختمان‌هاي دولتي و درگيري‌هاي مسلحانه منجر شد. وال استريت ژورنال، که معمولا از مخالفان ونزوئلا حمايت مي‌کند، به‌طور ضمني به نقش ماچادو در تشديد تنش‌ها اشاره کرده و او را «قهرمان شجاع» خوانده، اما منتقدان در رسانه‌هاي چپ‌گرا مانند گري‌زون، اين اقدامات را «تلاش براي کودتا» مي‌دانند.پس از انتخابات جنجالي سال گذشته که مادورو با اکثريت آرا پيروز شد، ماچادو شکست را نپذيرفت و کمپين «مقاومت پنهان» را راه انداخت. او با حمايت مالي امريکا از حاميانش خواست تا «بدون توجه به رأي مردم»، اعتراضات خياباني را تشديد کنند، اعتراضي که، صد‌ها نفر را به زندان کشاند و اقتصاد ونزوئلا را بيشتر فلج کرد. اين رهبر مخالف، که اکنون در مخفيگاه زندگي مي‌کند، بار‌ها از خشونت به‌عنوان ابزار تغيير رژيم دفاع کرده است. در مصاحبه‌اي با فاکس‌نيوز در سپتامبر 2025 (شهريور 1404)، ماچادو صراحتا از ارتش آمريکا خواست تا «بدون توجه به تلفات انساني» به ونزوئلا حمله کند و رژيم مادورو را سرنگون سازد. اين فراخوان، که رويترز آن را پوشش داد، نه‌تنها نقض منشور سازمان ملل به شمار مي‌رود، بلکه يادآور مداخلات فاجعه‌بار آمريکا در عراق و ليبي است که ميليون‌ها قرباني بر جاي گذاشت.ماچادو، مهره‌اي در بازي امريکايکي از جنبه‌هاي تاريک‌تر ماجرا، اتهامات جدي به ماچادو مبني بر وابستگي به سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريکاست. گزارش‌هاي تحقيقي گري‌زون و کدپينک، دو رسانه مستقل، شواهد مستندي از روابط نزديک ماچادو با سيا و وزارت خارجه آمريکا ارائه داده‌اند. از سال 2018 (97ش)، ماچادو در چندين تلاش براي کودتا عليه مادورو نقش کليدي ايفا کرده؛تلاش‌هايي که توسط جان بولتون مشاور امنيت ملي وقت ترامپ هماهنگ شده بودند. گزارش‌هاي سازمان ملل، مداخله خارجي در بحران ونزوئلا را مستند کرده‌اند و ماچادو را به‌عنوان «رهبر مورد حمايت آمريکا» معرفي مي‌کنند که از بودجه‌هاي پنهان بنياد ملي براي دموکراسي ــ بازوي تبليغاتي سيا ــ بهره مي‌برد.در ماه‌هاي اخير، اين وابستگي آشکارتر شد. پس از انتخابات 2024 (1403ش)، ماچادو نه‌تنها از حمله نظامي آمريکا دفاع کرد، بلکه در نامه‌اي به کنگره آمريکا، سناتور‌هايي مانند مارکو روبيو را به «اقدام فوري» فراخواند. نيويورک تايمز گزارش داد که مشاوران ترامپ، ازجمله استفن ميلر و جان رتکليف، رئيس سيا، مستقيما با ماچادو در تماس بوده‌اند تا استراتژي سرنگوني مادورو را ترسيم کنند. اين روابط، ماچادو را از يک فعال مدني به يک مهره ژئوپليتيک تبديل کرده، مهره‌اي که صلح را قرباني منافع نفتي مي‌کند. مادورو، که دولتش توسط سازمان ملل به دليل مبارزه با فقر ستوده شده، را «ديکتاتور» خواندن، بخشي از کمپين رسانه‌اي است که توسط فاکس‌نيوز و سي‌ان‌ان هدايت مي‌شود. ماچادو، با فراخوان به «ارتش بيگانه»، عملا خواستار نابودي بخشي از سرزمين و مردم ونزوئلا شده، اقدامي که اگر رخ دهد، هزاران کودک و غيرنظامي را قرباني مي‌کند.او همچنين با اقدامات عميق و چندلايه در ونزوئلا به شدت از تحريم‌هاي اقتصادي امريکا و متحدانش عليه ونزوئلا که به تشديد رنج مردم دامن زده است،حمايت مي‌کند.اين تحريم‌ها، که ماچادو علناً از آن‌ها دفاع کرده، منجر به کمبود دارو، افزايش تورم و مهاجرت ميليون‌ها ونزوئلايي شده و زندگي روزمره شهروندان عادي را ويران کرده است.اين پيوندها، جايزه نوبل را به ابزاري براي مشروعيت‌بخشي به مداخله‌جويي آمريکا تبديل کرده است. رسانه‌هاي مستقل، اين تصميم را «سياست‌زدگي آشکار» خواندند و هشدار دادند که نوبل، با حمايت از چنين چهره‌اي، صلح جهاني را تضعيف مي‌کند. چگونه مي‌توان کسي را که از بمباران کشور خود دفاع مي‌کند، «مدافع صلح» ناميد؟بازي سياسي نوبل؛ از لابي‌گري تا انتقام‌جوييدونالد ترامپ، که از پس بازگشت به کاخ سفيد در ژانويه 2025 (1 بهمن 1403ش) کمپين پرهياهويي براي دريافت جايزه نوبل صلح به راه انداخت، تصميم کميته نوبل را «دزدي سياسي» خواند. ترامپ ادعا مي‌کند «هشت جنگ» را پايان داده، از جمله تنش‌هاي اسرائيل ــ حماس و جنگ هند ــ پاکستان، اما اين ادعا‌ها چيزي جز «دروغ‌پردازي‌هاي سيستماتيک» نيست، زيرا توافق‌ها تنها آتش‌بس‌هاي شکننده‌اي بودند که به درگيري‌هاي شديدتر منجر شدند.اين واقعيت‌هاي در کمتر از يک‌سال از عمر دور دوم رياست‌جمهوري ترامپ، چهره‌اي جنگ‌طلبانه‌تر از او نشان مي‌دهد. سياست «صلح از طريق قدرت» او به تشديد خشونت جهاني منجر شده است. حمايت بي‌قيدوشرط از اسرائيل، با ارسال تسليحات پيشرفته، در دوره جديد وي به شهادت بيش از 22 هزار فلسطيني را در غزه منجر شده است. حملات مستقيم به تأسيسات هسته‌اي صلح‌آميز ايران در تير ماه 1404، که نقض قوانين بين‌المللي بود، شرايط منطقه غرب آسيا را به بالاترين سطح از تنش سوق داد. فشار دولت بر طرف‌هاي غربي براي برهم زدن کامل برجام، با هدف ايجاد کمپين فشار حداکثري تنش‌هاي جهاني را به اوج رسانده. در آمريکاي لاتين، حملات نظامي عليه ونزوئلا و کلمبيا صد‌ها غيرنظامي را کشت. کمک‌هاي خارجي به آفريقا و عفو آشوبگران خشونت‌آميز ششم ژانويه در آمريکا، خشونت را در داخل و خارج اين کشور تشديد کرده است.اين «صلح از طريق قدرت»، در حقيقت، کابوس ويراني بود، اما اعطاي جايزه به ماچادو، انتقام ترامپ نبود؛ بلکه همسويي با سياست‌هاي او بود. ترامپ، که در کمپين انتخاباتي‌اش وعده «فشار حداکثري بر مادورو» داد، ماچادو را «دوست نزديک» خود مي‌دانست.پوليتيکو گزارش داد که لابي‌گري ترامپ براي ماچادو، بخشي از استراتژي بزرگ‌تر براي کنترل نفت ونزوئلا بود، استراتژي‌اي که با تحريم‌هاي فلج‌کننده آمريکا، اقتصاد ونزوئلا را نابود کرده و ميليون‌ها نفر را به فقر کشانده است.اين «فشار بر کاراکاس»، به قول ترامپ، نه براي دموکراسي، بلکه براي سلطه اقتصادي است. نوبل، با اين تصميم، به جاي مقابله با ترامپ، به دستيارش در آمريکاي لاتين تبديل شد.ماچادو، جايزه صلح نوبل را به مردم ونزوئلا و ترامپ تقديم کردماچادو و پرونده سياه وابستگيجالب اينکه« ماريا کورينا ماچادو» برنده جايزه صلح نوبل، جايزه‌اش را به رئيس‌جمهور آمريکا تقديم کرد و گفت که مخالفان در ونزوئلا بيش از هر زمان ديگري به ترامپ اعتماد و تکيه دارند.رهبر اپوزيسيون ونزوئلا گفت: من اين جايزه را به مردم رنج‌کشيده ونزوئلا و به رئيس‌جمهور ترامپ به خاطر حمايت قاطعش از آرمان ما تقديم مي‌کنم.ماريا کورينا ماچادو، همچنين چندي پيش با رضا پهلوي اعلام همبستگي کرده و گفته بود: هدف ما مشترک است و ايران و ونزوئلا آزاد خواهند شد.به هر حال نوبل صلح امسال بيش از هر زمان ديگري نقاب از چهره برداشت؛ جايزه‌اي که بنا بود نماد آرمان انسانيت و دوستي ميان ملت‌ها باشد، امروز به پاداشي براي حاميان جنگ و ابزار تبليغاتي قدرت‌هاي غربي تبديل شده است. اعطاي آن به چهره‌اي طرفدار اسرائيل و تقديمش به ترامپ، نشان داد که «صلح» در قاموس غرب، نه پايان جنگ، بلکه ادامه سلطه با زباني نرم‌تر است.اعطاي جايزه نوبل صلح امسال به «ماريا کورينا ماچادو»، چهره‌اي ونزوئلايي که آشکارا از جنگ و سياست‌هاي آمريکا در آمريکاي لاتين حمايت کرده است، بار ديگر اين واقعيت را عريان کرد که غرب در تعريف «صلح» نيز انحصارطلب است. حتي شگفت‌آورتر آنکه او جايزه‌اش را به «دونالد ترامپ» تقديم کرد؛ کسي که در دوره رياست‌جمهوري‌اش آغازگر چندين درگيري و حامي سياست‌هاي ضدانساني عليه ملت‌ها بود!اين تصميم کميته نوبل موجي از انتقاد را در جهان برانگيخت. بسياري از تحليلگران، آن را نشانه‌ سقوط اخلاقي و دوگانگي غرب دانستند. غربي که واژه‌هايي چون «آزادي»، «دموکراسي» و «صلح» را به ابزار تبليغاتي خود بدل کرده و ديگر حتي تظاهر به بي‌طرفي هم نمي‌کند.نگاهي تاريخي به مسير نوبل صلح نشان مي‌دهد اين جايزه از دهه 1970 به بعد، به تدريج از معنا تهي شده و به بازوي فرهنگي قدرت‌هاي غربي بدل گشته است.در دهه 70 ميلادي، نوبل در خدمت جنگ سرد بود؛ جوايز آن بيشتر به افرادي داده مي‌شد که در چارچوب رقابت بلوک شرق و غرب معنا پيدا مي‌کردند. دهه 80، «آزادي» ليبرالي جايگزين «صلح» شد و برندگان، عمدتاً کساني بودند که با سياست‌هاي ضدشوروي همراه بودند.در دهه 90 و با پايان جنگ سرد، نوبل ابزار مشروعيت‌بخشي به نظم نئوليبرالي جديد شد. نمونه بارز آن، جايزه سال 1994 (73ش)به عرفات، اسحاق رابين و شيمون پرز از رژيم اسراييل بود؛ توافقي که بعدها خود فلسطينيان آن را «صلح تحميلي» ناميدند.دهه 2000 با چهره‌هايي مانند باراک اوباما، ماهيت نمايشي نوبل را آشکارتر کرد. او جايزه صلح را درحالي دريافت کرد که فرمانده دو جنگ در عراق و افغانستان بود. اين دوره، نوبل به ابزاري براي «اخلاقي‌سازي چهره جنگ‌طلبان» تبديل شد.در دهه 2010، نوبل به سياست «هويت‌زايي» روي آورد؛ از ملاله يوسف‌زي تا ناديه مراد، جايزه به چهره‌هايي داده شد که روايت ليبرال از «توانمندسازي زنان و اقليت‌ها» را تقويت مي‌کردند. و از دهه 2020 تا امروز، در بحبوحه رقابت آمريکا، چين و روسيه، نوبل صلح بار ديگر به ابزار موضع‌گيري ژئوپليتيکي بدل شده است. برندگان اخير، اغلب فعالان ضدروسي يا ضدچيني‌اند و هيچ نماينده‌اي از کشورهاي جنوب جهاني در ميانشان ديده نمي‌شود.در واقع، «صلح» در قاموس نوبل يعني پذيرش نظم آمريکايي جهان؛ و «آزادي» يعني هم‌سويي با ارزش‌هاي ليبرال. نوبل صلح، به جاي تجليل از تلاش‌هاي واقعي براي توقف جنگ، سال‌هاست که به جشن تثبيت قدرت نرم غرب تبديل شده است.اگر در جهان امروز جايزه‌اي مستقل و مردمي براي «صلح واقعي» وجود داشت، بي‌ترديد به چهره‌هايي مانند فرانچسکا آلبانزه (گزارشگر ويژه سازمان ملل در فلسطين)، وائل الدحدوح (خبرنگار شجاع غزه) يا فاتو بنسودا (دادستان سابق دادگاه بين‌المللي لاهه) تعلق مي‌گرفت؛ کساني که بي‌هياهو، در برابر جنگ و نسل‌کشي ايستادند.نوبل صلح ديگر معيار جهاني صلح نيست؛ بلکه بازتاب نگاه سياسي و سلطه‌جويانه غرب است. غرب در بازي معناها پيروز شده؛ حتي صلح را هم به زبان خود تعريف کرده است.*يکي از جنبه‌هاي تاريک‌تر ماجرا، اتهامات جدي به ماچادو مبني بر وابستگي به سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريکاست. گزارش‌هاي تحقيقي گري‌زون و کدپينک، دو رسانه مستقل، شواهد مستندي از روابط نزديک ماچادو با سيا و وزارت خارجه آمريکا ارائه داده‌اند*لابي‌گري ترامپ براي ماچادو، بخشي از استراتژي بزرگ‌تر براي کنترل نفت ونزوئلا بود، استراتژي‌اي که با تحريم‌هاي فلج‌کننده آمريکا، اقتصاد ونزوئلا را نابود کرده و ميليون‌ها نفر را به فقر کشانده است*ماريا کورينا ماچادو» برنده جايزه صلح نوبل، جايزه‌اش را به رئيس‌جمهور آمريکا تقديم کرد و گفت که مخالفان در ونزوئلا بيش از هر زمان ديگري به ترامپ اعتماد و تکيه دارند*به هر حال نوبل صلح امسال بيش از هر زمان ديگري نقاب از چهره برداشت؛ جايزه‌اي که بنا بود نماد آرمان انسانيت و دوستي ميان ملت‌ها باشد، امروز به پاداشي براي حاميان جنگ و ابزار تبليغاتي قدرت‌هاي غربي تبديل شده است. اعطاي آن به چهره‌اي طرفدار اسرائيل و تقديمش به ترامپ، نشان داد که «صلح» در قاموس غرب، نه پايان جنگ، بلکه ادامه سلطه با زباني نرم‌تر است*اعطاي جايزه نوبل صلح امسال به «ماريا کورينا ماچادو»، چهره‌اي ونزوئلايي که آشکارا از جنگ و سياست‌هاي آمريکا در آمريکاي لاتين حمايت کرده است، بار ديگر اين واقعيت را عريان کرد که غرب در تعريف «صلح» نيز انحصارطلب است*اگر در جهان امروز جايزه‌اي مستقل و مردمي براي «صلح واقعي» وجود داشت، بي‌ترديد به چهره‌هايي مانند فرانچسکا آلبانزه (گزارشگر ويژه سازمان ملل در فلسطين)، وائل الدحدوح (خبرنگار شجاع غزه) يا فاتو بنسودا (دادستان سابق دادگاه بين‌المللي لاهه) تعلق مي‌گرفت؛ کساني که بي‌هياهو، در برابر جنگ و نسل‌کشي ايستادند*نوبل صلح ديگر معيار جهاني صلح نيست؛ بلکه بازتاب نگاه سياسي و سلطه‌جويانه غرب است. غرب در بازي معناها پيروز شده؛ حتي صلح را هم به زبان خود تعريف کرده است*ماچاوو که صداي اليگارشي و اپوزيسيون ونزوئلا شناخته شده، سالهاست کشورش را به سمت شورش‌هاي خشونت‌آميز سوق داده و خواستار تحريم آمريکا و غرب عليه مردم ونزوئلاست