بسمالله الرحمن الرحيم
بعد از جنگ تحميلي 12 روزه رژيم صهيونيستي بر ايران، رسانههاي کشورهاي عربي لبريز از تحليلها و اظهارنظرهاي صاحبنظران درباره آثار و عواقب اين جنگ هستند. بيشترين گرايش در مجموعه تحليلها و نقطه نظرها اينست که اگر درگيري ميان رژيم صهيونيستي و ايران ادامه پيدا کند و ايران نتواند اين رژيم را به هزيمت کامل بکشاند و يا صهيونيستها به کمک آمريکا اندک موفقيتي براي رسيدن به اهدافشان به دست بياورند، تمام کشورهاي عربي بايد بدانند که يکي بعد از ديگري در نوبت تعرض خواهند بود.
در ادامه اين هشدار، دو نکته بسيار مهم در تحليلهاي صاحبنظران جهان عرب توجهها را به خود جلب کردهاند. اول اينکه اسرائيل با حوادثي که در غزه براي حماس، در لبنان براي حزبالله و در سوريه براي خاندان اسد رخ داده، اکنون به يک طغيانگر بزرگ تبديل شده که قابل مهار کردن نيست. دوم اينکه خواسته صهيونيستها از دولتهاي عربي اين خواهد بود که به عاديسازي روابطتان با ما بپيونديد.
از اينها هشداردهندهتر اينکه اگر دولتهاي عربي از صهيونيستها بپرسند در قبال عاديسازي روابط، چه امتيازي به ما خواهید داد؟ پاسخ آنها با صراحت کامل اين خواهد بود که هيچ امتيازي نخواهيم داد و اگر از عاديسازي استنکاف کنيد با شما هم همان برخوردي را خواهيم کرد که با غزه و لبنان و سوريه کردهايم.
صاحبنظران جهان عرب با ارائه اين نکات، تلاش ميکنند به سران کشورهاي عربي هشدار بدهند تا دير نشده درصدد مهار کردن رژيم صهيونيستي باشند و به هر شکلي که ميتوانند مانع طغيان بيشتر آن شوند. اين صاحبنظران با صراحت اين را هم ميگويند که فارغ از قبول داشتن يا قبول نداشتن ايران، بايد اين واقعيت را بپذيريم که پيروزي ايران در جنگ با اسرائيل به نفع تمام کشورهاي عربي خواهد بود کمااينکه اگر اسرائيل پيروز شود، کشورهاي عربي با تهديد و خطر بزرگي مواجه خواهند شد.
به نظر ميرسد جهان عرب به تحليل دقيقي رسيده و افکار عمومي در کشورهاي منطقه متوجه خطري شده که سالها از آن غفلت کرده بود. دستگاههاي تبليغاتي عريض و طويل متعلق به صهيونيستها سالهاي متمادي تلاش کردند به ملتهاي عرب القاء کنند که ايران از اسرائيل خطرناکتر است. حتي عدهاي از رجال دين در جهان عرب با صراحت ميگفتند مردم ايران که شيعه هستند کافرند ولي اسرائيليها چون پيرو يکي از اديان توحيدي هستند قابل احترامند!
اين طرز فکر ناشي از غفلت بزرگي بود که در جهان عرب نسبت به خطر صهيونيسم وجود داشت و اکنون با جناياتي که رژيم صهيونيستي در 22 ماه گذشته در غزه، لبنان، سوريه و ايران مرتکب شده، همه چيز در حال تغيير است. حناي دستگاههاي تبليغاتي صهيونيستي در جهان عرب رنگ باخته و افکار عمومي دستخوش چرخش قابل توجهي در جهت عکس آنچه اين تبليغات انحرافي دنبال ميکردند شده است. شايد هنوز سران کشورهاي عربي بطور کامل احساس خطر نکرده باشند و تهديد بزرگ رژيم صهيونيستي را لمس نکرده باشند ولي به نظر ميرسد آنها هم در آستانه درک آنچه اقتضاي ماهيت صهيونيستهاست قرار گرفتهاند.
اين تحول بزرگ، زمينه مناسبي براي آغاز يک فعاليت فشرده و برنامهريزي شده توسط دستگاه ديپلماسي کشور ما ميتواند باشد با اين هدف که روابط ايران را با جهان عرب تقويت کند و مقدمات وحدت کشورهاي منطقه براي همکاري در چارچوب مقابله با خطر صهيونيسم را فراهم نمايد. اين، فرصتي است که طغيان رژيم صهيونيستي در 22 ماه اخير فراهم کرده و ماسک تزوير را از چهره ددمنشانه اين رژيم کنار زده است. ديپلماسي قوي، برنامهريزي شده و مستمر ميتواند اين چهره بدون ماسک را با لايههاي پنهانش به تصميمسازان و تصميمگيرندگان جهان عرب معرفي نمايد و زمينه را براي ايستادگي ملتها و دولتهاي عرب منطقه در برابر مطامع سران رژيم صهيونيستي فراهم نمايد.
اين واقعيت را بپذيريم که ديپلماسي منطقهاي ما دچار ضعفهاي آشکاري است که با اقتضائات روز جهان اسلام منطبق نيست. اين ضعف بايد هوشيارانه برطرف شود تا راه براي شکلگيري قدرت جمعي امت اسلامي به منظور حفاظت از منافع ملي عموم ملتهاي مسلمان هموار گردد.