سيري در زندگي دانشآموز شهيد عبدالرضا احمدزاده عبدالرضا سال 1343 در روستاي «ده ايجي» در خانوادهاي مستضعف و مذهبي به دنيا آمد. او تقريباً يك سال داشت كه به علت فقري كه در خانواده آنها حكمفرما بود مجبور شدند به شهر انديمشك كوچ كنند. عبدالرضا تا سن 14 سالگي به درس خواندن ادامه داد، ولي چون پدرش نميتوانست به تنهايي مخارج زندگيشان را تامين كند، لذا كمك كردن به پدرش را به درس خواندن ترجيح داد و همراه او در كورههاي آجر پزي با دستهاي نازكش با دستمزد ناچيزي كار ميكرد تا بتواند باري را كه بر دوش پدرش بود سبك كند. در جريان انقلاب اسلامي با پخش اعلاميههاي رهبرکبير انقلاب اسلامي را ياري ميداد. با پيروزي انقلاب اسلامي فعاليت خود را در بسيج آغاز ومدت زيادي را در بسيج مركزي انديمشك وديگر ستادهاي بسيج و مدتي را در بسيج اهواز و شيراز گذراند. با شروع جنگ تحميلي، او با گذراندن دورههاي نظامي عازم به جبهههاي نبرد گرديد و در عملياتهاي شكستن حصر آبادان وآزاد سازي خرمشهر شركت كرد. و سرانجام او با شركت در عمليات محرم كه با رمز يا زينب(س)آغاز گرديد، در جبهه عين خوش ودر مورخه 12/8/1361 به آرزوي ديرينه خود كه همان شهادت بود رسيد.فرازي از وصيت نامه شهيد:و در پايان پدر و مادر بشما وصيت ميكنم که برادرانم را طوري تربيت كني كه راه شهدا را ادامه دهند.خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.ان مصباح الحسين الهدي وسفينه النجاه.