
بسمالله الرحمن الرحيم
انتظار اين بود که بعد از امضاي توافقنامه ايران و آژانس در قاهره که هفته گذشته صورت گرفت، اروپا و آمريکا دست از بهانهجوئي بردارند و براي پايان دادن به غائلهاي که خودشان به وجود آوردهاند اقداماتي به عمل آورند و به تشنج دامن نزنند.
اين انتظار نهتنها برآورده نشد بلکه همانطور که رئيس سازمان انرژي اتمي کشورمان گفت «از زمان توافق عراقچي با آژانس بينالمللي انرژي اتمي، مواضع جديد و تندتري را از اروپا شاهد هستيم.» يک نمونه از اين مواضع اينست که آلمان ضمن تهديد ايران به فعال شدن اسنپبک، لزوم بازرسي از سايتهاي حساس ايران و ذخاير اورانيوم با غناي بالا را مطرح کرد. نمونه ديگر، پاسخي است که امانوئل مکرون رئيس جمهور فرانسه به سؤال خبرنگار کانال 12 رژيم صهيونيستي درباره اسنپبک داد و گفت: «فکر ميکنم اسنپبک قطعي است، آخرين خبري که از ايرانيها داريم جدي نيست. عراقچي تلاش کرد پيشنهاد معقولي براي رسيدن به توافق با قدرتهاي اروپائي ارائه دهد اما از ديگر اعضاي دولت ايران حمايتي دريافت نکرد». البته سيدعباس عراقچي در تصحيح ادعاي مکرون گفت من نماينده نظام جمهوري اسلامي و مورد حمايت تمام ارکان آن ازجمله شوراي امنيت ملي هستم.
دولتمردان آمريکائي هم بعد از امضاي توافق ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي در قاهره با اشتهاي بيشتري به صحنه آمدند بطوري که مارکو روبيو وزير خارجه آمريکا همزمان با سفر به فلسطين اشغالي گفت ايران نبايد حتي موشکهاي کوتاهبرد و ميانبرد داشته باشد. اين خواسته نامعقول باضافه مطالبات زيادهخواهانه در مورد غنيسازي و ساير فعاليتهاي هستهاي ازجمله شرطهاي آمريکا براي مذاکره با ايران است. علاوه بر اين، 50 سناتور جمهوريخواه آمريکا در نامهاي به وزراي خارجه انگليس، فرانسه و آلمان خواستار فعالسازي اسنپبک شدند.
در شوراي امنيت سازمان ملل نيز آمريکا و اروپا دیروز از ادامه تعليق تحريمهاي ضدايراني جلوگیری کردند و با اين اقدام ميخواهند از طريق توسل به مکانيزم ماشه فشارها بر ايران را شدت ببخشند. سازوکار مکانيزم ماشه نيز بگونهاي است که از اعضاي شرقي صاحب وتوي آن – البته اگر مايل باشند با آن مقابله کنند – کاري برنميآيد. هرچند اين احتمال وجود دارد که هدف آمريکا و سه کشور اروپائي عضو برجام اين باشد که از طريق توسل به مکانيزم ماشه ايران را وادار به دادن امتيازهاي بيشتر کنند، ولي با توجه به اينکه امتيازخواهيهاي آنها پاياني ندارد ايران بايد در همين مرحله عزم خود را براي ايستادگي در برابر باجخواهيها جزم کند و راهي را انتخاب کند که داراي قدرت بازدارندگي باشد، چه بازدارندگي از جنگ و چه بازدارندگي از کاميابي جنگافروزان در جريان جنگ.
بنابراين، ما بايد در جستجوي راهي باشيم که قدرت بازدارندگي ايران را بالا ببرد بطوري که در درجه اول مانع به هوس افتادن دشمن براي تحميل جنگ با فشارهاي بيشتر شود و در درجه بعد او را در رسيدن به اهدافش ناکام نمايد. اين راه فقط تقويت همبستگي ملي و روحيه مقاومت در مردم است. دشمن بعد از آنکه در جنگ تحميلي 12 روزه فهميد محاسبه غلطي از روحيه مردم ايران داشت، اکنون با لشکر بزرگي از افسران و سربازان در فضاي مجازي و سرمايهگذاري کلان مادي در حال تهاجم به ملت ايران در قالب يک جنگ رواني گسترده است. ما اگر در سياستهايمان تجديد نظر کنيم و توجه به مردم را محور اصلي حکمراني قرار دهيم در اين جنگ رواني پيروز خواهيم شد. آمريکا و اروپا در آمريکاي لاتين و اوکراين درگير هستند، رژيم صهيونيستي همزمان با جنگيدن در چند جبهه بشدت در افکار عمومي جهان منفور و منزوي است. ما ميتوانيم از اين فرصت حداکثر بهرهبرداري را به عمل آوريم و با پشتوانه عظيم مردمي که ميتوان آن را با تصحيح سياستهاي داخلي تأمين کرد، دشمن را در تمام زمينهها وادار به عقبنشيني و قبول شکست کنيم. جنگ رواني از سلاح دشمن خطرناکتر است و ما ميتوانيم با خنثي کردن آن بر دشمن غلبه کنيم. باور کنيم که مردم از سلاحهاي پيشرفته قويتر هستند.