موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13219
رئيس انجمن احتراق ايران:شاخص‌هاي مصرف انرژي در ايران فاجعه‌بار و تکان‌دهنده استرئيس انجمن احتراق اير

رئيس انجمن احتراق ايران:شاخص‌هاي مصرف انرژي در ايران فاجعه‌بار و تکان‌دهنده استرئيس انجمن احتراق ايران، وضعيت شاخص‌هاي مصرف انرژي در کشور را فاجعه‌بار و تکان‌دهنده توصيف کرد و ريشه اين بحران را در سياستگذاري‌هاي نادرست، ضعف نظارت و نبود آموزش فراگير دانست. به گزارش ايرنا از دانشگاه صنعتي اميرکبير،‌ صادق تابع جماعت در يازدهمين کنفرانس سوخت و احتراق ايران، با اشاره به دغدغه مقامات کشور درباره «ناترازي انرژي»، اين واژه را از منظر تخصصي گمراه‌کننده خواند و تأکيد کرد: مشکل اصلي کشور در حوزه انرژي، بهره‌وري پايين و مصرف بيش از حد انرژي است.وي با ارائه داده‌هاي مقايسه‌اي (ايران، آلمان، ترکيه، ايتاليا، ژاپن، آمريکا و عربستان) که بر مبناي توليد ناخالص داخلي (GDP)، جمعيت و کل مصرف انرژي تنظيم شده بود، گفت: شکاف عميقي بين ايران با کشورهاي توسعه‌يافته در اين حوزه وجود دارد. رئيس يازدهمين کنفرانس سوخت و احتراق ايران با تأکيد بر اينکه نزديک به 98 درصد منابع اوليه انرژي در ايران از سوخت‌هاي هيدروکربني و از طريق احتراق تأمين مي‌شود، افزود: درحالي که اين نسبت در جهان 86 درصد است. وي در تشريح دو شاخص کليدي براي سنجش وضعيت انرژي کشور، گفت: يکي از اين شاخص‌ها، توليد ناخالص داخلي (GDP) به ازاي هر واحد انرژي مصرفي است. اين شاخص نشان مي‌دهد ايران در ازاي هر ميليون تن انرژي نفت مصرفي، تنها 1.4 واحد GDP توليد مي‌کند. در مقابل، آلمان با جمعيتي مشابه، اين رقم را 19.3، ترکيه 7.8، و ايتاليا 12.6 اعلام کرده‌اند. به عبارت ديگر، آلمان با مصرف انرژي مشابه ما، 13 برابر GDP بيشتري توليد مي‌کند.تابع جماعت با اشاره به شدت انرژي به عنوان دومين شاخص سنجش انرژي کشور، گفت: اين شاخص که ميزان انرژي مصرفي به ازاي هر واحد GDP را مي‌سنجد، وضعيت بحراني‌تري را نشان مي‌دهد. شدت انرژي ايران 762 واحد است، درحالي که اين رقم براي آلمان 50 و براي ترکيه 127 است. به اين معنا که کشورهايي مانند ايتاليا 23.8 برابر و آلمان، 15.2 برابر کمتر از ايران انرژي مصرف مي‌کنند تا به ازاي هر دلار GDP دست يابند.رئيس انجمن احتراق وضعيت موجود را «فاجعه در مصرف انرژي» توصيف کرد و گفت: اگر من در جايگاه تصميم‌گير بودم، بايد وضعيت اضطراري در کل کشور اعلام مي‌کردم و همه کارها را تعطيل مي‌کرديم تا اين مشکل حل شود. وي ريشه‌هاي اصلي اين چالش بزرگ را در سه محور خلاصه کرد: يکي از اين محورها سياستگذاري‌هاي نادرست يا پذيرش اين واقعيت که مسير سياستگذاري‌ها و اقدامات اجرايي تاکنون اشتباه بوده است. بازدهي پايين يا ضعف شديد در بازدهي نيروگاه‌ها، تأسيسات گرمايشي (که بخاري‌هاي توليدي داخل کشور نيز بازدهي فاجعه‌باري دارند) و هدررفت انرژي در صنايع نفت، گاز و پتروشيمي (مانند فلرها) به عنوان محور دوم و در نهايت عدم وجود مسئوليت‌پذيري متمرکز يا نبود نهاد يا مسئولي که پاسخگوي اين تفاوت فاحش بهره‌وري با ساير کشورها باشد نيز محور سوم اين چالش‌ها محسوب مي‌شود. تابع جماعت ضمن تأکيد بر اينکه راه‌حل‌ها جديد نيستند و در دسترس هستند، مشکل اصلي را در ناآگاهي و عدم اراده براي اجراي آن‌ها دانست و تأکيد کرد: مهم‌ترين راه‌حل، آموزش فراگير در تمام سطوح کشور، از سياستگذاران و مديران تا کارشناسان صنعت و عموم مردم است.وي با اشاره به حضور هزاران استاد در حوزه حرارت و انرژي در دانشگاه‌ها، از عدم ارجاع کافي مسائل ملي به اين ظرفيت علمي انتقاد کرد و افزود: آموزش بايد فراگير باشد؛ سياستگذاران ما در مورد معضلات کشور آموزش نديده‌اند. اين استاد دانشگاه صنعتي اميرکبير، نبودن نقشه راه مشخص و علمي براي سرمايه‌گذاري و سياستگذاري هوشمندانه در زمينه انرژي را به عنوان چالش بزرگ ديگر مطرح کرد و گفت: اين موضوع مانع از پيگيري و اصلاح عقب‌ماندگي‌ها در برنامه‌هاي بلندمدت مي‌شود.