بازتعريف نفوذ آمريکا در عراق با ماموريت «مارک ساوايا»واشنگتن با اعزام فرستاده ويژهاي با ريشههاي عر
بازتعريف نفوذ آمريکا در عراق با ماموريت «مارک ساوايا»واشنگتن با اعزام فرستاده ويژهاي با ريشههاي عراقي، در پي بازتعريف نفوذ خود در بغداد از مسير اقتصاد و سياست است؛ راهبردي نرم که هدف نهايي آن، کنترل تصميمسازي در عراق بدون نياز به حضور نظامي گسترده عنوان ميشود.پايگاه خبري العهد در يادداشتي درباره تعيين نماينده توسط دولت آمريکا در عراق نوشت: پس از اعلام انتصاب «مارک ساوايا» بهعنوان نماينده ويژه «دونالد ترامپ» رئيسجمهور آمريکا در امور عراق، او در نخستين اظهارات رسانهاي خود اعلام کرد که مأموريتش «بر بازسازي اعتماد و تقويت شراکت راهبردي ميان بغداد و واشنگتن متمرکز است».وي ادعا کرد که آمريکا قصد تحميل هيچ دستورکاري به عراق را ندارد، بلکه در پي حمايت از دولتي مستقل است که قادر به اتخاذ تصميمات حاکميتي خود باشد.وي افزود هدفش همکاري با تمامي طرفهاي سياسي، ديني و اقتصادي عراق و تضمين ثبات و شکوفايي اين کشور و تبديل آن به شريکي واقعي براي آمريکا، دور از منازعات منطقهاي است.اظهارات ساوايا، مسيحي کلداني عراقيتبار، حرف تازهاي نبود؛ چراکه چنين تعابيري پيشتر بارها از زبان «پل برمر» حاکم غيرنظامي آمريکا پس از سقوط رژيم بعث در سال 2003 (82ش) و نيز ازسوي «برت مکگورک» نماينده ويژه اسبق آمريکا در امور عراق و ديگر سياستمداران ارشد آمريکايي در دولتهاي مختلف تکرار شده بود.در واقع، تازگي اين انتصاب نه در محتواي سخنان، بلکه در زمان، هويت و مأموريت فرد انتخابشده نهفته است.از نظر زماني، انتصاب اين چهره اقتصادي که در آمريکا به دليل فعاليت در حوزه توليد داروهاي حاوي «کانابيس پزشکي» و مالکيت زنجيره فروشگاههاي Leaf & Bud شناخته ميشود، مدت کوتاهي پس از اظهارات انتقادي ترامپ درباره عراق در نشست سران شرمالشيخ رخ داد. ترامپ در آن سخنراني و در حضور «محمد شياع السوداني» نخستوزير عراق گفته بود: "عراق کشوري است که نفت زيادي دارد، به اندازهاي که نميدانند با آن چه کنند و همين خود يک مشکل بزرگ است، وقتي چيزي زياديداري و نميداني چگونه از آن استفاده کني."بهنظر ميرسد ميان اظهارات ساوايا و تصميم ترامپ براي انتصاب فرستادهاي ويژه، رابطهاي مستقيم وجود دارد؛ تصميمي که برخلاف روال اداري معمول، نه از مسير وزارت خارجه و سفارتخانه، بلکه مستقيماً ازسوي رئيسجمهور اتخاذ شد. تحليلگران در اين باره معتقدند که ترامپ بدون عبور از سلسلهمراتب بروکراتيک واشنگتن که معمولاً تصميمات را کند و کماثر ميکند، بهدنبال تصميمگيري سريع و شخصي است.اين اقدام همچنين در شرايطي صورت گرفت که آمريکا چندي پيش بخشي از نيروهاي خود را از پايگاههاي بغداد و الانبار خارج کرد. «شون بارنل» سخنگوي وزارت دفاع آمريکا اوايل ماه گذشته ميلادي اعلام کرده بود که «کاهش نيروها مطابق با دستور رئيسجمهور و هماهنگي با کميته عالي نظامي مشترک آمريکا و عراق انجام ميشود» و اين اقدام «گامي در جهت انتقال به شراکت امنيتي پايدار ميان دو کشور» است. به گفته او، اين رويکرد جديد قرار است «امنيت دو کشور را تقويت کرده، زمينه توسعه اقتصادي و جذب سرمايهگذاري خارجي در عراق را فراهم کند.»با اين حال، بعيد به نظر ميرسد آمريکا پيش از يافتن جايگزيني مطمئن براي حضور نظامي خود، اقدام به خروج واقعي از عراق کرده باشد. تحليلگران بر اين باورند که واشنگتن در پي جايگزين کردن نفوذ نظامي با نفوذ اقتصادي است؛ چراکه سياست ترامپ، بهعنوان يک تاجر، بر کاستن هزينه جنگها و افزايش درآمد از مسير تجارت و نفوذ مالي استوار است؛ همان چيزي که ميتوان آن را «تحميل قدرت از راه سرمايه، نه سلاح» توصيف کرد.اقتصاد؛ پوشش جديد نفوذ سياسيبهروشني پيداست که دولت آمريکا درحال آمادهسازي بسترهاي لازم براي ورود گسترده شرکتهاي آمريکايي به بازار عراق است، بهويژه در بخشهاي نفت، تسليحات، امنيت و فناوري ديجيتال. حضور اين شرکتها بهمعناي کنترل بخشي از سرمايههاي ملي عراق و دسترسي به اطلاعات حساس نهادهاي دولتي و خصوصي است.ازسوي ديگر، اين شرکتها معمولاً براي حفاظت از تأسيسات و کارکنان خود از شرکتهاي امنيتي خارجي – عمدتاً آمريکايي – استفاده ميکنند؛ شرکتهايي که اغلب با نهادهاي اطلاعاتي آمريکا و حتي رژيم صهيونيستي ارتباط دارند.تحليلگران احتمال ميدهند که انتصاب مارک ساوايا بخشي از راهبرد ترامپ براي بازسازي نقشه نفوذ در غرب آسيا و تلاشي براي تضعيف و تقسيم نيروهاي محور مقاومت، از جمله گروههاي عراقي، از طريق فشار غيرمستقيم براي خلع سلاح و دورکردن آنها از ايران باشد.انتخاب فردي با ريشههاي عراقي، تسلط به زبان عربي و شناخت فرهنگي از جامعه عراق، ميتواند ارتباط مستقيم و بيواسطه با جريانهاي سياسي، مذهبي و قومي را تسهيل کند. علاوه بر آن، مسيحي بودن ساوايا ممکن است زمينه تعامل بيشتر اقليتها با او را فراهم کند.او احتمالاً خواهد کوشيد تا از مسير شعارهاي توسعه اقتصادي، به بهانه حل مشکلات معيشتي، صنعتي و کشاورزي، به درون ساختار تصميمسازي سياسي عراق نفوذ کند. در واقع، براساس تعبير ترامپ مبني بر اينکه «عراقيها نميدانند چگونه از ثروت نفتي خود استفاده کنند»، مأموريت ساوايا چيزي جز «آموزش چگونگي مديريت ثروت، مطابق با منافع واشنگتن» نيست.بر اين اساس، نخستين آزمون جدي ساوايا، تلاش براي تأثيرگذاري بر فرايند تشکيل دولت جديد عراق پس از انتخابات يازدهم نوامبر آينده خواهد بود؛ دولتي که از نگاه واشنگتن بايد در چارچوب منافع آمريکا شکل بگيرد. با اين حال، موفقيت او در اين مسير قطعي نيست.