موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13269
نگاهي به فعاليت‌های فرهنگي شيعيان در پاکستان

 

 

مقدمه

جمهوري اسلامي پاکستان، کشوري است مسلمان در جنوب آسيا که در سال 1947 ميلادي، در پي استقلال طلبي مسلمانان و جدايي از کشور هند تشکيل شد. مردم اين کشور از اقوام متعددي تشکيل شده‌اند و دين اسلام تنها عامل وحدت بخش در اين کشور محسوب مي‌شود. شيعيان در کشور پاکستان، اقليتي چشمگير و فعال‌ هستند که حدود 20 درصد از کل جمعيت اين کشور را تشکيل مي‌دهند. شيعيان در سراسر اين سرزمين پراکنده‌اند و بسياري از شهرها و روستاهاي ايالات پاکستان داراي جمعيت شيعه است. با توجه به رويکرد غير فرقه‌اي حکومت پاکستان، محدوديتي براي فعاليت شيعيان در سياست وجود نداشته و بسياري از سياستمداران و سران نظامي اين کشور از شيعيان بوده‌اند. علاوه بر اين، فعاليت‌ سياسي شيعيان در قالب سازمان‌هاي شيعي با هويت مذهبي نيز جريان داشته است. حوزه‌هاي علميه و نهادهاي آموزشي و ديني شيعي، آموزش شيعيان را بر عهده دارند.

سابقه تشيع در پاکستان

حوزه تمدني رودخانه سند که بخش عمده‌اي از آن بر پاکستان امروزين منطبق است، در سده‌هاي بعد از ورود اسلام، سکونتگاه برخي گروه‌هاي شيعي به قرار زير بوده است.

زيديه در سند. در دوره خلافت اموي و عباسي سند و مناطق ديگر شبه قاره هند شاهد حضور گروه‌هاي مخالف خلافت از جمله شيعيان بود. از جمله درباره حضور برخي از گروه‌هاي شيعه زيدي در سند، گزارش‌هايي در منابع تاريخي نقل شده است. يکي از همسران امام علي(ع) کنيزي سندي بود که محمد بن حنفيه فرزند اوست. برخي از منابع اين موضوع را يکي از دلايل گسترش زيديه در سند دانسته‌اند. (اطهر رضوي، شيعه در هند، ص232-235) عبدالله اشتر فرزند محمد نفس زکيه در زمان منصور عباسي به سند آمد تا مقدمات قيام عليه عباسيان را در اين شهر فراهم آورد. حاکم اين منطقه در آن زمان، عمرو بن حفص بود که از عبدالله اشتر حمايت کرد و عبدالله را در قلمرو يک راجه هندي پناه داد. عبدالله اشتر در سال 151 به دست سپاهياني که ازسوي منصور عباسي اعزام شده بودند، کشته شد. (ياري، تاريخ اسلام در هند، ص 137).

اسماعيليه در سند. اسماعيليان و خلفاي فاطمي نيز به تبليغ آيين خود در نقاط دور از دسترس خلفاي عباسي مانند سند اهميت زيادي مي‌دادند. ازسوي ديگر منابع اقتصادي اين منطقه از عوامل توجه اسماعيليان به سند بود. (اطهر رضوي، شيعه در هند، ص 236) از نخستين داعيان اسماعيلي که به تبليغ آيين اسماعيلي در سند توجه کرد، ابو القاسم بن حوشب معروف به منصور اليمن بود که برادر زاده خود هيثم را به سند فرستاد. (ياري، تاريخ اسلام درهند، ص142) مولتان از جمله شهرهايي بود که شاهد حضور عقايد اسماعيليه بود. منابع اسماعيلي از فعاليت يکي از داعيان فاطمي در اين شهر در سال‌هاي 330 تا 348ق. خبر داده‌اند که توانست حاکم مولتان را به عقيده اسماعيلي درآورد. العزيز خليفه فاطمي مصر، در سال 373ق. در مخالفت باعقايد تبليغ شده ازسوي اين داعي که معتقد به توفق امامت بعد از محمد بن اسماعيل بود، سپاهياني به اين شهر فرستاد و مولتان به تصرف فردي به نام جلم بن شيبان در آمد که براي خليفه فاطمي خطبه مي‌خواند و سکه مي‌زد. (اطهر رضوي، شيعه در هند، ص 237-240) حاکمان اسماعيلي مولتان به دست محمود غزنوي شکست خوردند و با اينکه در زمان محمود نشانه‌هاي تشيع در از اين منطقه رخت بربست، عقايد اسماعيلي در قالب جذب در گرايش‌هاي صوفيانه به حيات خود ادامه داد. (همان، 240) حکومت ديگري در شهر منصوره (واقع در ايالت سند) وجود داشت که براساس گزارش‌هاي تاريخي در سال 416 شهري شيعي بوده است. و با اينکه در زمان محمود تصرف شد، در زمان مسعود غزنوي بار ديگر شاهد قدرت يافتن اسماعيليه بود. (مير احمدي و احمدي، مير سيد علي همداني مروج تشيع در کشمير، ص 104-405).

تشيع در کشمير. از جمله مناطقي که سابقه تاريخي زيادي در تشيع دارد، کشمير است. سابقه ورود تشيع به کشمير را معمولا به مهاجرت مير سيد علي همداني همراه با تعداد زيادي از سادات ايراني به اين منطقه در سال 774ق. باز مي‌گردانند. با ورود مير سيد علي، اسلام در سرزمين کشمير منتشر شد؛ به دليل نقش تاريخي او در گسترش اسلام در اين منطقه مردم پاکستان او را شاه همدان مي‌خوانند. با اينکه برخي درباره تشيع وي ترديد کرده اند، بيشتر محققان وي را از شيعيان برشمرده و کتاب‌هاي باقي مانده از وي را شاهدي بر تشيع وي دانسته‌اند. (ضابط، تشيع در شبه قاره هند، ص 87) بعد از وي مير سيد شمس الدين عراقي از سادات موسوي را از جمله مروجان تشيع در کشمير دانسته‌اند. (نقش چک‌ها در ترويج تشيع در کشمير) در بخشي از سال‌هاي سده دهم هجري حکومت چک‌ها (962-994ق.) که شيعه بودند بر اين منطقه سلطه داشتند و در زمان حکومت آنان تشيع در کشمير از رونق زيادي برخوردار بود. (عارفي، شيعيان پاکستان، ص91-92). تصوف و گرايش‌هاي شيعي. از مهم‌ترين بستر‌هاي رشد عقايد و گرايش‌هاي شيعي در پاکستان، تصوف بوده است. با اينکه بيشتر فرق صوفيه در اين منطقه مذهب اهل سنت داشتند، علاقه به امام علي(ع) و خاندان اهل‌بيت(ع) بخشي جدايي ناپذير از انديشه و تعاليم آنان بود.

شيعيان پاکستان

شيعيان در کشور پاکستان، اقليتي بزرگ و تأثير‌گزار‌اند. تعداد دقيق جمعيت شيعيان در پاکستان معلوم نيست و آمار دقيقي از جمعيت آنان وجود ندارد. مهم‌ترين دليل اين موضوع ناديده‌گرفتن مذهب در سرشماري‌هاي پاکستان است که خود ناشي از سياست دولت پاکستان در عدم توجه به تفاوت فرقه‌اي با هدف حفظ وحدت ديني است. (پرتال اهل‌بيت)

بر اين اساس آنچه به عنوان آمار شيعيان اين کشور در منابع مختلف ذکر شده بيشتر بر پايه تخمين و گمانه‌زني است. از همين رو است که منابع مختلف، نسبت شيعيان پاکستان به کل جمعيت اين کشور را متفاوت و از 2/5 تا 25 درصد ذکر کرده‌اند (تقي‌زاده داوري،‌ص 33) آنچه از ميان آمارهاي مختلف صحيح‌تر به دست مي‌آيد رقم تقريبي 20 درصد است (حدود 37 ميليون). (عارفي، شيعيان پاکستان، ص66-76).

گرايش‌هاي مذهبي

مهم‌ترين و پرجمعيت‌ترين گروه شيعيان پاکستان فرقه اثناعشري‌ و پيروان فقه جعفري‌ هستند که يکي از مذاهب رسمي در پاکستان شناخته مي‌شود. ديگر فرق شيعه که در پاکستان پيرواني دارند از اين قرارند (عرب احمدي، شيعيان خوجه اثناعشري در گستره جهان، ص276):

 بهره که اسماعيليه مستعليه هستند. بهره‌ها بيشتر در شهر کراچي و حيدرآباد زندگي مي‌کنند. خوجه‌هاي اثناعشري، پس از جدايي پاکستان و هند در 1947، شماري از خوجه‌هاي اثناعشري به همراه ديگر مسلمانان، هند را به مقصد پاکستان ترک کردند. آنان از همان آغاز در کراچي سپس حيدرآباد ساکن شدند و بعدها در شهرهاي ديگر اين کشور نيز اقامت گزيدند. در اوايل دهه 1960 نيز شمار کمي از خوجه‌هاي مقيم افريقا به پاکستان مهاجرت کردند. پس از استقلال زنگبار نيز شماري از خوجه‌هاي اين سرزمين به پاکستان سفر کردند و در کراچي اقامت گزيدند. در پي جنگ هند و پاکستان در 1971 شماري از خوجه‌هاي اين کشور به شرق آفريقا بازگشتند اما سال بعد و پس از اخراج آسيايي‌ها از اوگاندا، شمار زيادي از خوجه‌هاي اثناعشري به کراچي مهاجرت کردند. جمعيت خوجه‌هاي اثناعشري پاکستان حدود 42000 تن است که بيشتر آنان در کراچي زندگي مي‌کنند. اين گروه سازماني به نام«جماعت خوجه پيرهاي اثنا عشري کراچي» دارند. (درباره ذکري‌ها نک، بررسي اجمالي فرقه ذکريه) آغاخاني اين گروه نيز از اسماعيليان نزاري هستند که منسوب به آغا خان اول(1800-1881م.) هستند. آغاخانيه پاکستان بيشتر در کراچي، حيدرآباد، ملتان، گلگت و هنزه ساکنند. نوربخشيه منسوب به محمد نوربخش از علماي شيعيه صوفي مسلک زمان خود بود که در بلتستان رهبري شيعيان را بر عهده داشت. ذکري که به وسيله سيد محمد جونپوري (847-910ق.) که ادعاي مهدويت مي‌کرد، بنيان گذارده شد. ذکري‌هاي پاکستان در ايالت بلوچستان در نواحي کيچ مکران، لسبيله، گوادر، تربت و پنج گور زندگي مي‌کنند. (عارفي، ص141-148)

در ميان شيعيان اماميه پاکستان دو گرايش کلامي و اعتقادي عمده حضور بيشتري دارند.

گرايش موسوم به «شيخيه» يا «مواليه» که منسوب به شيخ احمد احسايي و سيد کاظم رشتي است. گرايش موسوم به «شيعيت خاص» يا «موحدين» که در مقابل گرايش‌هاي شيخيه قرار گرفته و به نوعي نماينده مکتب اصوليان شيعه هستند و اصلا‌ح‌گران شيعي به شمار مي‌آيند و مورد حمايت حوزويان و دانشگاهيان قرار دارند. (گستره شيعه از لاهور تا پنجاب).

پراکندگي شيعيان

ويژگي جغرافياي تشيع در پاکستان، پراکندگي مناطق شيعه‌نشين در شهرها و روستاهاي سراسر پاکستان و عدم تمرکز شيعيان در يک يا چند نقطه از اين سرزمين است به طوري که در همه ايالات پاکستان جمعيت‌هاي کوچک و بزرگ شيعه زندگي مي‌کنند. مهم‌ترين مناطقي که جمعيت بيشتري از شيعيان را در خود جاي داده چنين‌اند‌ (عارفي، شيعيان پاکستان، ص 409)

بلوچستان، کويته، جعفرآباد، سند، کراچي، حيدرآباد، پنجاب، لاهور، مولتان، راولپندي، کچئي، لَيه، ايالت سرحد، کوهات، هنگو، ديره اسماعيل خان، پاراچنار، بلتستان، گلگت و کشمير.

شيعيان در عرصه سياست

به دليل سياست غيرفرقه‌اي در بيشتر دولت‌هاي پاکستان که از دخالت امور مذهبي در سياست پرهيز دارند، امکان فعاليت سياسي براي پيروان فرق مختلف فراهم است. بر اين اساس مشارکت سياسي شيعيان در قالب عضويت در حزب‌هاي موجود سياسي اين کشور صورت مي‌گيرد و حضور آنان در سياست نه در مقام يک گروه مذهبي بلکه در مقام شهروندي است. شيعيان از دوران مبارزه براي استقلال اين کشور در امور سياسي حضور داشته‌اند. بسياري از سياستمداران و سرداران نظامي اين کشور شيعه بوده‌اند و برخي از سياسمتنداران متنفذ شيعه در حزب‌هاي سياسي اين کشور از جمله مسلم ليگ و بخصوص حزب مردم مسئوليت‌ داشته‌اند. در مجلس‌ اين کشور نيز همواره گروهي از شيعيان حضور داشته‌اند. (همان، 411) رهبران مذهبي شيعه نيز جز در چند مورد، تمايل چنداني به فعاليت سياسي نداشته‌اند. از جمله سياستمداران سرشناس شيعي که در استقلال اين کشور نقش مهمي داستند مي‌توان به محمد علي جناح و ژنرال يحيي خان، رئيس‌جمهور سال‌هاي 1968-1971م. و ذوالفقار علي بوتو رئيس حزب مردم و نخست‌وزير اين کشور در سال‌هاي 1973- 1977م. اشاره کرد.

گروه‌هاي سياسي شيعه علاوه بر مشارکت سياسي متداول شيعيان، عرصه سياست پاکستان از حضور سازمان‌هاي سياسي خاص شيعي که هويت مذهبي داشته و در جهت تحقق مطالبات شيعيان فعاليت‌ مي‌کنند، خالي نبوده است. از نخستين نمونه‌هاي اين گروه‌ها مي‌توان به «کنفرانس سراسري شيعيان هند» اشاره کرد که در سال 1907/ 1286ش. و پيش از استقلال پاکستان فعاليت خود را آغاز کرد. «اداره تحفظ حقوق شيعه»، «شيعه مطالبات کميتي» (کميته مطالبات شيعيان) و «حزب سياسي شيعه» از جمله سازمان‌هاي شيعي است که در مقاطع مختلف فعاليت داشته‌اند. (عارفي، شيعيان پاکستان، ص434).

تحريک جعفريه. اين سازمان که مهم‌ترين گروه سياسي شيعه پاکستان بوده و فعاليت تأثيرگزاري در تاريخ پاکستان داشته در تاريخ 1979 ميلادي با نام نهضت اجراي فقه جعفري (تحريک نفاذ فقه جعفريه) آغاز به کار کرد و بعدها نام تحريک جعفريه پاکستان يافت. اين حزب سياسي در واکنش به سياست مذهبي ژنرال ضياء‌الحق رئيس‌جمهور اين کشور (1977-1978م.) ايجاد شد که شعار حاکم کردن فقه حنفيه را مطرح کرد. در اين دوران طرحي با نام نظام مصطفي براي اجراي جدي‌تري احکام اجرايي در پاکستان طرح و اجرا شد که برخي از برنامه‌هاي آن مانند اخذ زکات اجباري، يک شکل کردن نظام آموزش ديني و دولتي کردن اوقاف شيعه مورد مخالفت شيعيان قرار گرفت. در سال 1979 همايش بزرگي از شيعيان پاکستان در شهر بکر تشکيل شد و مفتي جعفر حسين حسيني رياست و رهبري شيعيان پاکستان را برعهده گرفت. پس از درگذشت جعفر حسين حسيني در سال 1983م. علامه عارف حسين حسيني به رهبري نهضت رسيد. در دوره رهبري وي فعاليت سياسي اين نهضت گسترش يافت و تبديل به يک حزب سياسي شد. عارف حسين حسيني در سال 1988 م. به شهادت رسيد و بعد از وي سيد ساجد علي نقوي (عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهل‌بيت)جايگزين وي شد. (دايره المعارف تشيع، ج 3، ص605)

نهضت اجراي فقه جعفري در آغاز براي معاف شدن شيعيان از پرداخت زکات، حفظ امنيت مراسم عزاداري، مستثنا شدن راهپيمايي عزاداري از نياز به دريافت مجوز رسمي، آموزش تعليمات ديني شيعي براي دانش‌اموزان و دانشجويان شيعه و مراعات فقه شيعه در قوانين حکومتي براي شيعيان، مبارزه مي‌کرد و توانست با برگزاري تجمع‌هاي بزرگ و فشار به دولت به اين خواسته‌ها دست يابد. (مدخل جعفريه در دانشنامه جهان اسلام) در پي سختگيري بر گروه‌هاي مذهبي در پاکستان در سال 2002 ميلادي اين گروه غيرقانوني اعلام شد ولي تحت عنوان جديد تحريک اسلامي به کار خود ادامه داد اما بار ديگر در سال 2003 منحل شد و از آن زمان به فعاليت غير رسمي مي‌پردازد.

فعاليت‌هاي علمي و فرهنگي

نهادهاي علمي و فرهنگي شيعي را به طور کلي مي‌توان به حوزه‌هاي علميه و نهادهاي آموزشي و فرهنگي شيعي تقسيم کرد.

حوزه‌هاي علميه. پيش از اينکه پاکستان کشوري مستقل شود، لکنو مرکز اصلي آموزش علوم ديني شيعيان بود که بعد از استقلال پاکستان در کشور هند قرار گرفت و ارتباط شيعيان پاکستان با اين مرکز قطع شد. بعد از آن، حوزه علميه اين کشور تحت نفوذ حوزه علميه نجف درآمد. بعد از مدتي علماي پاکستاني شروع به تأسيس مدارس ديني در اين کشور کردند. روند ساخت اين مدارس از نيمه دهه هفتاد ميلادي رشد چشم‌گيري يافت. بعد از انقلاب اسلامي ايران، حوزه علميه پاکستان ارتباط زيادي با حوزه علميه قم يافت. در اين دوران پاکستاني‌هاي زيادي براي علم آموزي به ايران مسافرت کردند و برنامه‌ها و شيوه‌هاي علمي در مدارس پاکستان از حوزه علميه ايران الگو‌برداري مي‌شود. (جعفريان، ص609-610).

برخي از علماي مشهور پاکستاني که از فارغ‌التحصيلان حوزه علميه نجف بوده‌اند.‌ (عارفي، ص 262-265)

 سيد صفدر نقوي(متولد 1933م.) مدير مدرسه جامعه المنتظر؛ ضامن حسين حائري(1981-1964م.)؛ غلام حسين(متولد 1939م.)؛ سيد رياض حسين نقوي(متولد 1941م.)؛ سيد زوار حسين همداني؛ سيد احمد موسوي(متولد 1951م.)؛ صادق علي نقوي(م1932م.)؛ ميرزا صفدر حسين مشهدي(م1910-1980م.)؛ مفتي جعفر حسين(1914م.)؛ آيت‌الله حافظ بشير حسين (متولد 1947م.) که از مراجع تقليد شيعيان و ساکن نجف است.

سازماني که نقش نظارت و ساماندهي حوزه‌هاي علميه پاکستان را بر عهده داشته سازمان وفاق المدارس شيعه نام دارد که در سال 1979 ميلادي در پي نشست‌ها و همايش‌هايي که مسئولان و مدرسان مدارس شيعي داشتند رسما تأسيس شد.

مهم‌ترين مدارس علميه در پاکستان (برگرفته از کتاب اطلس شيعه)

 

عنوان

تعداد مدارس ديني برادران

تعداد مدارس ديني خواهران

معروف‌‌ترين مدارس

حوزه علميه پنجاب

218

55

جامعه‌المنتظر؛ مخزن العلوم الجعفريه

حوزه علميه سند

77

11

جامعه علميه کراچي؛ امام حسين فاوندنيشن

حوزه علميه سرحد

10

2

جامعه شهيد عارف حسيني؛ جامعه جعفريه پاراچنار

حوزه علميه بلوچستان

8

2

جامعه امام صادق کويته؛ دارالعلم جعفري

حوزه علميه قبائلي

3

1

مدرسه علميه جعفريه

حوزه علميه کشمير آزاد

3

3

مدرسه جامعه نقويه

حوزه علميه اسلام‌آباد

10

1

جامعه اهل‌بيت؛ جامعه الکوثر

 

ديگر نهادهاي ديني شيعه. در کنار مدارس آموزش ديني مراکز آموزش قرآن و احکام با عنوان دينيات سنترز نيز به آموزش ديني به جوانان مي‌پردازند. اين مراکز شکل غير دولتي دارند و مخارج خود را از محل کمک‌هاي خيريه تامين مي‌کنند. از جمله اين مراکز که امروزه فعالند مي‌توان به «تنظيم المکاتب» که در سراسر پاکستان 1200 واحد دارد، «محمديه ترست» با 125 واحد، «سازمان دانشجويان اصغريه» و مدرسه‌هاي «مولانا غلام رضا سريوال» که در حيدر آباد و روستاهاي اطراف آن فعاليت مي‌کنند، اشاره کرد. (عارفي، شيعيان پاکستان، ص168-171).

سازمان دانشجويان اماميه پاکستان از ديگر نهادهاي شيعي است که با هدف بالا بردن سطح تعاليم شيعي نزد دانشجويان به آموزش مفاهيم شيعي و برگزاري همايش‌ها و اجراي برنامه‌هاي مذهبي مي‌پردازد.

 

*فعاليت‌ شيعيان پاکستان در قالب سازمان‌هاي شيعي با هويت مذهبي جريان دارد. حوزه‌هاي علميه و نهادهاي آموزشي و ديني شيعي، آموزش شيعيان را برعهده دارند

*پيش از اينکه پاکستان کشوري مستقل شود، لکنو مرکز اصلي آموزش علوم ديني شيعيان بود که بعد از استقلال پاکستان در کشور هند قرار گرفت و ارتباط شيعيان پاکستان با اين مرکز قطع شد. بعد از آن، حوزه علميه اين کشور تحت نفوذ حوزه علميه نجف درآمد

*بعد از انقلاب اسلامي ايران، حوزه علميه پاکستان ارتباط زيادي با حوزه علميه قم يافت. در اين دوران پاکستاني‌هاي زيادي براي علم آموزي به ايران مسافرت کردند و برنامه‌ها و شيوه‌هاي علمي در مدارس پاکستان از حوزه علميه ايران الگو‌برداري مي‌شود