بررسيها نشان ميدهد 70 درصد تالابهاي کشور دچار خشکيدگي دائمي، فصلي و مقطعي شدهاند و ازاينرو مستعد تبديل شدن به کانونهاي گردوغبار هستند. به گزارش خبرگزاري تسنيم، نشست علمي - تخصصي مرکز پژوهشهاي توسعه و آيندهنگري تحت عنوان «گرد و غبار، ميراث خشکي تالابها؛ چالشها و راهکارها» برگزار شد.در ابتداي نشست، بهزاد رايگاني، دبير ستاد ملي سياستگذاري و هماهنگي مديريت پديده گردوغبار بهعنوان مدير علمي نشست ضمن اشاره به موضوع گردوغبار به عنوان يک چالش درحال افزايش در قرن جديد، گفت: با توجه به تغييرات اقليمي که اتفاق افتاده و دستکاريهايي که از طرف انسان در طبيعت صورتگرفته و منابع آب را با چالش روبهرو کرده است، اين مسئله نه فقط در ايران بلکه کل دنيا را با چالش مواجه کرده است.رايگاني افزود: موضوعي که امروز در اين نشست مورد بحث است يکي از محورهاي حوزه گردوغبار يعني تالابها ميباشد. تالابها اگر از ساختار مناسبي برخوردار باشند اکوسيستم آبي پويايي هستند که از ديد تنوع زيستي و حفظ ساختارهايي که براي اکوسيستمها واجب است، بسيار حائز اهميت هستند. متأسفانه به دليل شکل مديريت منابع آب و مصرف خارج از عرف آبهاي سطحي، از دهه 1380 ما شاهد کاهش سطح تالابها در کشور با شيب بالايي هستيم که باعث شده درحال حاضر به شرايط ناگواري برسيم که اين مسئله نيازمند بررسيهاي کارشناسانه و ارائه راهکارهاي سياستي است.در ادامه نشست کامران رضائي توابع، عضو هيئتعلمي و معاون آموزشي و تحصيلات تکميلي دانشکدگان کشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران گفت: وقتي از تالابها صحبت ميکنيم اين مسئله به ما يک شوق را ميدهد که تالابها يک اکوسيستم آبي طبيعي هستند که خدماتي را به محيطزيست ميدهد، اما همان تالاب اگر با مديريت نادرست همراه باشد ميتواند مخاطرات بسياري براي محيطزيست به بار آورد.رضائي توابع ادامه داد: بسياري از تالابهاي حوزههاي مرکزي ما، از تالاب صالحيه و اله آباد گرفته تا حوزه جازموريان و هامون و درياچه نمک و بختگان، همگي يک وجه تشابه و شرايط مشبهي دارند که توسعه پايدار در اين حوزه شرايط را به جايي رسانده که نهتنها تالابها تنوع زيستي و کارکردهاي اکولوژيکي خود را از دست داده، بلکه با خطرات زيست محيطي اين تالابها مواجه هستيم.اين عضو هيئتعلمي دانشگاه تشريح کرد: در نوعي از تقسيمبندي از تالابها، 5 نوع تالاب از يکديگر تفکيک شدهاند که تالابهاي درياچهاي، تالابهاي رودخانهاي، تالابهاي دريايي ساحلي، تالابهاي مصبي و تالابهاي باتلاقي را در بر ميگيرد.وي گفت: به تاريخچه عمومي تالاب صالحيه يا اله آباد در يک بازه زماني 33ساله که نگاه ميکنيم، ميبينيم که در سالهاي گذشته بستر تالاب نهتنها مطلوب بوده است، بلکه در آنها پهناي آبي هم داشتيم و از سال 2008 که کانال احداث شد، پس از آن رژيم هيدرولوژي آبهاي سطحي و پس از آن آبهاي زيرزميني تالاب در منطقه به طور کامل مختل شد.معاون آموزشي و تحصيلات تکميلي دانشکدگان کشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران در ادامه در اشاره به چالشها و تهديدهاي اصلي تالاب صالحيه و اله آباد، مواردي از جمله تبخير شديد و تغيير جريان هيدرولوژي آب منطقه بر اثر جاده زهکش، تخريب و چراي شديد گياهان شورپسند و تشديد بيابانزايي منطقه، توسعه بيرويه کشاورزي در منطقه و افزايش مصرف آب و همچنين سدسازيهاي بيرويه در حوزه تالابها را از جمله چالشها و تهديدهاي اصلي تالاب صالحيه و اله آباد ياد کرد.در ادامه نشست بيژن نظري، عضو هيئت علمي دانشکده کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران و رئيس اسبق دانشکده کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) به عنوان سخنران ديگر نشست ضمن اشاره به موضوع کمآبي و تأثير آن بر خشکي تالابها گفت: اين مسئله کمآبي است که موجب خشک شدن تالابها ميشود و در نتيجه اين تالابها به کانونهاي گردوغبار تبديل ميشوند.بيژن نظري در اشاره به تبعات کمآبي گفت: بخش زيادي از تبعات کمآبي در سه حوزه محيطزيستي و بهداشتي، اقتصادي و سياسي و اجتماعي قابل تقسيم است که در تبعات محيطزيستي و بهداشتي مواردي از جمله تخريب منابع طبيعي، خشکي تالابها و آبخوانها، تغيير کاربري اراضي، افزايش آلودگي منابع آب، افزايش گردوغبار و آلودگي هوا و سوءتغذيه و افزايش بيماريهاي مشترک بين دام و انسان ميتوان اشاره کرد.وي ادامه داد: کمآبي تبعات اقتصادي و سياسي نيز دارد که مواردي چون کاهش توليد، کاهش سرانه درآمد، کاهش سرمايهگذاري، کمبود مواد غذايي و افزايش قيمت آنها از تبعات اقتصادي کمآبي و مواردي چون افزايش بيکاري، افزايش مهاجرت، کاهش رضايتمندي و بروز مناقشات از جمله تبعات سياسي و اجتماعي کمآبي به شمار ميروند.عضو هيئت علمي دانشکده کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران در خصوص وسعت تالابهاي کشور گفت: وسعت تالابهاي کشور بيش از 3 ميليون و 400 هزار هکتار است که بخش زيادي از آنها دچار خشکيدگي دائمي، فصلي و مقطعي شدهاند. بررسيها نشان ميدهد که 70 درصد تالابهاي کشور اين وضعيت را دارند و ازاينرو مستعد تبديل شدن به کانونهاي گردوغبار هستند.رئيس اسبق دانشکده کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) ضمن تأکيد بر ضرورت نگاه سيستماتيک و پويا در مديريت منابع آب گفت: مسائل امروز عمدتاً ناشي از راهحلهاي ديروزي است؛ راهحلهايي که مسائل و مشکلات را فقط از ناحيهاي به ناحيه ديگر در سيستم منتقل مينمايد، اغلب باعث ميشود که علت اصلي نامکشوف باقي بماند. در نتيجه عمل چشمبسته واکنشي سخت و بد از طرف سيستم را سبب ميشود. هر قدر سعي و تلاش بيشتري در جهت ارتقاء و توسعه به خرج ميدهيم به نظر ميرسد سيستم توان بيشتري را طلب ميکند و معمولاً راهحلهاي سادهانگارانه راه به جايي نميبرند. پافشاري و اصرار بر روي آشناترين و سادهترين راهحلها ميتواند گمراهکننده باشد درحاليکه در خيلي مواقع چيزي که ما به عنوان راهحل نياز داريم بزرگتر و پيچيدهتر است.وي درباره زمان مناسب براي استفاده از تفکر سيستماتيک در حل مشکلات گفت: مشکلاتي که براي حل آنها ميتوان از تفکر سيستمي استفاده کرد شامل مشخصههايي چون مشکلات مهم که حل آنها حياتي باشد، مشکلات بدخيمي که مدام رخ ميدهند، مشکلات قديمي که مدت زيادي است با آن دستوپنجه نرم ميکنيم و پيشازاين تلاشهاي زيادي براي حل اين قبيل مشکلات انجام شده است که بيشتر يا همهٔ آنها ناموفق بوده است را در بر ميگيرد.اين استاد دانشگاه در اشاره به ويژگيهاي رويکرد سيستمي پويا به مواردي چون رويکرد از کل به جزء، نگاه زمانمند و پويا، نگاه کلنگرانه و قابليت انعطاف در مدلسازي اشاره کرد. بيژن نظري در ادامه در بيان چالشهاي مبارزه با مشکل گردوغبار به عوامل طبيعي از قبيل تغييرات اقليمي و کاهش بارندگي، خشک شدن تالابها و درياچهها و فرسايش بادي در مناطق بياباني اشاره کرد و در بيان عوامل انساني مواردي از جمله مديريت نادرست منابع آب کشاورزي، سدسازي بيرويه، تخريب پوشش گياهي، چراي بيرويه، توسعه صنعتي و معدني بدون ملاحظات زيست محيطي، ضعف در نظام حکمراني محيطزيست، نبود قوانين جامع و اجراي ضعيف مقررات موجود، پراکندگي مسئوليتها بين سازمانهاي مختلف جهاد کشاورزي و محيطزيست و منابع طبيعي و همچنين کمبود بودجه و فناوريهاي پايش را مورد اشاره قرار داد.