بيش از 3 دهه از زماني که براي اولين بار زمزمه حذف صفر از وجه رايج کشور، مطرح شد ميگذرد و اين طرح بارها از ميز دولتهاي مختلف به هزارتوهاي مجلس رفته و بازگشته است. اکنون بار ديگر، در مجلس شوراي اسلامي اين موضوع مطرح شده است.کميسيون اقتصادي مجلس در نشستي مهم، بار ديگر اين سياست را در مسير قانوني قرار داده است. براساس مصوبه جديد، واحد پول ملي کشور با حفظ عنوان ريال اما با حذف 4 صفر، بازتعريف خواهد شد. بدين ترتيب، هر ريال جديد معادل 10000 ريال فعلي خواهد بود. بازگشت واحد «قران» به سيستم پولي کشور نيز موضوع ديگري است که با پرسشها و حواشي همراه است. با توجه به اين شرايط، کامران ندري، اقتصاددان و عضو هيئت علمي دانشگاه امام صادق در گفتوگو با فرارو به بررسي شرايط موجود پرداخته است.کامران ندري گفت: بعيد ميدانم موضوع «قران»، پيشنهاد اوليه دولت بوده باشد. مجلس اين موضوع را اضافه کرده. نميدانم دقيقا با چه ميزان فکر، قران را اضافه کردهاند اما احتمال ميدهم اين اقدام بسيار سريع و عجولانه انجام شده است. هرچند که از ديد من کل مسئله و اصلا حذف 4 صفر، از اولويتهاي کشور ما نيست. اما به هر حال معناي اين که 4 صفر حذف شود، اين است که با توجه به بيکاربرد بودن واحد ريال نزد مردم و جا افتادن غير رسمي واحد تومان، براي سنجش ارزش قيمتها، اين اقدام را ميتوان درک کرد.وي افزود: حذف 4 صفر، هزار توماني را به يک واحد پولي جديد تبديل ميکند که نام آن را ريال گذاشتهاند. در واقع هزار توماني که اين روزها مورد استفاده قرار ميدهيم، بعد از اجراي اين طرح به يک ريال جديد تبديل ميشود. حقيقت اين است که اکنون با اين هزار تومان تقريبا هيچ کالايي را نميتوانيم خريداري کنيم. حتي به صورت بخشي از قيمت يک کالا نيز، اين هزار توماني فايدهاي ندارد. حالا اين دوستان هزار تومان را به صد قسمت تقسيم کرده و نام آن را قران گذاشتهاند. طبيعتا اين پول هيچ ارزش و کاربردي نخواهد داشت و مرده به دنيا خواهد آمد. تنها در صورتي اين قران معنا پيدا ميکند که 6 صفر از واحد پولي حذف شود. در غير اين صورت هيچ کاربردي نخواهد داشت.اين اقتصاددان در ادامه و در خصوص ميزان اثربخشي و کاربرد اين نوع اقدامات در اقتصاد گفت: اصل قضيه اين است که حذف 4 صفر از اولويتهاي اساسي کشور ما نيست. معمولا موقعي حذف صفرها در کشورها انجام ميشود که موفق شده باشند تورم را کنترل کنند. اگرچه اکنون دوباره تورم ترکيه عود کرده، اما دراوايل دهه سال 2000 هم که 6 صفر را حذف کردند، موفق شده بودند تورم را کنترل کنند. بنابراين چنين اقدامي يک پيش شرط دارد اما ممکن است اينطور استدلال شود که اکنون اعداد نجومي شده و ثبت و ضبط اعداد مالي بسيار سخت شده است. بنابراين ميتوان حذف 4 صفر را قبول کرد. اما اگر تورم، کنترل و مهار نشده باشد، طبيعتا با ادامه نرخ تورم بالاي 40 درصد، مجددا بايد صفرها را حذف کنند. البته برخي کشورها اين کار را انجام دادهاند.وي افزود: اين موضوع، يک اصلاح شکلي، صوري و ظاهري است و مسائل و مشکلات اقتصاد ما با اين اصلاحات ظاهري برطرف نميشود. مشکلات ساختاري که تورم بالا و مزمن را در کشور ما ايجاد کرده، بر جاي خود باقيست و با اين کارها حل نميشود. برخي معتقدند اين نوع اقدامات ميتواند اثراتي رواني داشته باشد، اما من اين را نميپذيرم. بالاخره وقتي 4 صفر حذف ميشود به معناي افزايش قدرت خريد نيست، درست است که اعداد با حذف صفر، کم قيمت به نظر ميرسند اما حقوق افراد نيز به همان نسبت بيارزش به نظر ميرسند و 4 صفر حقوقها هم کم ميشود. به همين دليل معتقدم اين نوع اقدامات به هيچ وجه قدرت خريد را تحت تأثير قرار نميدهد. مجلس ميگويد اين موضوع در دستور کار است و چون دولت حذف 4 صفر را پس نگرفته ادامه پيدا کرده است. اما واقعيت اين است که در شرايط فعلي نه دولت و نه مجلس، طرح و برنامهاي براي معضلات اصلي و ساختاري اقتصاد ندارند و سر خود را با چنين برنامههايي که اولويت اصلي نيست گرم کردهاند.