دبير شوراي عالي امنيت ملي:غرب، مذاکره را براي تسليم ايران ميخواهددبير شوراي عالي امنيت ملي گفت: مسئ
دبير شوراي عالي امنيت ملي:غرب، مذاکره را براي تسليم ايران ميخواهددبير شوراي عالي امنيت ملي گفت: مسئله هستهاي بهانه غرب براي جنگ با ملت ايران بود و اکنون هم آنها مذاکره را نه براي مصالحه عادلانه بلکه براي تسليم ايران ميخواهند.به گزارش خبرگزاري صدا و سيما، علي لاريجاني، در همايش «ما و غرب؛ در آرا و انديشه حضرت آيتالله العظمي خامنهاي» گفت: در دوران پهلوي، تسلط آمريکا و انگليس بر دربار، نيروهاي مسلح و ساختار کشور علنيتر شد و کودتاي 28 مرداد نماد آشکار اين دخالت بود. اگر در دوره قاجار استبداد و عقبماندگي حاکم بود، در دوره پهلوي استبداد وابسته به غرب جايگزين شد.لاريجاني در ادامه با بيان اينکه «دوران پهلوي از سياهترين دورانهاي وابستگي در تاريخ ايران است»، گفت: يکي از دلايل اصلي وقوع انقلاب اسلامي، تحقيرشدگي ملت ايران توسط غرب بود. مردمي با پيشينه تمدني و فرهنگي غني نميتوانستند پذيراي حکومتي باشند که در برابر چند سفير غربي خضوع ميکرد.وي با اشاره به تغييرات بنيادين پس از انقلاب اسلامي افزود: ايران در عصر انقلاب، جهت خود را تغيير داد و نسبت خود با غرب را بر پايه عقلانيت و سنجش تنظيم کرد. رهبران انقلاب همچون امام خميني(ره) و رهبر انقلاب و بزرگاني، چون شهيد مطهري و شهيد بهشتي، با نگاهي فلسفي و عقلگرايانه، چارچوبي براي تعامل متوازن با غرب ترسيم کردند.لاريجاني ادامه داد: انقلاب اسلامي تعامل علمي و فناورانه با غرب را پذيرفت و از آن استقبال کرد، چرا که اين تعامل به رشد جامعه ميانجاميد. در چهار دهه گذشته، اساتيد و دانشمندان ايراني با مراکز علمي غربي در ارتباط بودهاند و اين مسير، همواره مورد تأکيد رهبران انقلاب هم بوده است.وي تأکيد کرد: هرچند غرب در مقاطعي مانند دوران جنگ تحميلي، مسئله هستهاي و حقوق بشر محدوديتهايي براي ايران ايجاد کرده است، انقلاب اسلامي توانسته است با رويکردي مستقل و واقعبينانه، تعامل خود را با غرب در چارچوب منافع ملي سامان دهد.لاريجاني در بخش ديگري از سخنان خود در اين همايش به ظرفيت عظيم علمي کشور در حل مسائل داخلي و توليدات ملي اشاره کرد و گفت: هرچند مسير همکاري ميان نخبگان دانشگاهي و بخشهاي مختلف اجرايي کشور همچنان هموار نشده و همين امر مانع بهرهبرداري درست از توان علمي کشور شده است.وي افزود: با وجود تمام فراز و فرودها، مبناي سياست جمهوري اسلامي ايران قطع رابطه تجاري با غرب نبوده، بلکه معيار اصلي، حفظ و رعايت منافع ملي کشور بوده است. به همين دليل، ضمن گسترش روابط اقتصادي با کشورهاي اسلامي و همسايگان، همکاريهاي تجاري با کشورهاي غربي نيز ادامه يافته، هرچند ميزان آن بسته به شرايط سياسي و امنيتي متغير بوده است.وي گفت: رهبران جمهوري اسلامي هيچگاه عناد و دشمني ذاتي با غرب نداشتند، اما رفتار سلطهجويانه و مداخلات سياسي و امنيتي غرب، موجب بحران در همکاريها و کاهش سطح روابط شده است.لاريجاني با اشاره به رفتار دوگانه غرب پس از پيروزي انقلاب گفت: وقتي غرب به جاي احترام به انقلاب اسلامي، دوباره به دنبال مسئلهسازي و بحرانآفريني داخلي و خارجي براي ايران رفت، ملت ايران را به عکسالعمل وا داشت.وي با تأکيد بر اينکه مسئله هستهاي بهانهاي بيش نبود، گفت: امروز کاملاً روشن است که هدف واقعي آمريکا و غرب، مبارزه با ملت ايران است. همانگونه که پس از جنگ اخير نيز درباره توان موشکي و نقش منطقهاي ايران خواستار محدوديتهايي ميشوند؛ درحاليکه اين موضوع به آنان ارتباطي ندارد. آيا آنان ميپذيرند که ايران درباره برد موشکها يا سلاحهاي هستهاي اروپا نظر دهد؟لاريجاني افزود: اينجاست که دو مسير از هم جدا ميشود؛ يکي مسيري که دنبال سلطه و برتريطلبي بر شرق و ساير ملل است و ديگري راهي که بر پايه روابط متوازن و عزتمندانه شکل ميگيرد. ايران نه سلطهجو است و نه زير بار سخنان بيپايه ميرود.دبير شوراي عالي امنيت ملي در ادامه به تبادلات فرهنگي با غرب و شرق پس از انقلاب اشاره کرد و گفت: اين تبادلات هيچگاه قطع نبوده است، اما رهبران انقلاب اسلامي همواره تأکيد داشتند که تعامل فرهنگي بايد بر پايه فايدهمندي و تعاليبخشي باشد. انقلاب اسلامي هيچ مخالفتي با عناصر مترقي فرهنگ غرب مانند قانونگرايي، نظمپذيري و توجه به محيطزيست نداشته است؛ محل نزاع در دو عرصه بوده است: نخست جايي که غرب تبادل فرهنگي را بستري براي تهاجم فرهنگي قرار داد.دبير شوراي عالي امنيت ملي در ادامه به مسئله سلطهطلبي سياسي و امنيتي غرب اشاره کرد و گفت: ريشه اين سلطهطلبي به چند قرن اخير بازميگردد و رهبران انقلاب اسلامي همواره از آن بيزار بودهاند. اساس انقلاب اسلامي، بر کندن ريشه همين سلطه استوار است. شعار «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» بيانگر همين حقيقت است؛ چراکه اگر استقلال نباشد، آزادي نيز معنا نخواهد داشت و فرهنگ و اقتصاد هم استوار نميماند.وي افزود: در منطق فکري شهيد مطهري، جامعه داراي حيثيت روحي مستقل است و استقلال، از فطريات روح جمعي ملتها به شمار ميرود. با اين حال، در سياست جهان معاصر، مستقل زيستن کار سادهاي نيست؛ زيرا همان کشورهايي که از حقوق بشر و صلح دم ميزنند، مانع اصلي استقلال ديگراناند.لاريجاني ادامه داد: رئيسجمهور فعلي آمريکا با شعار «صلح از طريق قدرت»، در واقع دشمن اصلي استقلال ملتهاست. او ميکوشد قواعد بينالمللي را برهم زند و قدرت را جايگزين قانون کند. معناي اين تفکر آن است که کشورها يا بايد تسليم شوند يا آماده جنگ باشند؛ همان سياستي که قرنهاست غرب دنبال کرده و ترامپ تنها آن را آشکار کرده است.به گفته وي، نتيجه اين سياست، گسترش هرجومرج بينالمللي است؛ چنانکه جنگ عراق بدون مجوز شوراي امنيت رخ داد و همين مسير در قبال ايران نيز در پيش گرفته شد. اکنون رژيم صهيونيستي، دستپرورده آمريکا، همان شعارهاي هرجومرجطلبانه را تکرار ميکند. اما تاريخ نشان داده است که هرجومرج در نهايت دامان سازندگان خود را ميگيرد؛ همانگونه که آمريکا داعش را ساخت و سپس گرفتار آن شد.لاريجاني با اشاره به جنگ 12 روزه اخير افزود: قدرت ملت ايران و صلابت نيروهاي مسلح، دشمنان را به عقبنشيني واداشت و آنان را به سرعت به جمعبندي و پايان دادن به جنگ سوق داد. نيروهاي مسلح امروز با وجود برخي کاستيها، با قدرت از ملت دفاع ميکنند.دبير شوراي عالي امنيت ملي با اشاره به رويکرد فريبکارانه آمريکا در مذاکرات گفت: هدف آنان از مذاکره، مصالحه عادلانه نيست، بلکه تسليمسازي است. مگر ايران درحال مذاکره نبود که آمريکا همزمان با آن جنگ به راه انداخت؟ آيا ننگي بالاتر از اين هست که رئيسجمهور آمريکا علناً بگويد «من به ملت ايران کلک زدم»؟وي افزود: در همان روزهاي نخست جنگ، دشمنان با فشار نظامي و تبليغات گسترده تلاش کردند مردم را نااميد کنند، اما رهبر معظم انقلاب با صلابت و اطمينان، با مردم سخن گفتند و نويد شکست دشمنان را دادند. لاريجاني تأکيد کرد: امروز ملت ايران با تکيه بر استقلال، ايمان و مقاومت، در برابر سلطهطلبي غرب ايستاده است.علي لاريجاني در ادامه سخنان خود گفت: رهبر انقلاب صحنه جنگ را لحظهبهلحظه کنترل ميکردند و دستورات لازم را صادر مينمودند، بهگونهاي که تقريباً همه وقت ايشان مصروف جنگ و تأمين نيازهاي مردم بود.وي ادامه داد: صحنه جنگ، صحنهاي وسيع و پرشتاب بود و به همان ميزان، صلابت ملت و همبستگي آنان نشاط آفرين و عزتبخش بود. يکي از رهبران منطقه گفته بود «جهان، همبستگي ملت ايران را فهم کرد»؛ چرا که ملت ايران در آن دوران، هويت ايراني و اسلامي خود را که گوهري مستور از دير اغيار بود، به رخ کشيد و پرده تبليغات غبارآلود غرب را دريد.وي با اشاره به ضرورت حفظ وحدت ملي گفت: امروز انتظار ملت ايران از سياستمداران اين است که قدر اين اراده ملي را بدانند و با مواضع و سخنان غيرضروري، شکاف در صفوف ملت ايجاد نکنند.لاريجاني گفت: امروز غرب بهجاي دانايي از قدرت دم ميزند، درحاليکه ايران از فکر هويت ملي و استقلال واقعي سخن ميگويد. ايران نه سلطهطلب است و نه استقلال خود را در معرض معامله قرار ميدهد؛ حتي اگر به رويارويي تمامعيار بينجامد، با قدرت در برابر وحشيگري مدرن خواهد ايستاد. کليد تغيير در دست غرب است؛ اگر از تسلططلبي دست بردارد، شرايط عوض خواهد شد، وگرنه تهديدات آمريکا هرگز اراده ملت ايران را نخواهد شکست.