کارمندِ بياخلاق، بلاي ادارات، سازمانها و نهادهاي دولتي!جايي که شهروندان با مراجعه براي برطرف کردن ک
کارمندِ بياخلاق، بلاي ادارات، سازمانها و نهادهاي دولتي!جايي که شهروندان با مراجعه براي برطرف کردن کوچکترين و بزرگترين مشکلات زندگي چشم اميد به کارمندان دوختهاند.اما گاهي پشت همين ميزهاي خدمت، چهرههايي نشستهاند که به جاي برخوردي محترمانه و همراهي دلسوزانه، با نگاههاي سرد، کلامهاي تند و رفتارهاي تحقيرآميز، نه تنها کاري را پيش نميبرند، که اعتماد مردم را نسبت به دستگاههاي اجرايي تحت تأثير قرار ميدهند. اين يک اغراق نيست ؛واقعيتي است که بسياري از اربابرجوع در سکوت تحمل ميکنند.کارمندي که با بيحوصلگي پرونده شهروند را ورق ميزند، پاسخي سرشار از منت با اين جمله که "دفعه بعد زودتر بيا"، يا تعلل عمدي در انجام سادهترين وظايف. اينها تصاويري آشنا در برخي ادارات وسازمانها ونهادهاي دولتي ما هستند. اما چرا اين رفتارها همچنان ادامه دارد؟ پاسخ در "نقص نظارت" و "فقدان بازدارندگي" نهفته است. وقتي مدير يک مجموعه، يا در بيخبري به سر ميبرد، يا خود را درگير اين جزئيات نميداند، و وقتي واحدهاي نظارتي نيز نتوانند به طور مؤثر عملکرد کارمندان را پايش کنند طبيعي است که برخي کارمندان بياخلاق، با خيال راحت به رفتار ناشايست خود ادامه ميدهند.انگار نه انگارکه حقوقشان را از بيتالمال و مالياتِ همين مردم دريافت ميکنند.اين برخوردها تنها يک مشکل اخلاقي نيست؛يک بيماري سازماني است. سيستمهاي نظارتي ضعيف، نبود نظامِ پاداش وتنبيه شفاف و باجدهي مداوم به اين رفتارها موجب جريشدن متخلفان و دلسردي کارمندان وظيفه شناس شده است. شهروندي که براي دريافت يک خدمت ساده ساعتها درصف منتظر ميماند و در نهايت با برخوردي تحقيرآميز مواجه ميشود، قطعا از کيفيت خدمات ارائه شده ناراضي خواهد بود. به اعتقاد نگارنده تا زماني که مديران ارشد، نظارت مستقيم و مستمر را در اولويت قرار ندهند و براي رفتارهاي توهينآميزِ کارمندان، پيامد واقعي در نظر گرفته نشود، اين چرخه معيوب ادامه خواهد داشت. اربابرجوع "مزاحم" نيست؛ صاحبخانه است. اين ادارات، خانه اوست و کارمندان، ميزباناني که بايد شرافت خدمت را فراموش نکنند. *عبدالحميد گلافشان