موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13192
آيت‌الله شيخ الشريعه اصفهاني؛ مجاهد در ميدانهشتم ربيع‌الثاني سالروز درگذشت عالم مجاهد آيت‌الله العظم

آيت‌الله شيخ الشريعه اصفهاني؛ مجاهد در ميدانهشتم ربيع‌الثاني سالروز درگذشت عالم مجاهد آيت‌الله العظمي فتح‌الله غروي اصفهاني (1266 - 1339ق) ملقب به «شيخ الشريعة اصفهاني» است.مرحوم حاج ملا فتح‌الله فرزند ملا محمد جواد نمازي، معروف به «آقا شريعت» در سال 1266 قمري در اصفهان متولد شد و از کودکي به دنبال دانش‌هاي ديني بود. او ابتدا در حوزه علميه اصفهان به تحصيل مشغول بود و سپس راهي حوزه علميه مشهد مقدس شد. در آن شهر از محضر اساتيد برجسته‌اي چون آيت‌الله حاج ميرزا نصرالله مدرس، آيت‌الله محمدابراهيم بروجردي و سيد مرتضي حائري بهره فراوان جست تا در رديف اساتيد آن ديار شناخته شد. سپس به سوي اصفهان مراجعت کرد.او در سال 1295 ق. راهي نجف اشراف شد و در محضر مراجع تقليد آن زمان حاضر شد و خود نيز مجلس درس مهمي تشکيل داد که بسياري از دانشمندان حوزه علميه نجف در آن شرکت مي‌کردند.تدريس و شاگردانپس از بازگشت از حج پروانه‌هاي فضيلت پيرامون آن شمع شريعت گردآمدند. در اين زمان درس او از مهم‌ترين درس‌هاي نجف بشمار مي‌رفت که صدها نفر در آن شرکت مي‌کردند. او به علاوه خطيبي توانا بود که جمعه‌ها منبر مي‌رفت و به موعظه مي‌پراخت. از ديگر امتيازات ايشان اين که وي به تحصيل طب و رياضيات همت گماشته و علاوه بر فرمول‌ها و معادلات رياضي، مطالب زيادي درباره علم پزشکي آموخته بود. صدها نفر از طلاب علوم ديني در جلسات درس ايشان شرکت مي‌کردند که بسياري از آنان بعدها در زمره مراجع تقليد درآمدند؛ نامي‌ترين آنان عبارتند از: شيخ عبدالکريم حائري؛ سيد حسين بروجردي؛ سيد ابوالقاسم خويي؛ آقا ضياءالدين عراقي؛ سيد شهاب الدين مرعشي نجفي؛ سيد عبدالهادي حسيني شيرازي؛ سيد محسن طباطبايي حکيم؛ سيد محمدحجت کوه کمره‌اي؛ سيد محمدتقي خوانساري و محمدعلي شاه آبادي.آثار و تأليفاتاز آنجا که شيخ الشريعه در علوم گوناگون اسلامي مهارت داشت، در بسياري از رشته‌ها نوشته‌هايي پربها از خود به يادگار گذاشت که هر يک در علوم مختلف حاکي از فزوني دانش اوست. از آن همه، پاره‌اي رساله در موضوعات فقهي و اصولي است. در علم تفسير، فلسفه، کلام و ادبيات عرب، فقه و اصول، علم حديث و رجال نيز داراي آثاري نيکوست. از آن جمله است: قاعده و چند حاشيه؛ اناره الحالک في قرائه ملک؛ مالکابانه المختار في ارث الزوجه من ثمن العقار؛ رسالة في احکام العصير العنبي؛ اصالة الصحه؛ حاشيه فصول و نخبة الأزهار في أحكام الخيار.مرجعيتپس از وفات آيت‌الله ميرزا حبيب‌الله رشتي و آيت‌الله شيخ محمدحسين کاظميني شماري از مردم از شيخ الشريعه تقليد مي‌کردند، ولي پس از رحلت ميرزا محمدتقي شيرازي، شيخ الشريعه يگانه مرجع جهان تشيع شد. با اين حال وي رهبري ديني را چون باري سنگين بر دوش خود احساس مي‌کرد. او در خلوت ديده شده بود که اشک ريزان با خداي خود چنين مناجات مي‌کرد: «خدايا، در آخرين روزهاي زندگيم در دنيا به رياست مبتلا شده‌ام! و بايد سنگيني اين بار امانت را به دوش کشم! بارالها، من طاقت تحمل اين امر بزرگ را ندارم... و حال آن که تو فرداي قيامت از من سؤال خواهي کرد...».مبارزه با استعمارشيخ الشريعه در پي مبارزه با هجمه‌هاي فرهنگي دشمن، کتابخانه مهمي ايجاد کرد که دانش پژوهان از آن استفاده مي‌کردند و از ديگر اقدامات ايشان صدور اعلاميه‌هاي فراوان بود که پرده از چهره استعمار مي‌زدود. در قسمت‌هائي از يکي از اين اعلاميه‌ها آمده است: «خدمت علماي بزرگ... و عموم مردم روستاها و شهرها و کوچ نشينان... بر آقايان و هوشياران... پوشيده نيست که بيگانگان از سده‌هاي پيشين و مدت‌ها قبل کوشيده‌اند دارايي مسلمانان را بدزدند و شهر و کشورشان را تصاحب کنند... قرآن سراسر حکمت را از ميان آنان بردارند و آن چه از وسايل مادي و معنوي نزد آنان است نابود سازند، بيگانگان همواره براي دستيابي به اين هدف‌ها نقشه‌هايي ترتيب داده‌اند». آن گاه آيت‌الله شريعت چندين نمونه از نقشه‌ها و هدف‌هاي دشمن را در 10 مورد بازگو کرده، در پايان دردمندانه از مسلمانان و ايرانيان مي‌خواهد که در صف واحد در برابر دشمن متجاوز بايستند.در زماني که کشور عراق تحت سلطه انگلستان بود، حکومت استعمارگر به مزدوران خود دستور داده بود هر جا کتاب نفيس و قديمي يافتند آن را تصاحب کرده، و به کتابخانه لندن بفرستند! در اين ميان روحانيون آگاهي که نمي‌خواستند فرهنگ اسلامي به دست کفار غارت شود، در مقابل آنان مي‌ايستادند و استعمارگران با به زندان افکندن ايشان سعي مي‌کردند به اهداف شوم خود جامه عمل بپوشانند. ولي شيخ شريعت به کمک طلاب آمده، آن‌ها را از بند نجات مي‌داد. براي نمونه مي‌توان به زندان افتادن آيت‌الله مرعشي نجفي براي خريدن يک کتاب و سپس آزادي او به همت شيخ الشريعه اشاره کرد.همچنين يک سال پس از انقلاب مشروطه (در سال 1907م) دو کشور استعمارگر روسيه و انگلستان در يک توافق سري، ايران را به 3 منطقه تقسيم کردند؛ مناطق جنوبي سهميه انگلستان و شمال ايران از آن روسيه شد و براي آن که با هم اختلافي پيدا نکنند قسمت‌هاي مرکزي را به عنوان منطقه بي‌طرف سهم ايران قرار دادند. در اين هنگام که تماميت ارضي و استقلال ايران در معرض خطر جدي قرار داشت، شيخ الشريعه و ديگر علما درس‌هاي حوزه علميه را تعطيل و خود را براي جهاد آماده کردند؛ چنان که در تلگرافي که بدين مناسبت انتشار دادند مي‌خوانيم: «اخبار موحشه مداخله اجانب در بلاد اسلاميه خصوصاً به اشتهار معاهده مشئومه جديده با دولتين موجب وحشت عموم علماي اعلام... (شده است). قاطبه علماي اين مشاهد مشرفه وظايف مقاميه را تعطيل و در حفظ اسلام به اداي آخرين تکليف (جهاد) حاضر...». از ديگر اقدامات علما در مبارزه با استکبار جهاني پيشنهاد طرح اتحاد دنياي اسلام بود که گامي براي پيشبرد اهداف اسلامي بشمار مي‌رفت اما دولت ايران و عثماني از آن طرح استقبال نکردند.در سال 1330 ق با حمله روسيه به ايران، شهرهاي تبريز، گيلان، رشت، مشهد مقدس و چندين شهر و روستاي ايران اشغال شد. در اين زمان که ايران در سراشيبي سقوط قرار گرفته بود، مراجع تقليد شيعه که در آن ايام در عراق بودند تصميم گرفتند با مقاومتي قهرمانانه جلو متجاوزان را بگيرند. در يازدهم محرم 1330 هيأت علميه نجف به همراه صدها نفر از طلاب حوزه علميه و دويست هزار تن از عشاير مسلح به طرف ايران حرکت کردند. آنان تصميم گرفتند در سر راه خود به ايران چند روزي در کاظمين توقف کرده، پس از آماده کردن مقدمات لازم به طرف ايران حرکت کنند. از جمله اقدامات آنان در کاظمين مي‌توان به ارسال هيأت‌هايي به کشورهاي مختلف براي مذاکره با سران آن کشورها و ارسال اطلاعيه‌هاي فراوان به مسلمانان جهان اشاره کرد. و ديگر آماده کردن عشاير ايران براي جهاد بود که با ارسال تلگراف‌هاي متعدد آنان را به جهاد دعوت کردند. در يکي از اين برگ‌هاي زرين چنين مي‌خوانيم: «به عموم حجج اسلام، سرداران عظام و رؤساي عشاير... از قديم زمان الي کنون به واسطه مردانگي عشاير... هرگز به خيال اجانب نمي‌رسيد که دست اندازي به خاک ايران نمايند چه رسد به سوق عساکر و جسارت... در ممالک اسلاميه. مگر در اين عصر مردانگي ايرانيان محو و نابود و عقايد اسلام پشت گوش‌ها افتاده... يا للمسلمين يک مشهد مقدس... در مملکت شماست، آيا رواست که با وجود امثال شماها به تصرف کفار درآيد و ننگ تاريخي براي شما، باقي بماند!...».وقتي مردم مسلمان و عشاير غيور ايران خود را براي دفاعي جانانه آماده کردند، وثوق الدوله که در آن زمان رياست هيأت وزرا را به عهده داشت با نيرنگ اولاً از حرکت علما به طرف ايران ممانعت کرد. وانگهي از عشاير و ديگر امت مسلمان ايران خواست از هر گونه اقدامي که مخالف سياست‌هاي روسيه و انگلستان باشد خودداري کنند و به آن‌ها هشدار داد که اگر با نيروهاي درحال پيشروي انگلستان مقابله کنند دولت آن‌ها را مؤاخذه خواهد کرد. و از طرف ديگر مصرانه از علما خواست که از کاظمين متفرق شوند.عقب نشيتي نيروهاي روسيه و اقدامات وثوق الدوله کارگر افتاد و تندري که مي‌رفت خصم را بسوزد توسط دولت ايران خاموش شد و علما که نمي‌خواستند جنگ داخلي مشکلات ايران را دو چندان کنند از حرکت به طرف ايران منصرف شدند.چنان که هنگامي که عراق در جنگ جهاني اول به تصرف انگلستان درآمد، شيخ الشريعه ضمن صدور فتواي جهاد، خود به جبهه شتافت و فرماندهي جبهه قرنه را به عهده گرفت. نيروهاي مردمي به فرماندهي علما به مدت هيجده ماه در برابر نيروهاي عظيم انگلستان مقاومت کردند و اگر پيروزي نهايي متفقين و ضعف شکست عثماني و ديگر متحدانش نبود اشغالگران هيچ گاه موفق به اشغال عراق نمي‌شدند.نيروهاي انگلستان و همدستانش در جنگ جهاني اول با طرح اين شعار که هدف ما رهايي کامل ملت هاست، توانستند عراق و ديگر کشورهاي عربي را تصرف کنند اما پس از اشغال عراق نه تنها به آن‌ها استقلال ندادند که سعي کردند با برگزاري رفراندوم فرمايشي به اشغال خود حالت قانوني دهند و آن گاه که عده‌اي از آزادي خواهان درخواست استقلال کردند آن‌ها را تبعيد و زنداني کردند. متعاقب اين اوضاع شيخ الشريعه با ارسال تلگراف‌هايي به حاکمان انگليسي و فرماندهان ارشد نظامي آنان، از آن‌ها خواست با اعطاي استقلال به عراق از خونريزي بيشتر خودداري کنند. اما آنان از اين درخواست سرباز زدند و سعي کردند با سرکوب جلو انقلاب را بگيرند.در اين هنگام آيت‌الله ميرزا محمدتقي شيرازي با صدور فتوايي به عراقيان اجازه داد که اگر انگليسيان از دادن حقوق آن‌ها سرباز زدند آنان دست به اسلحه برند و حق خود را باز پس گيرند. و اين گونه بود که آتش انقلاب در عراق زبانه کشيد. در هنگامي که تمامي شهرهاي عراق در آتش انقلاب بودند، ناگهان آيت‌الله ميرزا محمدتقي شيرازي که در اين زمان رهبري انقلاب را به عهده داشت به طور مشکوکی درگذشت ولي در آن لحظات حساس آيت‌الله شريعت اصفهاني علم بر زمين افتاده ميرزاي شيرازي را برداشت و با صدور بيانيه‌اي از مردم عراق خواست به انقلاب ادامه دهند و سپس در اجتماعي که در صحن حضرت امام علي عليه‌السلام برگزار شده بود حاضر شد و درحالي که به علت کهولت و ناتواني نمي‌توانست به تنهايي راه برود با کمک چند نفر از اطرافيان بر فراز منبر قرار گرفت و پس از تسليت از دست دادن ميرزا، مجاهدان را به استقامت فراخواند و آن گاه آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهاني را به عنوان نماينده خود انتخاب کرد و پرچم جهاد را بدست او سپرد. در همين ايام ويلسون، نماينده انگلستان در عراق تصميم گرفت با فرستادن پيام تسليتي باب گفتگو با شيخ را باز کند، او را به پندار خود بفريبد اما نتوانست و انقلاب همچنان ادامه يافت. متعاقب اين اوضاع نيروهاي انگليسي که در ايران و هند مستقر بودند به طرف عراق روانه شدند تا اين که تعداد آن‌ها به يکصد و پنجاه هزار نفر رسيد که به انواع سلاح‌هاي پيشرفته و هواپيماهاي جنگي مجهز بودند. قدرت روزافزون نيروهاي انگلستان، تمام شدن منابع مالي مجاهدان و قرار گرفتن آنان در محاصره اقتصادي و نظامي، نيز تغيير سياست انگلستان و پيشنهاد تشکيل حکومت ملي در عراق از طرف ديگر موجب شد که بين رهبران جهاد اختلاف افتد و انقلاب متوقف شود. عوامل فوق در کنار سستي که به مناسبت شروع فصل کشاورزي در مردم عراق پديد آورده بود باعث شد که نيروهاي انگلستان بتوانند به طرف شهرهاي مقدس پيشروي و کربلا، کوفه و آن گاه نجف را اشغال کنند. پس از اشغال نجف 17 تن از علما و از جمله شيخ حسن فرزند شيخ‌الشريعه دستگير و براي تبعيد روانه بصره شدند.وفاتسرانجام مرحوم آيت‌الله شريعت اصفهاني پس از عمري تلاش در راه اسلام و قرآن، در شب يکشنبه هشتم ربيع‌الثاني سال 1339ق. بدرود حيات گفت و پيکر مطهرش در جوار قبر اميرالمؤمنين عليه‌السلام به خاک سپرده شد.*پس از وفات آيت‌الله ميرزا حبيب‌الله رشتي و آيت‌الله شيخ محمدحسين کاظميني شماري از مردم از شيخ‌الشريعه تقليد مي‌کردند، ولي پس از رحلت ميرزا محمدتقي شيرازي، شيخ الشريعه يگانه مرجع جهان تشيع شد*هنگامي که تمامي شهرهاي عراق در آتش انقلاب بودند، آيت‌الله شريعت اصفهاني علم بر زمين افتاده ميرزاي شيرازي را برداشت و با صدور بيانيه‌اي از مردم عراق خواست به انقلاب عليه انگليس ادامه دهند