موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13222
جشنواره‌اي شکرستان، فرهنگ و صنعت را پيوند مي‌دهدخوزستان، سرزميني که نيشکر نه‌تنها محصول اقتصادي آن،

جشنواره‌اي شکرستان، فرهنگ و صنعت را پيوند مي‌دهدخوزستان، سرزميني که نيشکر نه‌تنها محصول اقتصادي آن، بلکه زبان فرهنگي مردمش شده است، امروز شاهد نمونه‌اي کم‌نظير از پيوند ميان صنعت و فرهنگ است.جشنواره «شکرستان»، به ابتکار شرکت توسعه نيشکر و صنايع جانبي، جلوه‌اي از اين هم‌زيستي اصيل است؛ جايي که هنر، روزنامه‌نگاري و کار صنعتي در چهارچوبي انساني و اجتماعي به گفت‌وگو مي‌نشينند. اين رخداد، از منظر آيين گفت‌وگو و کنش فرهنگي، مصداقي روشن از «ديپلماسي فرهنگي در مقياس بومي» به شمار مي‌رود.در نظريه ارتباطات فرهنگي، ديپلماسي فرهنگي مفهومي است که با انتقال معنا از سطح اقتصادي به سطح نمادين تعريف مي‌شود. صنعت نيشکر، در تجربه شکرستان، از حالت يک توليدکننده صرف خارج شده و به‌مثابه يک کنشگر فرهنگي ظاهر مي‌شود. اين صنعت نه‌تنها کالا توليد مي‌کند، بلکه معنا، اعتماد و سرمايه فرهنگي نيز مي‌آفريند. چنين فرايندي، بر بنياد نظر بورديو، به تبديل «قدرت اقتصادي» به «اعتبار نمادين» مي‌انجامد؛ اعتباري که سبب نزديکي ذهني ميان کارخانه و جامعه مي‌شود و در ادامه، اعتماد عمومي را تقويت مي‌کند.برگزاري کارگاه‌هاي آموزشي در حاشيه برگزاري جشنواره شکرستان با محورهاي فارسي، عربي و انگليسي، نشانگر درک عميق شرکت توسعه نيشکر از ماهيت چندفرهنگي خوزستان است. اين تنوع زباني، خود بنياني است براي ساخت «سرمايه فرهنگي ميان‌زباني».هنرمندان مي‌توانند مرزهاي محلي را به فراملي پيوند زنند و از نيشکر نه‌تنها به‌عنوان محصول، بلکه به‌عنوان تمثيل فرهنگي بهره بگيرند. بدين‌گونه، صنعت بومي از جايگاه توليد مادي به سطح ديپلماسي فرهنگي ارتقا مي‌يابد و در گسترش پيام انساني و اخلاقي توسعه، سهم مؤثر مي‌گيرد.رويکرد تازه شرکت توسعه نيشکر مبتني بر انتقال از تبليغ مستقيم به تعامل فرهنگي است. اين تغيير جهت، خود نوعي مسئوليت اجتماعي نو محسوب مي‌شود؛ زيرا ارتباط ميان کارخانه و مردم از رابطه‌اي اقتصادي به گفت‌وگويي اجتماعي و فرهنگي مبدل شده است. در چنين بستر تازه‌اي، هنر به ابزار درک جامعه از صنعت بدل مي‌گردد و صنعت نيز تجسمي از خلاقيت فرهنگي پيدا مي‌کند.حضور استادان دانشگاه و هنرمندان برجسته در کنار جوانان شهرستان‌ها، فرصت شکل‌گيري فضاي ميان‌رشته‌اي انديشه و عمل را فراهم آورده است؛ فضايي که در ديگر جشنواره‌هاي صنعتي کمتر مشاهده مي‌شود.در روزگار کنوني، که خوزستان با چالش‌هاي زيست‌محيطي و اجتماعي فراوان روبه‌روست، اين هم‌نوايي ميان هنر و صنعت ضرورتي حياتي يافته است. کارگاه‌هاي چندزبانه شکرستان در ظاهر آموزشي‌اند، اما در لايه ژرف خود پيامي اخلاقي را منتقل مي‌کنند: توسعه پايدار، بي‌شناخت زبان، فرهنگ و احساس مردم معنا نمي‌پذيرد. از اين‌رو، اگر اين برنامه‌ها با حمايت دانشگاه‌ها، انجمن‌هاي هنري و گروه‌هاي فرهنگي گسترش يابند، مي‌توان «شکرستان» را الگويي براي مدل «توسعه فرهنگي ـ صنعتي ايراني» دانست؛ مدلي که سه وجه هنر، آموزش و اقتصاد را در شبکه‌اي هم‌افزا به هم پيوند مي‌زند.جشنواره فرهنگي شکرستان فراتر از يک رويداد هنري است؛ اين رخداد تجلي گفت‌وگوي انساني ميان زمين و انسان، ميان توليد و معناست. نيشکر در اين روايت، از ماده‌اي شيرين به نمادي فرهنگي بدل شده است؛ تجسمي از توان ايراني براي آفرينش گفت‌وگو ميان صنعت و ارزش‌هاي اجتماعي.پرسش پاياني آن است که آيا خوزستان، با چنين تجربه‌اي، خواهد توانست بنيان‌هاي يک مدل تازه هم‌زيستي فرهنگي ـ صنعتي را در جنوب ايران استوار سازد؟بي‌گمان، اگر اين مسير با استمرار و انديشه علمي و فرهنگي همراه شود، ديپلماسي فرهنگي نيشکر، گام ارزنده‌اي در جهت ساختن جامعه‌اي گفت‌وگومحور و هم‌دل در افق توسعه ملي خواهد بود.* وليد البوناصر

عناوین این صفحه