موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13183
شهريار شعر و ادب

به مناسبت روز شعر و ادب پارسي و بزرگداشت استاد شهريار

 

27 شهريور ماه، سالروز درگذشت استاد شهريار "روز شعر و ادب پارسي" نام‌گذاري شده است و به همين مناسبت هرساله در کشورمان ياد بزرگان شعر و ادب پارسي گرامي داشته مي‌شود. استاد سيد محمدحسين بهجت تبريزي (زاده 1285 – درگذشته 1367) متخلص به شهريار شاعر ايراني اهل آذربايجان بود که به زبان‌هاي ترکي آذربايجاني و فارسي شعر سروده است. مهم‌ترين اثر استاد شهريار منظومه حيدربابايه سلام (سلام به حيدربابا) است که از شاهکارهاي ادبيات ترکي آذربايجاني به‌شمار مي‌رود و شاعر در آن از اصالت و زيبايي‌هاي روستاي خود و روابط عاطفي با خانواده و همچنين زندگي اجتماعي و تعاملات صادقانه اهالي روستا ياد کرده‌است. اين مجموعه در ميان اشعار مدرن قرار گرفته و به بيش از 80 زبان زنده دنيا ترجمه شده است. استاد شهريار در شهريورماه 1285 هجري شمسي (1325 هجري قمري) در بازارچه ميرزا نصراله تبريز واقع درچاي کنار چشم به جهان گشود. دوره کودکي استاد در آغوش طبيعت و روستا سپري شد که منظومه حيدر بابا مولود آن خاطرات است.

پدرش حاجي ميرآقا خشگنابي، از سادات خشگناب (روستايي در نزديک قره چمن) و از وکلاي مبرز دادگستري تبريز و مردي فاضل و خوش محاوره و از خوشنويسان دوره خود و با ايمان و کريم الطبع بود. درسال 1331 (هـ. ق) پدر، سيد محمد حسين را جهت ادامه تحصيل به تبريز باز آورد و او نزد پدر شروع به فراگيري مقدمات ادبيات عرب نمود و در سال 1332 (هـ.ق) جهت تحصيل اصول جديد به مدرسه متحده وارد شد و در همين سال اولين شعر رسمي خود را سرود و سپس به آموختن زبان فرانسه و علوم ديني پرداخت و از فراگيري خوشنويسي نيز دريغ نکرد که بعد‌ها اين تجربه در کتابت قرآن، ثمر داد. در سيزده سالگي (سال 1299) اشعار شهريار با تخلص "بهجت" در مجله ادب به چاپ رسيد. در بهمن ماه همان سال براي اولين باربه تهران مسافرت کرد و در سال 1300 به واسطه لقمان‌الملک جراح دردارالفنون به تحصيل پرداخت.

شهريار در تهران تخلص خود را پس از دو رکعت نماز و تفال به غزل حافظ به شهريار تغيير داد که باهمان تخلص نيز به شهرت رسيد. تغيير تخلص شعري استاد شهريار را يکي ازدوستان ايشان چنين تعريف مي‌کند: "شهريار" نامش سيد محمد حسين بهجت تبريزي است. در اوايل شاعري ”بهجت” تخلص مي‌کرد و بعداً از فال حافظ تخلص خواست که دو بيت زير شاهد از ديوان حافظ آمد و خواجه تخلص او را ”شهريار” تعيين کرد:

"غمِ غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم

به شهرِ خود رَوَم و شهریارِ خود باشم"

يکي از اشعار زيباي شهريار اين شعر است.

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان و دگران وای به حال دگران

رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند

هر چه آفاق بجویند کران تا به کران

میروم تا که به صاحبنظری بازرسم

محرم ما نبود دیده کوته نظران

دل چون آینه اهل صفا می شکنند

که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران

دل من دار که در زلف شکن در شکنت

یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران

گل این باغ بجز حسرت و داغم نفزود

لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران

ره بیداد گران بخت من آموخت ترا

ورنه دانم تو کجا و ره بیداد گران

سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن

کاین بود عاقبت کار جهان گذران

شهریارا غم آوارگی و دربدری

شورها در دلم انگیخته چون نوسفران

در زبان فارسي از بزرگاني مثل فردوسي، سعدي، مولانا،حافظ و نظامي که بگذريم، آثار و اشعار هيچ شاعري به اندازه شهريار مشهور و زبانزد خاص و عام نيست، شاعر بزرگي که شعرهاي عاشقانه، عارفانه، مذهبي و اجتماعي‌اش همانند ضرب المثل ورد زبان عامه مردم فارسي‌زبان در ايران، افغانستان‌، تاجيکستان، هند، پاکستان، آناتولي و قفقاز شده، آشنايان با زبان فارسي در دانشگاه‌هاي دنيا نيز اشعار شهريار را با اعجاب و تحسين مي‌خوانند.

غزل‌هاي عاطفي و عاشقانه شهريار از جايگاه ويژه‌اي و بي‌نظيري برخوردار است؛ مانند

از تو بگذشتم‌ و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان و دگران، وای به حال دگران

و اين غزل بسيار مشهورش؛

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟

بي‌‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا، چرا؟

در موضوعات ديني هم چند شعر فارسي شهريار واقعا شاهکار است، علي‌اي هماي رحمت، محمد، شيعيان ديگر هواي نينوا دارد حسين، صيحه آسماني، شب و علي، و... و اشعار انقلابي، دفاع مقدسي، اجتماعي و سياسيش همه در نوع خود منحصر بفردند و ده‌ها غزل و قصيده و ديگر اشعار فارسيش که بحق شاهکار است. هذيان دل، افسانه شب، دو مرغ بهشتي، زفاف شاعر، و برخي اشعار انقلابي و دفاع مقدسي او واقعا شاهکارند. ابيات زير يکي از اشعار سروده شده استاد شهرياردر وصف شهدا و درباره رزمندگان اسلام و دفاع مقدس است.

به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک             

که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک

چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین                   

شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک

سری به خاک فرو برده ام به داغ جگر                   

بدان امید که آلاله بردمم از خاک

چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین              

چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک

بگیر چنگی و راهم بزن به ماهوری                       

که ساز من همه راه عراق میزد و راک

به ساقیان طرب گو که خواجه فرماید                  

اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک

ببوس دفتر شعری که دلنشین یابی                    

که آن دل از پی بوسیدن تو بود هلاک

تو شهریار به راحت برو به خواب ابد                      

که پاکباخته از رهزنان ندارد باک

در عرصه شعر ترکي، گر چه حجم اشعار ترکي‌‌ شهريار در مقايسه با اشعار فارسيش بسيار اندک و حدود يک بيستم آثار فارسي است، اما شهريار در صدر شاعران معاصر ترک‌زبان قرار دارد. منظومه ابتکاري «حيدربابايه سلام» يک شاهکار بي‌سابقه و بلکه بي‌لاحقه‌ است، نه قبلاً در سراسر ادبيات ترکي و آذري چنين اثري بوده و نه بعد از پديد آمدن و انتشار (1332ش.) و استقبال جهاني از آن در طول بيش از هفتاد سال، چنين اثري ازسوي ديگر شاعران ترک‌زبان پديد آمد، با اينکه بيش از چهارصد اثر ازسوي شاعران ترک‌زبان ايران و عراق و آذربايجان و... به سبک «حيدربابايه سلام» سروده‌ شده، اما هيچ‌کدام از آنها با حيدربابا قابل قياس نيست.

منظومه حيدربابا علاوه بر داشتن تلاطم احساس، عاطفه و تصاوير بديع و بي‌‌مانند شاعرانه از طبيعت و زندگي پاک روستايي و حسرت گذشته زلال و سادگي مردمان صاف، پاک و دوست داشتني، چشمي به آداب و رسوم و فرهنگ مردم آذربايجان، افسانه‌ها، اسطوره‌ها، تلميحات تاريخي، محلي، ديني و اجتماعي دارد و نيز اعتراض به ناملايمات اجتماعي زمانش و وحشيت‌ تمدن غربي در حيدربابا ديده مي‌شود. همچنين شاهکار فاخر ترکي ديگر شهريار شعري بلند و نيمايي به نام «سهنديه» بحق حيرت انگيز و بي‌سابقه و لاحقه‌ است. سهنديه و حيدربابا دو اثر مهم ادبيات ترکي به شمار مي‌روند که بيشتر شاعران بزرگ ترک‌زبان معاصر، از آوردن مثل و مانند اين دو ديوان عاجز مانده‌اند.

در موضوع اشعار و زندگي شهريار، جاي تحقيقات علمي و پژوهش‌محور هنوز باز است، از جمله شهريار در خاطرات دوستان صادق و بي‌غش او، همچنين شهريار و اسلام، شهريار و ايراندوستي‌، شهريار و اتحاد اقوام ايراني به نام ملت واحد و بزرگ ايران، شهريار و تاريخ و تمدن گذشته ايران، شهريار و انقلاب اسلامي، شهريار و خانواده، و تأثير گسترده شهريار در فرهنگ و ادبيات ملل دنيا مخصوصا ملل فارسي زبان و ترک‌زبان منطقه قفقاز، آسياي ميانه و ملل مسلمان دنيا، همچنين تأثير اشعار شهريار در ساير هنرها مثل فيلم، خط، نقاشي و موسيقي و... جاي کار پژوهشي هنوز است.

امروز نسل جوان ما تشنه شناخت آثار و زندگي شهريار است، بايد نسلي که شهريار را ديده و درک کرده، مطالب و مشاهداتشان را بازگويي و حتي هم‌روايي کنند و اين تاريخ شفاهي جمع‌آوري و مستندسازي و منتشر شود و در اين راستا محققان و پژوهشگران زندگي و آثار شهريار براي جامعه و نسل امروزي به صورت جدي و رسمي معرفي شوند. ناگفته نماند که برخي افراد با گرايش‌هاي انحرافي و ضد ايراني و ضد اسلامي و با هدف تجزيه‌طلبانه، دست به مصادره شهريار و تحريف شخصيت ايراني و مسلمان شهريار مي‌زنند و گاه اشعار اين شاعر مسلمان ايراني را تفسيرهاي انحرافي و نادرست مي‌کنند.

 

*در موضوعات ديني شعر فارسي شهريار واقعاً شاهکار است، علي‌ اي هماي رحمت، محمد، شيعيان ديگر هواي نينوا دارد حسين، صيحه آسماني، شب و علي، و... و اشعار انقلابي، دفاع مقدسي، اجتماعي و سياسيش همه در نوع خود منحصربه‌فردند

*در عرصه شعر ترکي، گرچه حجم اشعار ترکي‌‌ شهريار در مقايسه با اشعار فارسيش بسيار اندک و حدود يک بيستم آثار فارسي است، اما شهريار در صدر شاعران معاصر ترک‌زبان قرار دارد

عناوین این صفحه