موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13155
چرا خلع سلاح مقاومت «خودکشي راهبردي» لبنان است؟

«علي حيدر» نويسنده و تحليلگر عرب

تصميم دولت لبنان براي خلع سلاح مقاومت را در راستاي تحقق اهداف رژيم اسرائيل و آمريکا دانست و تأکيد کرد: سلب قدرت و توان دفاعي لبنان يک خودکشي راهبردي به شمار مي‌رود.به گزارش ايرنا، «علي حيدر» در مقاله‌اي تحليلي در روزنامه «الاخبار « درباره تصميم دولت لبنان براي خلع سلاح مقاومت نوشت: اينکه دولت لبنان اهدافي را اتخاذ مي‌کند که اسرائيل در طول جنگ به آنها دست نيافت، تصادفي نيست. همچنين طبيعي نيست که همين دولت توافق‌نامه‌اي را تهيه کند که به معناي تسليم شدن است و بر خلع سلاح مقاومت تأکيد دارد.اين رويکرد دولت لبنان به درخواست مستقيم دولت آمريکا اتخاذ شده است و به وضوح در چارچوب برآورده کردن اولويت‌هاي امنيتي اسرائيل از طريق سلب عناصر قدرت دفاعي لبنان و در درجه نخست خلع سلاح مقاومت است.در اين چارچوب، دولت آمريکا تحت پوشش ديپلماتيک، تهديد به تحريم يا وعده کمک به لبنان، به دنبال تغيير شکل فضاي سياسي و امنيتي اين کشور براي تحقق اهداف جديد منطقه‌اي خود است. خلع سلاح مقاومت در قلب اين اهداف قرار دارد که در راستاي «از بين بردن مراکز قدرت» در منطقه و تبديل کشورهاي اطراف اسرائيل (سرزمين‌هاي اشغالي) به ساختارهايي ضعيف و فاقد قدرت تصميم‌گيري و حاکميت است.تضعيف امنيت لبنان و خطر بهره‌برداري خارجيخلع سلاح مقاومت، در غياب يک جايگزين واقعي و مؤثر، تنها مي‌تواند به عنوان گشودن درها به روي هرج و مرج امنيتي و سياسي تلقي شود. سلاح‌هاي مقاومت تنها عاملي هستند که در مواجهه با دشمن، نوعي موازنه ايجاد کرده‌اند. سلاح‌هاي مقاومت سرزمين لبنان را آزاد کرده‌اند. آنها يک بازدارندگي ايجاد کرده‌اند که تقريباً 17 سال دوام آورده است. اين سلاح‌ها همچنين اثربخشي و کاربرد خود را - در جنگ گذشته - در زمينه جلوگيري از اشغال مجدد خاک لبنان توسط دشمن ثابت کردند. اين سلاح‌ها نقش مهمي در رسيدن به معادله‌اي داشتند که پايان جنگ اخير را رقم زد. بنابراين، تضعيف مقاومت و خلع سلاح‌ها يا تلاش براي برچيدن آن‌ها با توسل به زور به منزله سوق دادن لبنان به سوي آينده‌اي مبهم و ناشناخته است.در پاسخ به اين سؤال که چرا حذف سلاح‌هاي مقاومت، لبنان را با آينده‌اي مبهم و ناشناخته روبرو خواهد کرد، بايد گفت که مسير حرکتي دولت لبنان براي برآورده کردن خواسته‌هاي آمريکا فقط تهديدي براي مقاومت نيست بلکه کل ساختاري را که کشور بر آن بنا شده است، تهديد مي‌کند.تصميم دولت براي خلع سلاح مقاومت موازنه موجود در ساختار معادله ملي لبنان را تهديد مي‌کند و اين کشور را به فضاي تفرقه حادي که پيش از جنگ‌هاي داخلي فاجعه‌بار وجود داشت، بازمي‌گرداند.اين تصميم راه را براي مداخله مستقيم اسرائيل باز مي‌کند و ممکن است از بهانه «فقدان بازدارندگي» براي انجام حملات جديد، مشابه آنچه در جنگ‌هاي قبلي رخ داد، استفاده کند. همچنين ممکن است رژيم اسيرائيل مانند دهه‌هاي 1970 و 1980، مستقيماً و با قدرت در معادله داخلي لبنان دخالت کند.اين تصميم موقعيت دولت لبنان در مذاکره را در هرگونه توافق منطقه‌اي آينده تضعيف مي‌کند و هرگونه فاکتور قدرتي را که مي‌توان به آن تکيه کرد، از دولت سلب مي‌کند.تحولات لبنان را نمي‌توان از محاسبات منطقه‌اي و بين‌المللي نيز جدا کرد، محاسباتي که تضعيف مقاومت را به عنوان دريچه‌اي براي آرايش دوباره نفوذ غرب در منطقه مي‌بينند.حزب‌الله چگونه با اين روند مقابله خواهد کرد؟در مقابل اين روند، حزب‌الله همواره به سه‌گانه بازدارندگي لبنان (ارتش، مردم و مقاومت) پايبند بوده و معتقد است که هرگونه تلاشي براي خلع سلاح مقاومت به معناي از بين بردن آخرين خط دفاعي لبنان خواهد بود. حزب‌الله به وضوح مخالفت کامل خود را با هرگونه طرحي که منجر به اين امر شود، ابراز کرده و نسبت به پيامدهاي آن براي موجوديت لبنان هشدار داده است. حزب‌الله تا کنون در تکامل و همکاري راهبردي با جنبش امل - در چارچوب مخالفت با خلع سلاح مقاومت، اجتناب از رويارويي با ارتش و امتناع از کشيده شدن به جنگ داخلي- عمل کرده است. علاوه بر اين، حزب‌الله تصميمي مهم‌تر يعني عدم کناره‌گيري از دولت گرفته است.موضع ارتش لبنان نيز به نوبه خود تعيين‌کننده خواهد بود. اگر دولت اصرار داشته باشد که ارتش را درگير يک نبرد داخلي بي‌هدف کند يا آن را در مقابل بخش قابل توجهي از مردم لبنان (شيعيان) قرار دهد، آينده ارتش و لبنان در معرض خطر قرار خواهد گرفت. تصميم‌گيري سياسي دولت لبنان، اگر در اين مسير ادامه يابد، کشور را در معرض جدي‌ترين چالش‌هاي موجوديتي خود از زمان جنگ داخلي قرار خواهد داد. پيروي و تن دادن کورکورانه به خواسته‌هاي آمريکا نه تنها سلاح‌هاي مقاومت، بلکه تار و پود موجوديت لبنان را تهديد مي‌کند. کشوري که از قدرت خود تهي و به عرصه‌اي براي اجراي تمايلات ديگران تبديل شود، در يک محيط منطقه‌اي ملتهب دوام نخواهد آورد.