ايام فاطميه، مناسبترين زمان براي شناخت ريشه بسياري از مشکلات فرهنگي امروز جامعه ماست. اگر اين واقعيت را بپذيريم که ريشه بسياري از مشکلات فرهنگي و اجتماعي امروز، فاصله گرفتن از مکتب فاطمي و فرهنگ ادب، حرمتداري و سيره اهلبيت(ع) است، شايد نقطعه آغازي براي رفع مشکلات باشد.
«مکتب فاطمي» صرفاً يک آيين ظاهري نيست بلکه مکتبي عميق، تربيتي و قرآني است. الگوي زندگي حضرت زهرا (س) ميتواند جامعه را به سمت عدالت، معرفت، قناعت، ادب و بندگي الهي هدايت کند. نَفَس فاطمه (س)» مايه حيات عالم و اتصال به معنويت الهي است و هدف از مراسم فاطميه نيز تنها اجراي برنامهها نيست؛ بلکه بازگشت به مکتب قرآن، سيره اهلبيت(ع) و احياي سبک زندگي فاطمي است.
فرهنگ فاطمي را نبايد در برخي برداشتهاي سطحي درباره دعا، بارانخواهي و امور معنوي خلاصه کرد. بارش رحمت الهي تنها به خواندن نماز و انجام ظواهر خلاصه نميشود؛ بلکه در گرو رعايت عدالت، اخلاق، حرمتگذاري و تقويت ادب اجتماعي است. جامعهاي که ادب در آن کمرنگ شود، از برکت نيز محروم خواهد شد. متأسفانه بسياري از معارف ديني امروزه در ظاهر مناسک محدود شده، درحالي که حقيقت دين، رفتار عادلانه همراه با معرفت، اخلاق و بندگي است.
در طول تاريخ، ادب و حيا عامل گشوده شدن بسياري از گرهها بوده است. نمونه بارز آن داستان «حُر» است که با يک رفتار حق طلبانه و مؤدبانه، مسير خود را از دشمني با امام حسين(ع) جدا کرد و به مقام بلند ياران سيدالشهدا(ع) رسيد.
اگر مقايسه منصفانهاي ميان برخي فرهنگهاي غربي با فرهنگ اصيل اسلامي داشته باشيم، ريشه آسيبهاي هويتي جوامع را در بنيان خانوادهها، حرمت پدر و مادر و نقش تربيتي آنان خواهيم يافت. مکتب فاطمه (س)، مکتب رعايت حق الناس، تربيت، ادب، کرامت و هويت الهي است و اين مکتب برگرفته از فرهنگ اصيل اسلامي است. اگر جامعه ما از مکتب فاطمي فاصله نگيرد و عدالت و اخلاق، رعايت حرمتها و ادب را محور رفتارهاي فردي و اجتماعي قرار دهد، رحمت الهي نيز بر زندگي مردم جاري ميشود و بسياري از مشکلات اخلاقي و اجتماعي کاهش خواهد يافت.