موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13165
بر طبل جنگ کوبيدن، هنر نيست

بسم‌الله الرحمن الرحيم

با اينکه سهم نيروهاي مسلح کشورمان و همراهي مردم براي دفاع از کشور در ناکام ماندن رژيم صهيونيستي و آمريکا براي رسيدن به هدف شوم سلطه بر ايران غيرقابل انکارند، آنچه از اينها مهم‌تر و مؤثرتر بود و بايد آن را عامل اصلي اين ناکامي دانست «قدرت روحي» بسيار بالائي بود که مدافعان کشور در برابر تهاجم برق‌آساي دشمن نشان دادند.

توسل طراحان جنگ تحميلي 12 روزه به تهاجم برق‌آسا به اين دليل بود که مردم و مسئولين در اثر مواجه شدن با از دست دادن فرماندهان ارشد نظامي، دانشمندان برجسته و از کار افتادن بسياري از مراکز مهم دفاعي و تصميم‌گيري، روحيه خود را از دست بدهند و در شرايط دشوار فقدان «قدرت روحي» نتوانند عکس‌العمل نشان بدهند و در نتيجه زمينه براي براندازي و به دنبال آن سلطه مهاجمان بر کشور فراهم شود. اين ابزار براي دشمن، مهم‌ترين اهرم براي رسيدن به هدف شومش بود، اهرمي که هيچ چيز حتي پيشرفته‌ترين تجهيزات نظامي که در جنگ 12 روزه بکار گرفت قابل مقايسه با آن نبودند. رمز اصلي ناکامي مهاجمان در اين جنگ، با بي‌اثر شدن تهاجم برق‌آسا تمام اميد خود را از دست دادند و فهميدند که نقشه‌اي که براي در دست گرفتن ايران کشيده بودند بطور کامل نقش بر آب شده است. جايگزيني سريع فرماندهان ارشد نظامي، آغاز موشکباران مراکز حساس رژيم صهيونيستي بعد از گذشت فقط چند ساعت، حضور مردم در صحنه‌هاي مختلف با روحيه مقاوم و ادامه امور در سراسر ايران به روال عادي نشانه‌هاي روشني بودند که به دشمن مهاجم و حاميانش فهماندند که نتوانسته روحيه‌ها را در ايران درهم بشکند و «قدرت روحي» که عامل اصلي حفاظت از کشور در برابر دشمن است، بدون آنکه دچار کمترين خدشه‌اي شده باشد در صحنه حاضر است. موشک‌هاي ايراني نه با سوختي که در آنها بود بلکه با همين قدرت روحي به تل‌آويو و حيفا رسيدند و آنچه نتانياهو را وادار کرد از ترامپ بخواهد آتش‌بس را گدائی کند نيز کارائي شگفت‌انگيز همين «قدرت روحي» مدافعان ايران بود.

اگر هنوز افرادي وجود داشته باشند که ندانند مهاجمان، بانيان و طراحان جنگ تحميلي 12 روزه متوجه اشتباه محاسباتي خود درباره مدافعان ايران و بطور کلي مردم ايران شده‌اند و اکنون درصدد هستند راهي براي جبران اين اشتباه محاسباتي خود پيدا کنند، بايد براي چنين افرادي بشدت اظهار تأسف کرد. اين جنگ بايد به همه فهمانده باشد که تلاش براي تقويت وحدت و همبستگي ملي در حال حاضر بالاترين وظيفه هر ايراني است کمااينکه هرگونه اقدام يا سخن يا حرکتي در جهت تضعيف وحدت و همبستگي ملي بزرگ‌ترين خيانت به ايران و ايرانيان و خدمتي رايگان به دشمنان ايران است.

احزاب، گروه‌ها و جناح‌هاي سياسي بايد فهميده باشند که در برابر شعور ملي مردمي که به هنگام تهاجم بيگانگان حاضر شدند تمام اعتراضات، اختلافات و مطالبات خود از حاکميت را موقتاً کنار بگذارند و با وحدت و همبستگي سدي مستحکم در برابر مهاجمان به وجود بياورند تا بتوانند از ايران محافظت کنند، رنگ باخته‌اند و ديگر نمي‌توانند و نبايد به عناوين جناحي خود دل خوش کنند و از موضع طلبکارانه سخن بگويند يا با همديگر به مناقشه و منازعه بپردازند. اين واقعيت را مديران رسانه ملي هم بايد بپذيرند که متأسفانه هنوز يا آن را درک نکرده و يا به روي خود نمي‌آورند و همچنان مشغول کوبيدن رقباي خيالي داخلي هستند و شيپور را از سر گشادش به دهان گرفته‌اند!

در شرايطي که متأسفانه ديپلماسي کارآمدي نداريم، از جابه‌جائي چهره‌ها هم آبي گرم نشده و در سطوح بالاتر نيز حرکتي که نشان‌دهنده استقبال از آنهمه همراهي و همدلي ميهن دوستان در داخل و خارج باشد صورت نگرفته، تنها اهرمي که براي منصرف ساختن بيگانگان از هوس تکرار تهاجم باقي مي‌ماند، تلاش براي تقويت وحدت و همبستگي ملي و کنار گذاشتن بازي‌هاي جناحي و حزبي و گروهي است. امروز جلوگيري کردن از وقوع مجدد جنگ هنر است نه بر طبل جنگ کوبيدن.