غلامرضا بني اسدي
بايد احساس خطر کرد از تصويري که برخيها از انقلاب و اسلام ارائه ميکنند. بايد ترسيد از نگاهي که پيامبر رحمت للعامين(ص) را جوري تعريف ميکنند که انگار با مفهوم قرآني خود ناهمساز است.اين تعريف جامع خداوند است در آيه 107 سوره مبارکه انبياء که "وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ؛ و (اي رسول) ما تو را نفرستاديم مگر آنکه رحمت براي اهل عالم باشي." اما برخيها که خشونت را دمسازبا اسلام ميپندارند، براي زدن کساني که تفسير رحماني از اسلام دارند، رسول رحمت را هم جور ديگري تعريف ميکنند. قدم اول فرقه سازيها از گفتارهايي اين چنيني شروع ميشود.متأسفانه ما امروز با جماعتي خود مطلق پندار مواجهيم که غير خويش را باطل ميشمارند و به خود حق ميدهند که درهرکس چون آنان فکر نميکند هر باطلي را روا دارند. تريبون هم دارند. صداي شان هم بلند است. با همين صداي بلند هم قلت عددي خود را جبران ميکنند. رسانه در اختيارشان هم همان حکايتِ" تيغ در کفِ زنگي مست" است که به هرسو ميچرخاند. به هرکس بخواهند زخم ميزنند و فرصت مرهم گذاشتن هم نميدهند.بايد تدبير کرد اين شرايط را. بايد تريبون را برداشت از جلوي دهنهايي که بيپروا، پارو ميشوند در آبروي مردم. بايد به حاشيه راند جماعتي را که متن وحدت ملي را هدف گرفتهاند.اگر چنين نشود آنان ميدان را به معرکهاي تبديل خواهند کرد که سودش را دشمنان قسم خورده اين ملک و ملت ميبرند. به دست اينان تيغ در صفوف ملت ميگذارند و راه را براي خود باز ميکنند. بدانند و بدانيم و کلمات ما را مراقبت کنيم که هرکس امروز به هر شکل وحدت ملي را زخم زند، تيغ در پهلوي اسلام و انقلاب نهاده است. هرکس، حدود و ثغور اسلام را ناديده بگيرد مرز را به روي دشمن گشوده است. ميان اين دو جدايي نيست که يگانگي است. تقويت هريک به قوت گرفتن هر دو ميانجامد و تضعيف هريک ديگري را هم از پا مياندازد.باري، ما تا کنون رسول اعظم الهي را، رحمت للعالمين ميدانستيم و ميدانيم. امام مجتبي را صاحب صائبترين تصميم در قهرمانانهترين نرمش تاريخ ميدانستيم و ميدانيم. ما منطق و منهج طي شده امامت در شکوه رفتار همه امامان را حق مطلق ميدانستيم و ميدانيم. تصويرسازيهاي نادرست را به هيچ ميگيريم اما هشدار ميدهيم که اين گونه حق را قلب واقعيت کردن، نه تنها راه به حقيقت نميبرد که به توسعه باطل ميانجامد. اين جاست خطر که بايد جلويش را گرفت.