اول شهريورماه روز بزرگداشت ابو علي سينا حکيم، فيلسوف، طبيب و دانشمند بزرگ ايراني است. وي در ماه صفر سال 370 هجري قمري در شهر بخارا به دنيا آمد. اين حکيم بزرگ که بعدها مؤثرترين چهره در علم و فلسفه جهان اسلامي شد و القابي مانند شيخ الرئيس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکي استعداد و شايستگي عجيبي در فرا گرفتن علوم مختلف داشت. و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعليم و تربيت او ميکوشيد و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزديک بود، ابن سينا تا ده سالگي تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آنگاه به فرا گرفتن منطق و رياضيات پرداخت و در شانزده سالگي در همه علوم زمان خود استاد بود؛ جز در مابعدالطبيعه؛ آن هم به صورتي که در متافيزيک ارسطو آمده بود و با آنکه چهل بار تمام اين کتاب را مطالعه کرده بود، نميتوانست آن را بفهمد. تا اين که به شرح فارابي بر اين کتاب دست يافت و توانست مسائل دشوار آن را درک کند. مهارت ابن سينا در علم پزشکي و توانايي وي در معالجه حاکم آن زمان، موجب شد تا مورد محبت حاکم واقع شده و در دربار، موقعيت بسيار خوبي داشته بيابد. ولي به سبب آشفتگي اوضاع سياسي در ماوراء النهر، زندگي بر ابن سينا در زادگاهش دشوار شد و او ناچار بخارا را به مقصد جرجانيه و سپس گرگان ترک گفت. در سال 403هجري قمري، پس از پشت سر گذاشتن سختيها و مشکلات بزرگي که در اين سفر با آنها مواجه شد و حتي چند تن از دوستانش را در ميان راه از دست داد، از کوير شمال خراسان عبور کرد. بنا به گفته منابع معتبر، ابن سينا در اين سفر با عارف و شاعر مشهور «ابو سعيد ابوالخير» ملاقات کرد. چنان که به گفته مورخان وي آرزو داشت که «قابوس بن وشمگير» را که حامي نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببيند؛ ولي هنگامي که به جرجان رسيد، قابوس بن وشمگير از دنيا رفته بود. چون از اين حادثه دلشکسته شد، مدت چندين سال در دهکدهاي عزلت گزيد. سپس در فاصله سال 405و 406 هجري قمري به ري رفت. در اين هنگام آل بويه بر ايران فرمانروايي داشتند و افرادي از اين خاندان در ايالات مختلف حکومت ميکردند. ابن سينا مدتي در دربار فخرالدوله در ري درنگ کرد و سپس از آنجا براي ديدار يکي ديگر از فرمانروايان اين خاندان، شمس الدوله به جانب همدان به راه اقتاد. اين سفر براي ابن سينا بخت بلندي داشت؛ چرا که پس از رسيدن وي به همدان، او را براي درمان امير شمس الدوله که بيمار شده بود و تمامي پزشکان از معالجه وي ناتوان بودند، دعوت کردند. بوعلي توانست شمس الدوله را معالجه کند و به همين دليل چنان تقربي نزد وي پيدا کرد که عهدهدار منصب وزارت گرديد و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امير، عهدهدار اين وظيفه سنگين بود. پس از مرگ شمس الدوله بخت از وي روي گردانيد و چون از ادامه خدمت در منصب وزارت خودداري کرد، او را به زندان افکندند. در زندان کتاب مشهورش «شفا» را به رشته تحرير درآورد. پس از مدتي توانست از زندان فرار کند و با لباس درويشي از همدان گريخت.
ابن سينا از همدان به اصفهان رفت که مرکز بزرگي از علم به شمار ميرفت و سالها بود که آرزوي ديدار آنجا را داشت. در اين شهر مورد توجه علاءالدوله قرار گرفت و مدت پانزده سال با آسايش خاطر در آن شهر زندگي کرد. او در اين مدت، چندين کتاب مهم نيز نوشت و حتي به ساختن رصدخانه پرداخت. اما اين آسايش يراي وي دائمي نبود؛ چرا که يک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوي يعني فرزند سلطان محمود غزنوي قرار گرفت و در اين حمله بعضي از آثار مهم اين حکيم بزرگ از ميان رفت. اين امر ضربه بزرگي براي وي بود و علاوه بر آن، بيماري قولنج نيز آزارش ميداد. به همين دليل، دوباره به همدان بازگشت و به سال 428 هجري قمري و در سن پنجاه و هفت سالگي در اين شهر از دنيا رفت و در همان جا به خاک سپرده شد.
شخصيت علمي
با اين که زندگي ابن سينا پر از فراز و نشيب بود و در عين حال عمري طولاني نيز نداشت، اما زندگي عقلاني و حکيمانه بسيار پرباري داشت. گواه بر اين مطلب، تعداد و نوع آثاري است که او تأليف کرده است و نيز خصوصيات شاگرداني که در نزد او درس خواندهاند؛ مانند بهمنيار و جوزاني. نيروي تمرکز فکري او عالي بود؛ تا جايي که گاهي در آن حين که سوار بر اسب همراه پادشاه عازم جنگ بود، بعضي از آثار خود را املا ميکرد تا نويسندهاي که در خدمت داشت، آنها را بنويسد. او با مهارت عجيبي که در تمامي شاخههاي دانش آن زمان داشت، توانست در زمينه فلسفه، اساس مکتب مشاء در سنت فکري اسلامي و نيز اساس فلسفه قرون وسطي را بريزد. در بستر طب و پزشکي نيز ميراث بقراطي و جالينوسي را ترکيب کند و در علم و ادب اسلامي چنان تأثير نمايد که هيج کس پيش يا پس از وي نتوانسته باشد آنگونه تأثير کند. تأثير وي در اين زمينهها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقي است و بسياري از پيشرفتها در شاخههاي عمده دانش، بر پايه نظرات و آراء وي صورت گرفته است.
مجموعه آثار
بنياد علمي و فرهنگي بوعلي سينا، 185 اثر را از منابعي همچون سيره شيخ و عيون الانباء ابن ابياصيبعه و فهرست قنواتي و فهرست مهدوي، از آثار ابنسينا برشمرده است که برخي از آنها عبارتند از
اثر فارسي
دانشنامه علائي، برجستهترين اثر فارسي ابنسينا است که آن را به درخواست علاءالدوله کاکويه نوشت و به او تقديم کرد.
فلسفه و منطق
الشفا. مشهورترين اثر حسين ابنسينا است که در منطق، طبيعيات، الهيات و رياضيات نوشته شده است.
النجاة. مطالب آن مختصر و گزيدهاي از مطالب شفا است.
الاشارات و التنبيهات. گفته شده اين کتاب آخرين نوشته ابنسينا است.
منطق المشرقيين. درباره فلسفه شرقيها و نقاط ضعف فلسفه يونانيان نوشته شده است.
المبدأ و المعاد. در تبيين مسائل واجب الوجود، حالات نفس و روح قبل و بعد از مرگ نوشته شده است.
الانصاف. کتاب الانصاف نوشته بزرگي بوده که به گفته ابنسينا، نزديک به 28 هزار مسئله را در برميگرفته است که اکنون فقط بخشهايي از آن موجود است. الانصاف مجموعهاي مشتمل بر سه رساله (شرح کتاب حرف اللام، شرح کتاب اثولوجيا، التعليقات علي حواشي کتاب النفس لارسطاطاليس) به زبان عربي که توسط ابنسينا در موضوع الهيات نگاشته شده است.
عيون الحکمه. کتابي مختصر در منطقيات، طبيعيات الهيات.
النُّکَت و الفوائد. مختصري از منطق، طبيعيات و الهيات را دربردارد و مطالب آن يادآور مطالب النجاة و الاشارات است.
اجوبة الشيخ الرئيس الي ابي سعيد ابي الخير. که پرسش و پاسخ مشتمل است بر القياس، تعلق النفس بالبدن، المعاودة في امر النفس علم و حکمة الارشاد، سرالقدر، القضا الله.
اختلاف الناس في امر العقل و النفس. نامهاي ديگر آن امر النفس و امر العقل، رسالة الشيخ ابن علي الکيا الجليل ابي جعفر محمد بن الحسين (الحسن) ابن المرزبان
ارجوزة في المنطق. با عنوانهاي الرجز المنطقي، القصيدة المزدوجة، ميزان النظر. شيخ در گرگانج اين قصيده را براي ابوالحسن سهل بن محمد سهلي سروره است.
الاشارة الي علم المنطق. با عنوان تعاليق المنطق نيز آمده است.
اقسام الحکمة. نامهاي ديگرش اقسام العلوم العقلية، تقاسيم الحکمة، اقسام العلوم الحکمية.
انواع القضايا. با عنوان القضايا في المنطق هم آمده است.
الاوسط الجرجاني في المنطق. با عنوانهاي الاوسط، مختصر المنطق
ايضاح البراهين، مستنبطة من مسائل عويصة
تقاسيم الحکمة اقسام الحکمة
الجوهر و العرض
الحکمة المشرقيه. با عنوان الفلسفة المشرقية، بعض الحکمة المشرقية
منطق المشرقيين
رسالة في اقسام العلوم العقلية.
الهيات
الانسان. بعضي گفتهاند که اين کتاب در بيست مجلد بوده است و شايد همين کتاب «الانصاف» است که پس از اين ذکر ميشود و نام آن را تحريف کردهاند.
الانصاف. با عنوان الانصاف و الاتصاف هم آمده است. طبق آنچه صاحبان فهارس و رجال تصريح کردهاند اين کتاب همه کتب ارسطو را شامل ميشده و داراي 20 مجلد و مشتمل بر 27 هزار مسئله بوده است.
تحصيل السعادة و تعرف با الحجج العشرة. عنوانهاي ديگرش في السعادة، الحجج العشرة في جوهرية نفس الانسان، التحفة في النفس و ما تصير الية، المعاد الاصغر
البر و الاثم
الجمل من الادله المحققة لبقاء النفس الناطقة. با عنوان بقاء النفس الناطقة، سبعة المقائيس المنطقية، النفس الناطقة
الحکمة العرشية. با عنوانهاي العرشية، حقائق علم التوحيد، معرفةالله و صفاته و افعاله
العروس. با عنوانهاي اثبات وجود الحق، اثبات العقول، سلسلة الفلاسفة، الحيرة العرش
العشق. با عنوان اثبات سريان العشق في الموجودات، آن را براي ابوعبدالله معصومي نوشته است.
القضاء و القدر
فصول الهية في اثبات الاول
مسائل عن احوال الروح
رسالة في النفس و بقائها و معادها
رسالة في معرفة النَّفس الناطقه و احوالها
رسالة في اقسام العلوم العقلية.
ديني
اثبات النبوة. در الکتاب الذهبي مقالهاي در مورد نظريه ابنسينا نسبت به نبوت آمده است.
الاضحوية في المعاد
الجمانة الالهية في التوحيد. القصيدة النونية
الخطبة التوحيدية. با عنوانهاي التسبيحية، التمجيدية، الخطبة الغرا خطبة في الالهيات، الخطبة الالهية، الکلمة الالهية، الخطب التوحيدية
الصلوة. با نامهاي اسرار الصلوة، ماهية الصلوة
المبدأ و المعاد؛ الملائکة؛ رسالة في معني الزيارة.
تفسير
تفسير بعض سور القرآن. برخي از اين تفسيرها عبارتند از تفسير سوره الاخلاص (التوحيد الصمدية)، تفسير المعوذتين (سوره الفلق _ سوره الناس)، تفسير سوره الاعلي، تفسير آية النور و …
پزشکي
قانون؛ الادوية القلبيه؛ دفع المضار الکليه عن الابدان الانسانيه؛ قولنج؛ سياسة البدن وفضائل الشراب؛ ارجوزة في التشريح؛ الفصد؛ الاغذيه والادويه؛ ارجوزة في الطب؛ التدارک لانواع الخطا الواقع في التدبير الطبي دفع المضار الکلية عن الابدان الانسانية؛ تدبير سيلان المني؛ حفظ الصحة؛ دفع المضار الکلية عن الابدان الانسانية بتدارک انواع خطأ التدبير. با عنوانهاي ديگر تدارک الخطأ الواقع في التدبير الطبي، رفع المضار الکلية، التدارک لأنواع خطأ التدبير؛ مقادير الشربات من الادوية المفردة و مضارها؛ النبض؛ عنوانهاي ديگر آن نبضية، دانش رگ، مختصر في النبض؛ دستور طبي
رياضيات
زاويه. با عنوانهاي ديگر مختصر في ان الزواية من المحيط و المماس لامحيط و لا کمية لها، رسالة الي ابن سهل المسيحي في الزاوية؛ اقليدس؛ الارثماطيقي. عنوان ديگر آن مختصر کتاب الارثماطيقي من الشفاء
المجسطي؛ جامع البدايع؛ طبيعيات؛ ابطال احکام النجوم؛ الآثار العلوية؛ عنوانهاي ديگر اين رساله، اسباب الآثارالعلوية، الاجرام السماوية، الاجرام العلوية، جوهر الاجرام السماوية او العلوية؛ الآلة الرصدية مقالة في آلة رصدية؛ ابطال علم النجوم؛ نامهاي ديگر آن الرد علي المنجمين، ابطال احکام النجوم.
فضا
النبات والحيوان؛ خواص خط الاستواء؛ اسباب الرعد و البرق؛ علم هيئت؛ هيئة الارض من السماء و کونها في الوسط.
شيمي
امر مستورالصنعة. عنوانهاي ديگرش الاکسير، الکيميا، رسالة الي السهلي في امر مستور الي الکيميا؛ الکيميا اصير مستور الصنعة.
علوم غريبه
ابنسينا از جمله فلاسفهاي ست که به علوم غريبه پرداختهاند. او رسالهاي درباره حروف مقطعه در قرآن دارد و براي هر يک از حروف معنايي قابل است. همچنين او رسالهاي به فارسي به نام کنوزالمعزمين نگاشتهاست که شامل شرح نيرنجات، طلسمات، رُقيه و تسخير کواکب ميباشد.
موسيقي
ابنسينا نظريهپردازي داراي ديدگاههاي موسيقايي است. شفا که نام بخش موسيقي آن جوامع علم الموسيقي ميباشد. المدخل الي صناعة الموسيقي؛ لواحق؛ نجات؛ اقسام العلوم
حکومت و سياست
تدبير منزل العسکر. عنوانهاي ديگرش تدبير الجند و العساکر و ارزاقهم و خراج الجند و الممالک منزل العسکر ومنزل العسکر؛ السياسة
لغت، ادبيات و شعر
الملح في النحو؛ اشعار و قصائد مختلف؛ لسان العرب. بطوريکه اکثر منابع شرح حال شيخ نقل نمودهاند ميان شيخ و ابومنصور جبان در مجلس علاءالدوله پيرامون مسائل لفظي و لغوي کار به مشاجره کشيده شد، سپس شيخ به تأليف اين کتاب اقدام نمود.
ساير آثار
الاخلاق؛ تعبير الرويا. با نامهاي تأويل الرويا، في الرويا، المنامية؛ رسالة النيروزية.