غلامرضا بني اسدي
"کج دارو مريز". اين دستورالعمل از ديروز مدام در ذهنم تکرار ميشود آنقدر که در مطلبي که ميخواهم در عيدانه ميلاد رسول اعظم الهي(ص) و صادق آل محمد(ع) بنويسم هم اول خط قرار ميگيرد. همه از خود ميپرسيم مگر ميشود هم کج داشت و هم از ريختن محتواي ظرف جلوگيري کرد؟ وقتي اين را از ديگري بشنويم، جوري به او نگاه ميکنيم که عاقل، سفيه را مينگرد اما ما خود هرکدام در جاهاي مختلف همين را حُکم کرده ايم! کساني که در جايگاه قدرت هستند هم به همين قاعده گفتار و حتي رفتار خود را تنظيم ميکنند. اين دستورالعمل اتفاقا وقتي در ذهنم نشست و تکرار شد که راديو مجلس را گوش ميدادم. فرمايش برخي نمايندگان محترم دقيقا همين بود. ميخواستند که دولت هم کج داشته باشد ظرف را و هم از ريختن محتوايش جلوگيري کند. ميخواستند هم آب را مراقبت کند و از ديگر سو، براي کاشت شالي در فلان منطقه، آب بدهد! ميخواستند هم براي فرو نشست دشتها چارهاي بيانديشد و هم آب فراوان در اختيار کشاورزي و صنعت بگذارد. ميخواستند دولت همه معاش و معاد مردم را تدبير کند اما خود در مديرت زمان خويش ناکام بودند چنان که اکثريت قريب به اتفاقشان در ميانه سخن، با خاموشي تريبون مواجه ميشدند. چون زمان را نميشود کِش داد. دقيقه براي همه 60 ثانيه است. بايد حرف خود را در همين مدت به زبان آورد اما بيشتر کلمات شان ميماند. اين رفتار پر تکرار هم آدم را به ذهنيتي چنين ميرساند که وقتي نمايندگان محترم نميتوانند در زمان مشخص شده، حرف خود را تمام کنند آيا دولتيها خواهند توانست در زمان تعريف شده طرحها را به انجام برسانند؟ آيا اگر نمايندگان به همين مسئله توجه کنند باز هم تيغ استيضاح و تازيانه سؤال را به وزرا نشان خواهند داد؟ البته هردو را قانون ابزار نظارت کرده است تا کژي کارگذاران را راست کند اما براي اين مهم بايد اول نمايندگان، خود را در قابِ بايسته تعريف کنند. به انصاف، نگاه خود را سازمان دهند که امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: "مَن أنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ رُضِيَ بهِ حَكَما لِغَيرِهِ؛ هركه داد مردم را از خود بستاند (از جانب خود به آنان حق دهد) داورى او درباره ديگران مورد قبول واقع شود." رسول اکرم الهي، صلواتالله عليه و آله، نيز تصريح دارند به "أَنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِكَ وَ انصحِ الأُمَّةَ و َارحَمهُم؛ با مردم منصفانه رفتار كن و نسبت به آنان خيرخواه و مهربان باش" انصافي چنين خير آفرين هم خواهد بود چون ادامه کلام نبوي بشارتي چنين را نيز در پي دارد:" اگر چنين بودى و خداوند بر مردم آباديى كه تو در آن به سر مى برى خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد، به تو نگاه مى كند و به خاطر تو به آن مردم رحم مى كند." با انصاف ورزي و خيرخواهي است که ميشود به توسعه خير و تعميق صلاح پرداخت. امروز به چنين منشي نياز داريم. "کج دارو مريز" ناشدني است. ما را به مرض بيانصافي مبتلا و عموميت يافتن اين بيماري هم جامعه را از سلامت و صلاح دور ميکند.