ايران و معماي «خارجِ نزديک» روسيهدکتر محسن موسويزادهمدرس دانشگاهدر روزهاي اخير به دنبال اظهارنظر رئ
ايران و معماي «خارجِ نزديک» روسيهدکتر محسن موسويزادهمدرس دانشگاهدر روزهاي اخير به دنبال اظهارنظر رئيس مجلس درباره رابطه ايران و وسيه و انتقاد او از رئيس دولت يازدهم و دوازدهم موجي از اظهارنظرها درباره رابطه ايران و روسيه در فضاي مجازي و رسانهها ايجاد شده است.در اين ميان برخي با انتقاد از ظريف، وزير اسبق خارجه او را مخالف تقويت ورابط با روسيه ميدانند، مسئلهاي که البته ازسوي او رد شده است. از طرفي برخي ديگر معتقدند که در کشور گروهي در سياست خارجي همه تخممرغهايشان رادر سبد روسيه و چين گذاشتهاند و اين مسئله به ضرر منافع ملي است.با اين حال در ميان اين اظهارنظرها آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، نگاه روسيه به سياست خارجيش با همسايگان و از جمله ايران است.«خارج نزديک» اصطلاحي است که روسيه براي توصيف کشورهاي همسايه و پيرامون خود به کار ميبرد و به مناطقي اشاره دارد که از نظر امنيتي و استراتژيک براي مسکو اهميت ويژه دارند، از جمله اوکراين، قفقاز، آسياي ميانه و ايران.روسيه همواره «خارج نزديک» را به مثابه محور نفوذ و امنيت استراتژيک خود تعريف کرده است. اين مفهوم را ميتوان به سه سطح تقسيم کرد. خارج نزديکِ نزديک شامل اوکراين، حساسترين نقطه براي امنيت روسيه. خارج نزديک ميانه شامل کشورهاي قفقاز و آسياي ميانه. و خارج نزديک دور که ايران و افغانستان را در بر ميگيرد. اگرچه اين قلمرو دورتر است، اما از نظر ژئوپليتيک و امنيتي براي روسيه اهميت کليدي دارد.براي مديريت اين حوزهها،روسيه از مجموعهاي از سازوکارها بهره ميگيرد که عبارتند از روابط اقتصادي و نظامي، تهديد، تطميع، قربانيسازي، دنبالهرو، بهرهگيري به عنوان سپر امنيتي.اين ابزارها امکان حفظ نفوذ بدون درگيري مستقيم را فراهم ميکنند و انعطاف لازم براي پاسخ دادن به تغييرات منطقهاي را به روسيه ميدهند.ايران، در نقش بازيگر «خارج نزديک دور» با اين واقعيت روبهرو است که روسيه همزمان شريک و رقيب است. تهران با افغانستان و آسياي مرکزي روابط تاريخي، فرهنگي و اقتصادي دارد و همزمان در موضوعات امنيتي و راهبردي به تعامل با روسيه نيازمند است. ديپلماسي ايران ترکيبي از همکاري، توازن و حفظ استقلال راهبردي است، راهبردي که به تهران اجازه ميدهد نفوذ خود را تثبيت کند و از تبديل شدن به يک حوزه تابع روسيه جلوگيري نمايد.ماهيت رابطه ايران و روسيه چندلايه و متناقض است. همکاري و رقابت، فرصت و تضاد منافع، همزيستي و اختلاف، همزمان جريان دارند. سياست خارجي ايران در اين قلمرو، بايد مبتني بر درکي عميق از تاريخ، منافع و توازن قدرت باشد. تعامل با روسيه نه يک تاکتيک لحظهاي، بلکه بخشي از معماري استراتژيک بلندمدت است که امنيت و جايگاه ايران در منطقه را تضمين ميکند. تجربه تاريخي نشان داده است که روابط ميان قدرتهاي بزرگ و بازيگران منطقهاي هرگز ساده نيست. ايران و روسيه دو بازيگر همزمان مکمل و رقيبند. هر تصميم آنها ميتواند مسير امنيت و ثبات منطقه را تغيير دهد. در اين چشمانداز، ديپلماسي هوشمند و توازن راهبردي، کليد حفظ استقلال و توسعه منافع ملي ايران است. پس روسيه را "خير مطلق" انگاشتن و راه بستن بر انتقاد نسبت به آن به همان اندازه خطاست که "شرِ مطلق" پنداشتن. بايد رفتار مان توامان تعاملي سازنده و ناظر به منافع ايران، در برابرِ "شريک و رقيب" باشد. اين گونه ميشود از ميانه راهي گشود که به مقصود رسيد.