شوراي امنيت سازمان ملل با هشدار درباره خطر گسترش جنگ در سودان، حمله شورشيان به شهر فاشر را محکوم و خواستار لغو محاصره آن توسط نيروهاي پشتيباني سريع و توقف فوري جنگ و کاهش تنش در داخل و اطراف آن شد.به گزارش ايرنا، اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل روز پنجشنبه در بيانيه اي، نگراني شديد خود را از تشديد خشونت در داخل و اطراف فاشر، ابراز و حمله نيروهاي پشتيباني سريع (RSF) به الفاشر و تثير مخرب آن بر جمعيت غيرنظامي را محکوم کردند.اعضاي شوراي امنيت همچنين جنايات گزارش شده توسط اين نيرو عليه غيرنظاميان از جمله اعدامهاي خودسرانه و بازداشتهاي خودسرانه را محکوم و نگراني شديد خود را از افزايش خطر جنايات گسترده از جمله جنايات با انگيزه قومي، ابراز کردند.اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل، خواستار پاسخگويي همه عاملان نقض حقوق بشر شدند و از همه طرفهاي درگير در جنگ خواستند که از غيرنظاميان محافظت کنند و به تعهدات خود تحت قوانين عمل کنند.اعضاي شوراي امنيت تأکيد کردند که اولويت، از سرگيري مذاکرات براي دستيابي به آتشبس پايدار و يک فرآيند سياسي جامع، فراگير و متعلق به سودان است و از همه کشورهاي عضو خواستند که از دخالتهاي خارجي که به دنبال دامن زدن به درگيري و بيثباتي هستند، خودداري و از تلاشها براي صلح پايدار حمايت کنند، به تعهدات خود تحت قوانين بينالمللي پايبند باشند و قطعنامههاي مربوطه شوراي امنيت، را اجرا کنند.اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل همچنين بر تعهد تزلزلناپذير خود به حاکميت، استقلال، وحدت و تماميت ارضي سودان مجددا تأکيد و مخالفت خود را با ايجاد يک مرجع حاکميتي موازي در مناطق تحت کنترل نيروهاي پشتيباني سريع سودان اعلام کردند.دادههاي سازمان ملل حاکي از آن است که در مدت محاصره 18 ماهه شهر فاشر بيش از يک ميليون نفر از ساکنان اين شهر آواره شدند و در حدود 250 هزار نفر در شرايط وخيم در اين شهر گرفتار شدند. شورشيان نيروهاي پشتيباني سريع و متحدان آنها مرتکب جنايات بسياري شدهاند و دولت آمريکا سال گذشته با اعلام اينکه شورشيان «نيروهاي پشتيباني سريع» سودان و شبه نظاميان متحد آنها در منطقه «دارفور» سودان مرتکب نسل کشي شدهاند، تحريمهايي را عليه «حميدتي» سرکرده اين شورشيان و چند شرکت اماراتي دلال سلاح اعلام کرد.درگيريهاي مسلحانه در سودان از 15 آوريل 2023 (26 فروردين ماه 1402) ميان ارتش به فرماندهي «عبدالفتاح البرهان» و نيروهاي پشتيباني سريع به فرماندهي «محمد حمدان دقلو» ملقب به «حميدتي» بر سر قدرت و تنش در ارتباط با چگونگي ادغام نيروهاي پشتيباني سريع در ارتش پس از کودتاي سال 2021 (1401ش) شروع شد و ميانجيگريهاي بينالمللي براي پايان دادن به آن تاکنون ثمري نداشته است. سودان از زمان کسب استقلال در سال 1956 تنش و ناآرامي طولاني را سپري کرده و شاهد 20 اقدام براي کودتا و 2 جنگ داخلي ويرانگر يکي در سالهاي 1955 تا 1972 (50-34ش) و ديگري در سالهاي 1983 تا 2005 (84-62ش) بود که در نهايت منجر به استقلال و جدايي سودان جنوبي در سال 2011 (90ش) شد.الجزاير خواستار اقدام قاطع جامعه بينالملل و حفاظت از غيرنظاميان در سودان شدروايتهايي هولناک از کشتار شهر فاشر«مرگ را در يک قدمي خود حس ميکرديم. سربازان از قتل مردم لذت ميبردند. پس از پايان نبردشان با ارتش، گلولههايشان را در سينه غيرنظاميان خالي کردند.»به گزارش خبرگزاري تسنيم، شهر فاشر و اردوگاههاي اطراف آن، اين روزها گواه صحنههاي هولناک جنايت و ويراني است؛ جايي که نيروهاي «پشتيباني سريع» مورد حمايت امارات با خشونت بيسابقهاي شهر را به خاک و خون کشيدهاند و بازماندگان تنها با معجزه از مرگي محتوم گريختهاند. در خيابانهاي فاشر، بوي مرگ همهجا را فرا گرفته و پيکرهاي کشتهشدگان رويهم انباشته شده است، درحاليکه سربازان مست از خون بيگناهان، از جنايت خود به وجد آمدهاند.وبگاه العربي الجديد در گزارشي از وضعيت اين شهر نوشت: همزمان با سقوط کامل شهر به دست نيروهاي پشتيباني سريع، فجايعي رخ داد که بسياري از شاهدان آن را کشتار سرد و بيرحمانه، آميخته با نفرت و عطش انتقام توصيف کردهاند.«مروه سليمان»، مادر شش فرزند، که پس از سقوط آن به فاشر گريخته، گفت: «در دوران محاصره، بارها شاهد کشتهشدن غيرنظاميان با انواع سلاحها بودم. اما وقتي وارد شهر شدند، قتل مردم برايشان تفريح شده بود. به خانهها حمله ميکردند و از فاصله نزديک به ساکنان شليک ميکردند، بيآنکه حتي حرفي بزنند.»او ميگويد در آن صبح خونين، پسر 28 سالهاش را از دست داد. «وقتي صداي شليک را شنيدم، پسرم التماس ميکرد او را نکشند. صداي افتادنش را شنيدم، اما نميتوانستم به کمکش بروم. فقط ساکت ماندم و بقيه بچههايم را برداشتم تا فرار کنيم. سربازها خانه را غارت کردند و من مجبور شدم از مسير مخالف بگريزم.»مروه با صدايي لرزان ميگويد: «به او گفته بودم از فاشر بيرون نرود تا گرفتارشان نشود، اما آنها وقتي وارد شدند، زن و مرد و کودک را يکجا کشتند. در مسير فرار، خيابانها پر از جنازه بود، صداي ناله مجروحان از همهجا شنيده ميشد، و مردم در وحشت کامل ميدويدند.»«زينب ابراهيم» نيز به العربي جديد گفت که شوهرش را در مقابل چشمانش در «حاجز الموت» (ايستگاه مرگ) کشتند؛ جايي که به ميدان اعدام فراريان تبديل شده بود. «وقتي از شهر گريختيم، شوهرم وسايلمان را در کيسهاي قديمي گذاشته بود. در ايستگاه ما را متوقف کردند، با الفاظ نژادپرستانه توهين کردند و مردان را از زنان جدا کردند. زنان را به شکل تحقيرآميز بازرسي کردند و رها کردند، اما همه مردان را نگه داشتند. چند قدم دور نشده بوديم که صداي رگبار را شنيديم؛ همهشان را کشتند.»او با گريه ميگويد: «مرگ را در يک قدمي خود حس ميکرديم. سربازان از قتل مردم لذت ميبردند. پس از پايان نبردشان با ارتش، گلولههايشان را در سينه غيرنظاميان خالي کردند.»