زن امروز و حل مسئله فرداي ايرانغلامرضا بني اسدينگاهي آينده پژوهانه، در تحليل آينده ايران، ميگويد هر
زن امروز و حل مسئله فرداي ايرانغلامرضا بني اسدينگاهي آينده پژوهانه، در تحليل آينده ايران، ميگويد هر "کلان راهبرد" از توسعه سياسي تا پيشرفت اقتصادي تا اعتلاي فرهنگي به يک نقطه کانوني بازميگردد، زن ايراني. چه در جايگاه مادر و چه همسر. زن امروز ديگر صرفا «کنشگر فردي» در عرصه زندگي شخصي نيست و حتي يک «عضو» از ساختار خانواده بلکه نهادي است که در خود، هم قدرت توليد سرمايه انساني دارد و هم توان بازسازي سرمايه اجتماعي. هر سياستگذاري که اين حقيقت را نبيند، نه از اکنون خبر دارد و نه از فردا. بيخبر هم نميتواند به شناخت برسد تا آن را زيرساخت برنامههاي آينده نگراني قرار دهد. اقدام با چنين منظري جز نگراني نميتواند ايجاد کند. بايد شناخت را به عوان فصل اول کتاب برنامه جدي گرفت. با اين نگاه ميتوان زن را در شاني که بايسته است به شايستگي ديد. يک فرازش ميشود اين که زن، نخستين دستگاه تربيت ملي است. چه پيش از آنکه مدرسه و رسانه و دولت وارد ميدان شوند، اين «نهاد مادر» است که شخصيت شهروند آينده را ميسازد. اگر زن ايراني مؤمن، خودآگاه، آزادانديش، اخلاقمدار و داراي توان تصميمسازي باشد، نتيجه آن نسلي است که ايران را با عملِ سازنده به فردايي بهتر ميبرد. چه واقعيت اين است که جامعه از دل خانواده ساخته ميشود و خانواده از دل نقش زن. خانواده قوام يافته است که جامعه قائم را شکل ميدهد. جامعه قائم است که بازايستادگي کشور را رقم ميزند. اين که زن را محور رويدادها ميدانيم، نه بيان احساسي است و نه بازتوليد نگاه کليشهاي، واقعيتي اجتماعي است که پشتوانه تاريخي هم دارد و در نظزيههاي جامعه مدرن هم از جايگاه بايسته برخوردار است.اگر خانواده سلول بنيادين جامعه است، زن هسته اصلي آن است. بيثباتي در اين بخش، بيثباتي در سطح ملي را بهدنبال خواهد داشت. ما خود گونههايي از اين موضوع را در ماجراهايي گوناگون تجربه کردهايم. نياز به بازگويي نيست اما اين را هم بايد گفت که زن ايراني به خوبي راه برون رفت از غبارها را تمرين و تکرار کرده است. در دفاع مقدس 8 ساله تا همين جنگ سخت 12روزه هم اين مادر و زن ايراني بود که در فرو نشستن غبار دگر باره قامت ايستاده ايران را فراديد گذاشت. زني که ايستاد تا نه فقط مردان ميدان که خود ميدان و ايران، پشت شان گرم باشد. او فقط پرچم در اهتزاز امروز نيست که صاحب فردا نيز است. از همين رو ميتوان گفت فرداي ايران محصول تربيت و پرورش امروز زنان ايران است. هر چه زنان امروز در جان خانواده بکارند- از عقلانيت و تحمل گرفته تا آزادي و عدالت -در واقعيتِ جامعه فردا برداشت ميشود. به همان اندازه که سياستمداران، اقتصاددانان و روشنفکران در ساختن فردا سهم دارند، زنان در قلب خانه سهمي تعيينکنندهتر دارند؛ زيرا آنان توليدکنندگان نخستين فرصتهاي بهتر شدن هستند. علاوه بر اين خانه در جامعه هم باز نقشي ستوده و مضاعف دارند.اين همه نيز درس گرفته از کتابي است که حضرت فاطمه زهرا(س) با زيست خانودگي- اجتماعي- سياسي خود تحرير فرموده است. زن امروز ريشه در ديرينهاي چنين قيمتي دارد که براي فردا هم ميتواند توليد قدرت کند. قدرتي که در گسترش حق ميتواند عصر روحالله را تا صبح ظهور ادامه دهد. انشاالله.