اخيراً يکي از مديران ارشد سابق، مسئولين را دعوت به مذاکرات چندوجهي با آمريکا کرده است. صرف نظر از امکان عملياتي بودن يا نبودن اين راهکار به نظر ميرسد قبل از ورود به اين مذاکرات بايد براي مشکلات چندوجهي موجود در سياست خارجي چاره انديشي نمود.اينکه چرا سياست خارجي در يک سال اخير هيچگونه دست آورد ملموسي نداشته است و در مقابل تحولات در غزه و لبنان و سوريه و حمله مستقيم رژيم و آمريکا به کشورمان و بازگشت تحريمها و فعال شدن مکانيسم ماشه منفعل بود، نشان ميدهد ما حتي در صحنه بينالمللي تقريباً برگ برندهاي دراختيار نداريم و روابط و هم پيماني نانوشته با مسکو و پکن نيز نتوانسته مرهمي بر زخمها و جراحات وارده شده باشد.واقعا ريشه اين مشکلات و همچنين علت مواضع خصمانه و انفعالي اروپا و کشورهاي عربي و اسلامي عليه کشورمان چيست؟1- بيترديد حجم حضور و نفوذ بدون پشتوانه و عدم محاسبه دقيق کشورمان در منطقه ازجمله يمن، عراق، لبنان، سوريه موضوع سادهاي نيست که از ديد غرب، آمريکا و رژيم صهيونيستي قابل چشمپوشي باشد و در نهايت وضعيت موجود بوجود آمد و برگههاي مهم و راهبردي کشورمان براي ايجاد توازن و بازدارندگي و امنيت منطقهاي خنثي شد.2- فاصله گرفتن از سياست نه شرقي _ نه غربي و سياست سنتي حفظ توازن موجب تشديد و تنگتر شدن حلقه رقابت غرب و شرق عليه کشورمان گرديد.ورود بدون محاسبه دقيق و عدم آينده نگري به عواقب جنگ و بحران بسيار حياتي و راهبردي بين مسکو و غرب در جنگ اوکراين که با امنيت و تعيين مرزهاي نفوذ بين قدرتهاي جهاني رابطه مستقيم دارد، ما را وارد دردسر بسيار خطرناک و جدي با اتحاديه اروپايي نمود که حتي خارج شدن از آن نميتواند آثار اين بحران را تا مدتهاي مديدي کشورمان را مصون نگه دارد.3- سياست همسايگي تا اين مرحله نتوانسته دست آورد محسوسي براي کشورمان در بر داشته باشد. روابط تهران و رياض به دليل بحران يمن شکننده و فراز و نشيب زيادي دارد. قطر، عمان، کويت و عراق نيز ترجيح ميدهند فاصله خود با کشورمان را حفظ کنند.4- وقوع جنگ بين پاکستان و افغانستان زنگ خطر جدي براي امنيت کشورمان است. محيط پيراموني با توجه به داشتن مناسبات لغزنده با آذربايجان و تشديد تحرکات خزنده گروههاي مسلح در کردستان عراق و سياست دو گانه ترکيه و خيز اين کشور براي حداقل ايجاد ترکيه بزرگ، هر روز امکان بروز تنش و تهديد امنيتي عليه کشورمان را تشديد ميکند.بنابراين اگر فکر ميکنيم که مذاکرات چند وجهي با آمريکا ميتواند شامل حل اين موضوعات باشد خيالي واهي است. بيترديد مذاکرات با آمريکا در اين مرحله و فضاي فعلي بسيار با مذاکرات دو کشور در بغداد، عمان، قطر و برجام فرق ميکند. ما ديگر در اولويت نيستيم و کاخ سفيد تامين مطالبات عربي و غربي و رژيم را در اولويت قرار خواهد داد. مسکو و پکن نيز نميتوانند و نميخواهند در معادلات فعلي نقش آفريني کنند. غيبت مسکو و پکن در نشست صلح غزه در شرمالشيخ کاملاً به اين فرضيه عينيت ميبخشد. اولويت مسکو و پکن حفظ جايگاه خود و عدم درگير شدن با آمريکا است که در جنگ 12 روزه آن را به منصه ظهور رسانند.جناب پزشکيان که به نظرات کارشناسي اعتقاد داريد در اين مرحله نظر کارشناسي در رابطه با اينکه چه ميتوانيم انجام دهيم تا از اين بحران خارج شويم و اين پرونده پيچيده و چند لايه را حل نماييم، بشرح ذيل است.الف. در بحران اوکراين بطور رسمي اعلام بيطرفي کنيم و از حل مسالمتآميز بحران حمايت نماييم.ب. روابط با سوريه، لبنان و عراق را عادي و سياسي کنيم و با کشورهاي بازيگر و کنشگر در اين حوزه بويژه عربي رايزني و تشريک مساعي داشته باشيم.ج. حماس و جهاد اسلامي را به سمت پيوستن به ساف و اتخاذ مقاومت سياسي سوق دهيم.د. روابط با بحرين و مراکش را عادي سازي نماييم و از ظرفيت کشورهاي صاحب نفوذ بهرهبرداري کنيم.ه. سياست تنشزا در آمريکاي لاتين و اروپا و استراليا و کانادا را به سياست تنش زدايي فعال تبديل کنيم.و. جهان و سازمان ملل بايد بفهمند که کشورمان در اين مرحله همانند دهه هشتاد خواهان تطبيق و تحقق روند و رويکرد سازنده، همگرا، مسالمتآميز و گفتوگوي تمدنها، اديان و مذاهب ميباشد.در نهايت وزارت امور خارجه بايد روند فرو رفتن و غرق شدن در رقابت و نبرد بين جريانات سياسي را متوقف نمايد و اجازه دهد نخبگان و انديشمندان مجرب سياسي در صحنه و فرآيند اتخاذ رويکردها حضور داشته باشند.تحقق اين راهکارها ميتواند زمينه گفتوگو با آمريکا از موضع قدرت و برابر و راه حل منطقي و مرضي الطرفين در مورد پرونده هستهاي را فراهم کند. بدون حل اين موضوعات در صورت ورود در هر مذاکرهاي با ترامپ، بازنده بيرون خواهيم آمد.
حميد مرادي