
بسمالله الرحمن الرحيم
فرستاده آمريکا به سوريه و لبنان «توماس باراک» در قامت قيّم و صاحب اختيار منطقه، تهديد کرد که اگر اقدامي جهت خلع سلاح حزبالله نشود، جناح نظامي حزبالله حتماً با درگيري بزرگي که اسرائيل به وجود خواهد آورد مواجه خواهد شد. وي افزود: «اگر دولت لبنان همچنان ترديد کند، اسرائيل ممکن است به صورت يکجانبه اقدام نمايد که عواقب آن وخيم خواهد بود چرا که خلع سلاح حزبالله براي اسرائيل به معناي ايمنسازي مرزهاي شمالي آنست».
همانطور که از جمله اخير فرستاده آمريکا کاملاً پيداست، او هيچ اهميتي براي کشور، ملت و دولت لبنان قائل نيست و تمام تلاش خود را مصروف حفاظت از رژيم صهيونيستي ميکند. اين جمله او که گفت: «خلع سلاح حزبالله براي اسرائيل به معناي ايمنسازي مرزهاي شمالي آنست» نشاندهنده نگاه ابزاري آمريکا به دولت لبنان براي تبديل شدن به وسيلهاي جهت تضمين امنيت رژيم صهيونيستي است.
درباره اين زيادهخواهي فرستاده آمريکا به لبنان و سوريه، سه نکته بسيار مهم را بايد مورد توجه قرار داد.
اول اينکه رژيم صهيونيستي يک رژيم جعلي، غاصب، اشغالگر و نامشروع است که با آواره کردن مردم فلسطين اکنون بيش از 77 سال است مزاحم ملتهاي منطقه غرب آسيا و کشورهاي عربي است و جنگها، کشتارها، ويرانيها و خسارتهاي زيادي را به ملتهاي اين منطقه تحميل کرده است. تازهترين جنايات اين رژيم جنايتکار، دو سال نسلکشي در غزه، تجاوزات مکرر به کرانه غربي فلسطين، کشتن 4 هزار نفر از مردم لبنان، تخريب خانههاي بسياري از مردم لبنان، اشغال بخشهائي از سوريه، نابود کردن زيرساختهاي نظامي سوريه و تجزيه بخشهائي از اين کشور است که همچنان ادامه دارد. اين رژيم مزاحم نهتنها نبايد مورد حمايت دولتها قرار گيرد بلکه تمام دولتها موظفند براساس منشور ملل متحد آن را تحريم کنند و مانع ادامه جناياتش شوند. مهمتر اينکه سران رژيم صهيونيستي در دادگاه کيفري بينالمللي به خاطر نسلکشي و جنايات جنگي در غزه محکوم شدهاند و حکم بازداشتشان صادر شده و دولتها موظفند براي دستگيري آنان اقدام کنند. دولت آمريکا نهتنها به اين وظايف قانوني خود عمل نميکند بلکه با تمام توان از رژيم صهيونيستي حمايت کرده و براي استمرار جناياتش امکانات مالي و نظامي در اختيارش قرار ميدهد. اين اقدامات آمريکا برخلاف مقررات بينالمللي است.
دوم اينکه اصولاً چگونگي تعامل دولتها در منطقه غرب آسيا به خودشان مربوط است و ترتيبات امنيتي منطقه را خود اين دولتها بايد تنظيم و اجرا نمايند. به آمريکا که در آنسوي کره زمين قرار دارد چه ربطي دارد که در مسائل مربوط به اين کشورها دخالت کند و به دولت لبنان دستور بدهد و برايش وظيفه مشخص نمايد؟ اين دخالت، بزرگترين اهانت به دولت و ملت لبنان است و افکار عمومي مردم اين کشور نيز با دخالت آمريکا در امور داخليشان مخالف است کمااينکه مردم خود آمريکا هم با حمايت دولتشان از رژيم صهيونيستي مخالفند و بارها اعلام کردهاند دولت حق ندارد ماليات مردم آمريکا را براي ارسال بمب و کمکهاي مالي به اسرائيل هزينه کند. بنابراين، اقدام آمريکا از اين جهت هم خلاف است.
و سوم اينکه خواسته آمريکا که بر خلع سلاح حزبالله اصرار ميکند علاوه بر اينکه نامشروع است غيرممکن نيز هست. نه اکثريت مردم لبنان و نه ارتش اين کشور با خلع سلاح حزبالله موافق نيستند. آنها ميدانند که تماميت ارضي لبنان را در برابر تعرضات مستمر رژيم صهيونيستي در دهههاي گذشته، فقط حزبالله حفظ کرده و ارتش اين کشور قدرت چنين کاري را ندارد. روشن است که با خلع سلاح حزبالله، کشور لبنان به لقمه لذيذي براي رژيم صهيونيستي تبديل خواهد شد که آن را به راحتي خواهد بلعيد. بنابراين، هدف نهائي آمريکا از خلع سلاح لبنان، تبديل کردن لبنان به سوريه جولاني است که راه را براي سلطه کامل صهيونيستها بر اين کشور باز ميکند و نتانياهوي سفاک را يک قدم ديگر به تحقق آرزوي شکل دادن به «اسرائيل بزرگ» نزديک مينمايد. بدين ترتيب، امتناع ملت لبنان از پذيرفتن خلع سلاح حزبالله کاملاً منطقي و معقول است و البته آمريکا و رژيم صهيونيستي نيز به اين هدف شوم خود نخواهند رسيد.