مقدمه
نهم آذرماه به پاس خدمات شيخ مفيد، روز بزرگداشت «شيخ مفيد» نامگذاري شد. تاريخ شيعه، سرشار از افتخارات بسيار و تحولات چشمگير است؛ تحولاتي كه به دست عالمان متعهد و فرزانگان انديشمند پديد آمده است. در اين ميان سده چهارم هجري فتحالفتوح تاريخ شيعي است. روزگاري كه مردي بزرگ و انديشمندي سترگ «دايرةالمعارفي جامع» از معارف اسلامي تدوين كرد كه نزديك به پنجاه سال، پرچمدار عرصههاي علمي، فكري و فرهنگي مسلمين گرديد. سرانجام كار به جايي رسيد كه دوست و دشمن زبان به تمجيد او گشودند و قلم به تعريف او برگرفتند و او را «مفيد» لقب دادند. محمدبن محمد بن نعمان معروف به شيخ مفيد در يازدهم ذيقعده سال 336 ق در بغداد به دنيا آمد. وي از محضر درس استادان بزرگ عصر خود از جمله علي بن عيسي رمّاني، جعفر بن محمد بن قولِوِيه و محمدبن عمران مرزباني بهره برد و به مقام والايي در فقه، كلام و ادب دست يافت. جاذبه فوقالعاده و پشتكار فراوان شيخ مفيد، موجب گرايش فاضلان بسياري به حوزه درس وي گرديد و باعث تأليف آثار گرانبها و ارزشمند شد. شيخ مفيد از يكسو، گروه بيشماري از دانشمندان مذاهب مختلف را تربيت نمود و مشعلهاي فروزاني چون سيد مرتضي، سيد رضي، شيخ طوسي و نجاشي و دهها نفر را تحويل حوزههاي علمي وديني داد و ازسوي ديگر قلم به دست گرفت و با اين سلاح برقآسا و ژرف، تحولي بهنگام، ايجاد كرد. تأليفات شيخ مفيد را تا دويست كتاب گفتهاند كه شرح عقايد صدوق، المُقَنَّعَه، الاعلام، امالي، ارشاد و دهها اثر گرانبها از آن جملهاند. بينش افروزي و دانش آفريني وي به همراه آگاهي از اوضاع دشمنان و اطلاع از جهان اطراف باعث شد كه او را سلسله جنبان نهضت فكري و علمي در قرن چهارم هجري كرد.
ويژگي علمي شيخمفيد
شناخت زندگي مفيد به هر انسان معتقد و صاحب غيرت ديني کمک ميکند تا بتواند از حريم دين و مذهب به درستي و با اقتدار، دفاعي آگاهانه و معقول داشته باشد. هر کسي کمترين مطالعهاي را در مذهب شيعه داشته باشد به نقش محوري او در اعتلاي اسم و رسم شيعه پي خواهد برد. شيخ مفيد به اعتراف شاگرد پرآوازهاش شيخ طوسي (ت 460 ه. ق) از جهت علم و اخلاق بر همگان برتري داشت و در فقه و کلام همتائي نداشت.
او که در بغداد جايگاهي ويژه داشت. بعد از درگذشت بسياري از بزرگان قم مثل شيخ صدوق (ت 380 ه. ق) و انتقال مرکز تشيع از قم به بغداد در سند مرجعيت تمام شيعه قرار گرفت.
بغداد در زمان شيخ مظهر علم و تمدن اسلامي به شمار ميرفت و معجوني از مکاتب مختلف هم چون اشعري، معتزلي، قشرگرائي، حنبلي و... را در بر داشت که هر کدام براي اثبات حقانيت خود سعي و تلاش وافري داشتند ولي با وجود اين، شيخ مفيد با هوش و علم سرشار خود و تکيه بر معارف بلند شيعه علاوه بر اين که بر مکاتب ديگر غلبه نمود توانست از طرف خليفۀ سني مذهب آن زمان سند و کرسي درسي را که مختص به علماي طراز اول بغداد بود به خود اختصاص دهد و چنان موقعيتي پيدا کند که سلاطين ديلمي به حضورش شرفياب شوند.
سر سلسله اجتهاد
يکي از ابعاد زندگي علمي شيخ مفيد، تأثير به سزاي او در اجتهاد شيعه است که به حق ميتوان او را يکي از مؤسسين مراحل تکامل فقه و اجتهاد بعد از عصر تبيين و عصر محدثان دانست. شيخ علاوه بر اين که به دفاع از عقايد اسلام و به خصوص شيعه اهتمام خاصي داشت نسبت به ترميم و اصلاح جبهۀ خودي از افکار سست و بيمنطق نيز غافل نبود و از آن جا که در زمان او اخباريگري در شيعه به موازات قشرگرائي اهل حديث و حنابله در بين اهل سنت رونق فراوان داشت. با اين فکر باطل مبارزه کرد و با تأليف کتبي ناظر به کتب و نظرات رئيس المحدثين شيخ صدوق به دفتر آثار او پرداخت و توانست تا حد زيادي راه تکميل اجتهاد را براي شاگردش شيخ الطائفه محمدبن الحسن الطوسي هموار نمايد.
مقايسهاي مختصر بين کتاب المقنع شيخ صدوق و کتاب المقنعة شيخ مفيد خود شاهد صدق اين مدعاست. شيخ مفيد که عقل را به عنوان ابزاري کارآمد جهت شناخت قرآن و اخبار ميدانست، با انديشه اهل حديث و ظاهرگريان مبني بر تعصب بيجا بر متون روائي و عدم دخالت عقل در فهم قرآن و روايات مخالف بود و لذا در کتابش به فروعاتي از احکام اشاره ميکند که هيچ يک از روايات مستقيما متعرض آن نشدهاند و فقط با ابزار عقل ميتوان به آنها دست يافت. دقت در کتب فقهي قبل از شيخ مفيد مثل کتاب الشرايع علي بن بابويه پدر شيخ صدوق بيانگر اين نکته است که کتب فقهي ايشان دقيقا رونوشت متون روائي است. اين تعطيل اجمالي عقل تا حدي بود که به گفته شيخ طوسي اگر در کتب فقهي و روائي الفاظ مترادف جايگزين الفاظ روايات ميشد از آن وحشت داشتند و چه بسا از درک آن عاجز ميشدند.
مؤسس فقه مقارن
از ويژگيهاي ديگر شيخ مفيد اين است که ميتوان او را مؤسس فقه مقارن دانست فقهي که نظريه نظرات اهل سنت دارد و بين آراء و نظرات فقهي شيعه و سني مقايسۀ عالمانه انجام ميدهد. کتاب او بنام «الاعلام فيما اتفقت الاماميه عليه من الاحکام»همانطور که خودش در مقدمه آن ميگويد، اولين کتاب در فقه مقارن است که بعدها به وسيله سيد مرتضي(ت 436 ه. ق) در کتاب الانتصار و شيخ طوسي در کتاب الخلاف به اوج خود رسيد. شيخ مفيد در تدوين اصول فقه شيعه به صورت منضبط نيز نقشي اساسي داشت و حتي بعضي کتاب او را به نام «التذکره باصول الفقه» اولين اصول فقه مدون و مصنف در تاريخ اين علم ميدانند. براي پي بردن به نقش شيخ مفيد در ارائه طرحي جامع در اجتهاد و استنباط احکام از منابع آن کافي است مراجعهاي به کتب فقهي او و به خصوص کتاب «جوابات اهل الموصل في العدد و الرواية» بياندازيم. متدي که فقهاي عصر ما در مواجهه با نظرات مخالف خود در برداشت از آيات و روايات برگزيدهاند، دقيقا مشابه روشي شيخ مفيد در اين کتاب در مقام رد اهل حديث در مسأله 30 روز بودن ماه رمضان است. اين سير استدلال با مختصري کم و زياد در کتب فقهي اعلام از علماي معاصر موجود است، که نشان گر قوت و منطق قوي روشن فقهي او و تأثير پايدارش در اجتهاد شيعه است که تا اين حد مورد قبول همگان واقع شده است.
حاصل کلام اين که موفقيتهاي به دست آمده در زمينۀ اجتهاد که مرهون تلاش بسياري از علماء مثل شيخ مفيد و روياروئي خستگي ناپذير او با افکار اهل حديث است، لزوم بازنگري مجدد متون ديني و فقهي و حتي بازنگري متد اجتماعي شيخ مفيد و افکار او در مقابل اهل حديث را گوشزد ميکند، تا جبهه خودي روز به روز از افکار احتمالي سست و بيمنطق مهذبتر شود و بر اتقان مسلمات آن افزوده گردد.