موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13177
ماجراي حق پخش تلويزيوني از تهديد تا مصوبه مجلس؛ پايان بي‌عدالتي و منت‌گذاري صداوسيما

انگار پس از سال‌ها بي‌عدالتي و منت‌گذاري، سال‌ها پس از تهديد و ارعاب، رسيدن به درآمد بي‌زحمت و رفتن فوتبال به سمت ورشکستگي، بايد شاهد خوشبختي فوتبال باشيم.حق‌پخش تلويزيوني قرار است در يک مکانيزمي که به‌زودي مشخص مي‌شود به باشگاه‌ها تعلق بگيرد و در همين زمينه بايد شاهد پايان بي‌عدالتي و منت‌گذاري باشيم که سال‌ها ازسوي صداوسيما عملياتي مي‌شد.فوتبال ايران سال‌هاست يک چالش بزرگ و حل نشده دارد. حق‌پخش تلويزيوني مسابقات که صداي خيلي‌ها را عليه صداوسيما بلند کرد، اما گوش شنوايي وجود نداشت. مذاکرات و مصوبات مختلف، توصيه دولت‌ها و وعده و عيدها هم تأثيري در اجرا شدن قانون حق پخش نداشت، آن هم درحالي که پرداخت حق پخش تلويزيوني به ورزش و فوتبال ازسوي صداوسيما در برنامه هفتم توسعه هم ديده شده بود.دو سال پيش، احمد راستينه، رئيس کميته تخصصي ورزش کميسيون تلفيق و عضو فراکسيون ورزش مجلس با اشاره به گنجاندن حق پخش تلويزيوني در لايحه برنامه هفتم توسعه، گفته بود: «در کميته تخصصي ورزش کميسيون تلفيق در لايحه برنامه هفتم حکم اجرايي شدن تقسيم درآمدهاي تبليغاتي ناشي از حق پخش مسابقات ورزشي کشور گنجانده شده است. در اين حکم پيشنهاد شده است وزارت ورزش به عنوان نماينده فدراسيون‌ها و باشگاه‌‎ها، همه درآمدهاي کسب شده از محل تبليغات محيطي و روي لباس تيم‌ها را که تصاوير آن در قالب برنامه‌هاي مختلف از صداوسيما پخش مي‌شود، به رديف درآمدي مشخص در خزانه‌داري کل کشور واريز کند. صداوسيما نيز بايد همه درآمدهاي کسب شده از پخش مسابقات ورزشي را به اين حساب واريز کند تا با سهم‌هاي 30 درصدي وزارت ورزش و جوانان و 70 درصدي صداوسيما تقسيم شود.»هرچند همان زمان بخشي از کارشناسان ايرادهايي به اين حکم داشتند. موضوع اول چرايي تقسيم تبليغات محيطي و روي لباس تيم‌ها با صداوسيما بود و موضوع بعدي هم سهم 70 درصدي صداوسيما و 30 درصدي باشگاه‌ها که آن هم نه به خودشان که به وزارت ورزش و جوانان پرداخت مي‌شود تا وزارتخانه آن را بين باشگاه‌ها تقسيم کند. طبيعتاً ايرادهاي مهمي به اين طرح وارد بود، چراکه صداوسيما براي پرداخت حق فوتبال، خود را در يک بخش از درآمدهاي باشگاه‌ها نيز شريک مي‌کرد و البته سهم بيشتر را براي خودش در نظر مي‌گرفت.صداوسيما سال‌هاست بر سر فوتبال و البته مردم، منت مي‌گذارد که مسابقات فوتبال را پخش مي‌کند. رسانه‌اي انحصاري که هرچند در سال‌هاي اخير با حضور برخي پلتفرم‌ها که البته آنها هم به صورت غيرقانوني مسابقات داخلي و خارجي را پخش مي‌کنند، بخشي از مخاطبان فوتبالي خود را از دست داده است. با اين حال همچنان مردم براي اينکه هزينه اينترنت نپردازند، ترجيح‌شان دنبال کردن مسابقات از تلويزيوني است که به اصطلاح برنامه‌هاي رايگان دارد، اما بودجه دولتي به آن تعلق مي‌گيرد که مردم در آن سهم دارند و در اصل اداره شدن اين سازمان عريض و طويل، با پول تک تک شهروندان ايراني است.حالا انگار پس از سال‌ها بي‌عدالتي و منت‌گذاري، سال‌ها پس از تهديد و ارعاب، رسيدن به درآمد بي‌زحمت و رفتن فوتبال به سمت ورشکستگي، بايد شاهد خوشبختي فوتبال باشيم. خوشبختي با درآمدي پايدار از سمت صداوسيما که بالاخره به ورزش که بخش زيادي از آن به دليل پربيننده بودن و پر برنامه بودن فوتبال، به اين رشته تعلق مي‌گيرد. در همين خصوص رئيس مجلس نيز در حساب شبکه اجتماعي ايکس خود به آن اشاره کرده و تأکيد داشته که صداوسيما براي خريد اين حق بايد با باشگاه‌ها توافق مالي کند: «مجلس مهمترين منبع درآمد پايدار باشگاه‌ها يعني حق‌پخش مسابقات ورزشي را به رسميت شناخت. پس از لازم الاجرا شدن اين قانون، هر نهادي از جمله صداوسيما و... بايد با باشگاه‌ها براي خريد اين حق مالي توافق کند.»در يکي از تبصره‌ها اشاره شده است: «وزارت ورزش و جوانان مکلف است با همکاري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سه ماه پس از لازم‌الاجرا شدن اين قانون، آيين‌نامه چگونگي تأمين، تسهيم منافع مالي و معنوي، سمعي، بصري، چند رسانه‌اي و بهره‌برداري از نشان‌ (آرم)ها بين ذي‌نفعان و وظايف دستگاه‌هاي مرتبط را با لحاظ کيفيت و کميت به تصويب هيأت وزيران برساند.» در اين بين مشخصاً هنوز واضح نشده که باشگاه‌ها، فدراسيون فوتبال و ساير فدراسيون‌هايي که احتمالاً درآمدهايي از محل پخش مسابقات ورزشي خود دارند به چه ميزان درآمدي مي‌رسند. اين سهم چگونه تقسيم خواهد شد و بودجه تعلق گرفته ازسوي سازمان برنامه و بودجه، به چه نحوي تقسيم خواهد شد.