شايعه‌سازي در بحبوحه بحران؛ جزئياتي از ماجراي مشکوک صابر کاظمي در قطرصابر کاظمي پس از آن اتفاق تلخ ا
شايعه‌سازي در بحبوحه بحران؛ جزئياتي از ماجراي مشکوک صابر کاظمي در قطرصابر کاظمي پس از آن اتفاق تلخ اين روزها در جدال مرگ و زندگي قرار دارد اما برخي به دنبال سوءاستفاده از اين شرايط هستند و ابهاماتي را در اين ماجرا ايجاد کرده‌اند.حدود دو هفته پيش، صابر کاظمي در پي حادثه‌اي در قطر به کما رفت و طبق اطلاعيه رسمي فدراسيون واليبال، دچار مرگ مغزي شده است. از نخستين روز وقوع اين حادثه، گمانه‌زني‌هاي مختلفي درباره علت بيهوشي ناگهاني او مطرح شد، اما تاکنون هيچ منبع رسمي توضيح دقيقي درباره دليل اصلي اين اتفاق ارائه نکرده است.در ساعات ابتدايي، برخي منابع نزديک به باشگاه قطري اعلام کردند که کاظمي به‌دليل عارضه مغزي بيهوش شده است؛ اما ساعاتي بعد فرضيه‌اي درباره بروز عارضه قلبي منتشر شد و حتي احتمال برق‌گرفتگي نيز در رسانه‌ها بازتاب يافت. با اين حال هيچ‌يک از اين روايت‌ها تاکنون ازسوي مقامات قطري يا فدراسيون واليبال ايران تأييد نشده است.در تازه‌ترين اظهارنظرها، ويتالي پاپازوف، واليباليست روس تيم الاهلي قطر، نيز به وجود ابهامات در پرونده اين حادثه اشاره کرده است. او در گفت‌وگويي اظهار داشت: «داستان بسيار عجيب است و نکات مبهم زيادي دارد. روايت رسمي اين است که او در استخر دچار برق‌گرفتگي شده، اما بازرسي‌ها هيچ نقص فني نشان نداد و حتي دوربين‌هاي هتل نيز در زمان حادثه از کار افتاده بودند. سپس شايعه‌اي منتشر شد مبني بر اينکه سر او در استخر ضربه خورده و کمک‌رساني با تأخير طولاني انجام شده است. مشخص نيست چرا حدود 20 دقيقه هيچ اقدامي براي نجات او صورت نگرفت. دليل واقعي اين حادثه براي ما هم نامشخص است؛ فقط مي‌دانيم يک تراژدي دردناک رخ داده است.»اظهارات اين بازيکن شاغل در قطر، زنگ خطري جدي را درباره ابعاد پنهان اين حادثه به صدا درآورده است، موضوعي که نيازمند ورود و پيگيري جدي نهادهاي مسئول ايران است تا حقيقت ماجرا به‌طور شفاف روشن شود. خاموش بودن دوربين‌ها، ابهام در زمان امدادرساني و تناقض در روايت‌هاي رسمي، نشانه‌هايي است که نبايد از کنار آن‌ها به‌سادگي عبور کرد.در نهايت پس از گذشت چند روز از بستري شدن کاظمي در بيمارستاني در دوحه و نااميدي پزشکان از بهبود وضعيت او خانواده‌اش تصميم گرفتند او را براي ادامه درمان به تهران منتقل کنند. فدراسيون واليبال نيز با اعزام يک پزشک متخصص به قطر تلاش کرد تا از نزديک وضعيت او را بررسي کند، اما در ابتدا مسئولان بيمارستان اجازه حضور بالاي سر بازيکن ايراني را ندادند و تنها پس از پيگيري‌هاي متعدد ازسوي فدراسيون و سفارت ايران پزشک اعزامي توانست به‌صورت محدود وضعيت او را ارزيابي کند.سرانجام صابر کاظمي به ايران منتقل شد با وجود تمام تلاش‌ها روند احياي مغزي او نتيجه‌بخش نبود و چند روز پيش رسماً اعلام شد که وي دچار مرگ مغزي شده است. اکنون او تنها به کمک دستگاه‌هاي تنفسي زنده است و پزشکان اميد چنداني به بازگشت او ندارند، هرچند خانواده، دوستان و دوستدارانش همچنان در انتظار تحقق يک معجزه بزرگ هستند.در اين ميان برخي افراد با انتشار اخبار نادرست و حاشيه‌ساز تلاش کرده‌اند حادثه تلخ براي صابر کاظمي را به مسائل انضباطي گذشته‌اش ربط دهند. اين درحالي است که محروميت او که در مردادماه 1403 ازسوي کميته انضباطي فدراسيون واليبال صادر شده بود، با وساطت فرهاد قائمي لغو شد و قرار بر آن شد که او به‌جاي اجراي حکم، در يک فعاليت فرهنگي شرکت کند. حتي صابر کاظمي در آن زمان در مصاحبه‌اي از مردم ايران به خاطر عدم همراهي‌اش در تيم ملي عذرخواهي کرد و قرار شد به جاي محروميت، يک کار فرهنگي براي واليبال ايران انجام دهد که او اتفاقاً به همراه فرهاد قائمي به عنوان نخستين سفيران «واليبال براي همه براي» جهت احداث زمين واليبال ساحلي و خاکي در شهرستان‌هاي کم امکانات و تجهيز و تخصيص لوازم ورزشي به بندرعباس سفر کردند و پرونده محروميت او هم بسته شد.حتي صابر کاظمي در زمان سرمربيگري بهروز عطايي در تيم ملي واليبال دو مرتبه به تيم ملي دعوت شد، اما در جريان رقابت‌هاي ليگ ملت‌هاي واليبال در هفته دوم و سوم از فهرست تيم ملي خط خورد. او سپس براي ادامه فعاليت حرفه‌اي راهي ليگ‌هاي خارجي شد و در فصل گذشته نيز با تيم پيکان تهران قرارداد امضا کرد، هرچند به‌دليل قرارداد قبلي‌اش با يک باشگاه اندونزيايي نتوانست براي پيکان به ميدان برود.انتشار تصاوير صابر کاظمي در کنار رسول خطيبي، مديرعامل وقت باشگاه پيکان، نشان داد که او هيچ اختلافي با فدراسيون واليبال نداشته و تمامي گمانه‌زني‌هاي اخير درباره اختلافات شخصي يا اداري، فاقد پايه و اساس است. طرح چنين ادعاهايي در شرايط فعلي تنها باعث رنجش خانواده او و جامعه واليبال مي‌شود.اکنون، جامعه ورزش ايران يک‌دل و هم‌صدا، براي سلامتي صابر کاظمي دعا مي‌کند. پسر جواني که با پرش‌هاي خيره‌کننده و ضربات پرقدرتش در زمين واليبال، قلب ميليون‌ها نفر را به تپش درآورد، امروز در جدالي نابرابر با مرگ قرار دارد و همه آرزو مي‌کنند بار ديگر لبخند او را در زمين واليبال ببينند؛ لبخندي که اميد و هيجان را به دل مردم بازمي‌گرداند.
