موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13162
به گستاخي اين گروه پايان بدهيد

بسم‌الله الرحمن الرحيم

يک ضربه ديگر هم در سکوت مطلق مسئولين کشور و رسانه ملي به حياتي‌ترين بخش زندگي اجتماعي مردم شرق کشورمان از ناحيه حکومت خودخوانده طالبان وارد شد. با افتتاح سد «پاشدان» در ولايت هرات که با مسدود کردن مسير رودخانه هريرود صورت گرفت، مهم‌ترين منبع آب شرب مشهد خشک شد. با مسدود شدن و انحراف مسير هريرود به طرف سد پاشدان، سد دوستي در پائين‌دست اين رودخانه تقريباً خشک و سهميه آبي که هميشه از هريرود به مشهد مي‌رسيد قطع شد.

براساس آمار ارائه شده توسط شرکت مديريت منابع آب مشهد، مهم‌ترين منبع آب شرب اين شهر يعني سد دوستي به حجم مرده رسيده و فقط به ميزان نصف سال گذشته آب دارد که دليل اصلي آن آب‌گيري سد پاشدان در هرات است. سد دوستي در مرز ايران و ترکمنستان قرار دارد و از هريرود و بعضي رودخانه‌هاي ديگر تغذيه مي‌شود اما با اقدام طالبان در ارديبهشت سال گذشته که فرمان آب‌گيري سد پاشدان از هريرود را داد، جريان طبيعي آب به سد دوستي قطع و به سوي سد پاشدان منحرف شد.

اين، دومين ضربه‌اي است که حکومت خودخوانده طالبان در زمينه آب به مردم شرق کشورمان مي‌زند. اولين ضربه را مردم سيستان و بلوچستان با خودداري طالبان از دادن سهميه قانوني ايران از آب هيرمند متحمل شدند. در اسفند 1351 قراردادي ميان ايران و افغانستان به امضاء رسيد که به موجب آن مقرر شد در هر ثانيه 26 مترمکعب آب (معادل 850 ميليون مترمکعب در سال) سهم ايران باشد. به اين قرارداد در دوران حاکميت طالبان عمل نشد و در طول 4 سال گذشته حکومت خودخوانده اين گروه با بهانه‌هاي مختلف از عمل کردن تعهد افغانستان در زمينه حقابه ايران خودداري کرد. روشن است که اين خودداري‌ها برنامه‌ريزي شده هستند و حکومت خودخوانده طالبان براساس هدف مشخصی تصميم به ناديده گرفتن حقابه قانون ايران از هيرمند و سهميه عرفي هميشگي از هريرود گرفته است.

آنچه در ماجراي خودداري حکومت خودخوانده طالبان از دادن حقابه ايران از هيرمند و هريرود مهم است و بايد مورد توجه دولتمردان ايراني باشد اينست که برخورد طالبان با ايران يک برخورد خصمانه است و هيچ دولتي حاضر نيست در برابر برخورد خصمانه سکوت کند و حتي امتياز هم بدهد. غيرطبيعي بودن رفتار حکومت خودخوانده طالبان با ايران و غيرمتناسب بودن عملکرد دولتمردان ايراني با طالبان را در ورود بي‌حساب و کتاب اتباع افغانستاني به ايران و نفوذ خطرآفرين آنها در مجاري مختلف کشورمان هم مي‌توان ديد. در اين زمينه هم دولتمردان ايراني آنقدر بي‌عملي نشان دادند و به هشدارها بي‌اعتنائي کردند تا اينکه در جنگ تحميلي 12 روزه رژيم صهيونيستي بر کشورمان مشخص شد اين رژيم جنايتکار با استفاده از اتباع افغانستاني، پياده ‌نظام گسترده‌اي براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ترتيب داده است. مهم‌تر اينکه وقتي وزارت کشور ايران تصميم به اخراج اتباع غيرمجاز افغانستاني گرفت، طالبان اعلام کرد ما امکان پذيرش اتباع خودمان را نداريم و حتي ايران را به انتقام اقتصادي گرفتن تهديد کرد!

در دوراني که حکومت خودخوانده طالبان افراد خود را براي نفوذ در جايگاه مورد نظر صهيونيست‌ها به داخل ايران مي‌فرستاد، دولتمردان ما به ويژه در دولت سيزدهم بشدت مشغول امتياز دادن به طالبان در زمينه‌هاي سياسي و اقتصادي بودند و با اينکه از ترس افکار عمومي نتوانستند حاکميت جعلي طالبان بر افغانستان را به رسميت بشناسند اما تمام امتيازات مرتبط با يک دولت به رسميت شناخته ‌شده را در اختيارش گذاشتند. همان اتباع غيرمجاز که براي همکاري با دشمن صهيونيستي به ايران آمده بودند به مدت چند سال بيش از 10 درصد منابع آب، گاز، برق، نان و ساير امکانات و خدمات بهداشتي و درماني کشورمان را به خود اختصاص دادند و مشکلات زيادي براي مردم ايران به وجود آوردند که تهديد امنيتي بخشي از آنها بود. درست در همان شرايط غيرعادي، وزير خارجه دولت چهاردهم برخلاف نظر صاحبنظران به کابل سفر کرد که خطاي سياسي بزرگي بود.

حالا هم با سکوت در برابر خشکاندن مهم‌ترين منبع آب مشهد با ايجاد انحراف در مسير هريرود، دولتمردان ما به بي‌عملي خود ادامه مي‌دهند و طالبان را براي گستاخي بيشتر تشويق مي‌کنند! معتقد به برخورد خشن نيستيم اما آيا نمي‌توان با استفاده از اهرم‌هاي سياسي، اقتصادي و پاکسازي کامل کشور از اتباع غيرمجاز، طالبان را تنبيه کرد و مانع گستاخي‌هايش شد؟!