او جامع فضايل سالم بود
حضرت آيتالله جوادي آملي
برخي از افراد کساني هستند که علم مناسبي را اندوختند؛ ولي آن درايت و مديريت و سياست و تدبير سياسي و عقلاني را تجربه نکردند. برخي به عکس، امور تدبير و سياست را تجربه کردهاند؛ ولي علم لازم را فراهم نکردند. برخيها هر دو را جمع کردند؛ اما به صورت جمع مکسّر. کسي که در حد خود، مقدار لازم، علم فراهم کرده باشد، جهاد را خوب تجربه کرده باشد، شهامت و شجاعت را تجربه کرده باشد، سياست را تجربه کرده باشد، مديريت و مدبريت را تجربه کرده باشد، کشورداني و کشورداري و کشورآرايي را با اين مجموعه تجربه کرده باشد و جمع اين فضايل جمع مکسّر نباشد، جمع سالم باشد، آيتالله هاشمي رفسنجاني«رِضْوَانِالله تَعَالَي عَلَيْه» است.
نشانه بارز او اين است که اينگونه از امور اگر يک وقت صبغه دنيايي داشته باشد، هرگز با هم جمع نميشود، چون «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ»، قلمرو دنيا، قلمرو شهوت و غضب است، هر کدام تنهايي و تکروي را تجربه ميکنند، به بيان نوراني علي بن ابيطالب «صَلَوَاتُالله وَ سَلامُهُ عَلَيْه» که برگرفته از بيان نوراني رسول گرامي«عَلَيْهِ وَ عَلَي آلِه آلَافُ التَّحِيَّةِ وَ الثَّنَاء» است، اين است: «الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْب»؛ اين بيان گهربار حضرت در نهجالبلاغه ميگويد انسانِ تکرو، مثل آن گوسفند تکچر است که طعمه گرگ است. اين انسانِ مستبد طعمه شيطان است، آن گوسفند تکچر طعمه گرگ، «الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْب» و اگر چنانچه عقلاني بود، الهي بود، رحماني بود، نبوي و علوي و هاشمي و فاطمي به هر حال دودمان قرآن و عترت«عَلَيْهِمُ الصَّلاة وَ عَلَيْهِمُ السَّلام» را تجربه کرد، اگر يک وقت بخشهاي مهمي از او گرفته شد، حلم را تجربه ميکند، صبر را تجربه ميکند، آشفته نميشود، چيزي را از دست نداده است که بنالد و يا گِله کند و يا زمينه تفرقه را فراهم کند. آن کسي که جامع بين اين فضايل است به نحو جمع سالم، زندان را براي رضاي خدا، کرسي رياست مجلس شوراي اسلامي را براي خدا، رياست مجمع تشخيص مصلحت را ساليان دراز براي رضاي خدا، رياست مجلس خبرگان را ساليان متمادي براي رضاي خدا و ساير مسائل را براي رضاي خدا تجربه ميکند و اگر همه اينها يکجا از دست ايشان گرفته شد، براي رضاي خدا صبر ميکند. بنگريد و ببينيد اخلاق چه ميکند.
در بخشهاي پاياني سوره مبارکه «بقره» ذات أقدس الهي ميفرمايد آنها که براي رضاي خدا انفاق ميکنند، ثوابي دارند. مستحضر هستيد که يک فقيه از اين آيهاي که تلاوت ميشود؛ وجوب يا استحباب، وجوب زکات يا استحباب صدقات را استفاده ميکند، اين يک استنباط فقهي است؛ اما يک خليق، يک متخلق و يک فنان اخلاقي، از يک جمله و تعبير زيبا و رسايي که در اين آيه است، بهره اخلاقي ميبرد: «وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِالله وَ تَثْبِيتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ»، در اين آيه ميفرمايد کساني که در راه خدا انفاق ميکنند براي رضاي خدا انفاق ميکنند، اجري دارند، پاداشي دارند که در ذيل آيه است. قربت آنها و قصد آنها الهي است اين هم در جمله دوم و سوم همين آيه است؛ اما اثر انفاق، يک وقت کسي انفاق ميکند «قربة الي الله»، يک وقت انفاق ميکند، براي اينکه جامعه را از فقر برهاند، همه اينها فضيلت است. ثواب هم دارد؛ اما کسي که انفاق ميکند، ميخواهد موقعيت خود را تثبيت کند؛ يعني همانند سلسله جبال البرز بشود که نه تنها نلغزد و نلرزد، بلکه يک کُرهاي را ثابت کند. تعبير نمکين و لطيف و خليق و اخلاقي قرآن کريم اين است: «وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِالله وَ تَثْبِيتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ»، اين «تَثْبِيتَاً» برهان اخلاقي است؛ يعني کسي که انفاق ميکند يا انفاق علمي يا انفاق مالي يا انفاق آبرو يا انفاق جاه و حکومت و هر چه هست، انفاق ميکند در راه خدا، تا موقعيت خود را تثبيت کند؛ مثل کوه باشد که نلرزد و نلغزد و زمين را حفظ کند. اين که در قرآن کريم آمده ما سلسله جبال را «رواسي» قرار داديم، اينکه در بيان نوراني امير بيان «سلامالله عليه» آمده: «وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ» «مَيَدان» يعني نوسان، يعني اضطراب. خدا با سنگهاي بزرگ، با اين کوهها جلوي اضطراب زمين را گرفته. اين کوهها ثابت هستند، يک؛ زمين را نگه ميدارند، دو؛ خاصيت راسيه دارند. اين کريمه ميگويد مردان الهي با انفاق، خود را تثبيت ميکنند، نميلرزند، نميلغزند، گله نميکنند، آشفته نميشوند، جامعه را آشفته نميکنند و اگر جامعهاي بخواند بلرزد و بلغزد و متشتت شود و آشفته شود، آنها نميگذارند. آيتالله هاشمي رفسنجاني «رِضْوَانِالله تَعَالَي عَلَيْه» چنين بود، نمونه آن در پيشگاه شما مورّخان و پيشگاه شما سياستشناسان روز است، ديديد. او از تخت به تخته کشانده شده و هيچ تکان نخورد. معلوم ميشود آن وقتي که روي تخت بود، آيتالله هاشمي رفسنجاني بود، آن وقتي که روي تخته آمد، آيتالله هاشمي رفسنجاني بود. معلوم ميشود آنچه بيرون از جان اين مرد بزرگ بود، در جان او اثر نگذاشت و اين معناي اخلاق است.
*کسي که مقدار لازم علم فراهم کرده باشد، جهاد را خوب تجربه کرده باشد، شهامت و شجاعت را تجربه کرده باشد، سياست را تجربه کرده باشد، مديريت و مدبريت را تجربه کرده باشد، کشورداني و کشورداري و کشورآرايي را با اين مجموعه تجربه کرده باشد و جمع اين فضايل جمع مکسّر نباشد، جمع سالم باشد، آيتالله هاشمي رفسنجاني«رِضْوَانِالله تَعَالَي عَلَيْه» است
*آيتالله هاشمي رفسنجاني زندان را براي رضاي خدا، کرسي رياست مجلس شوراي اسلامي را براي خدا، رياست مجمع تشخيص مصلحت را ساليان دراز براي رضاي خدا، رياست مجلس خبرگان را ساليان متمادي براي رضاي خدا و ساير مسائل را براي رضاي خدا تجربه ميکند و اگر همه اينها يکجا از دست ايشان گرفته شد، براي رضاي خدا صبر ميکند. بنگريد و ببينيد اخلاق چه ميکند
*آيتالله هاشمي رفسنجاني «رِضْوَانِالله تَعَالَي عَلَيْه» نمونه پيشگاه شما مورّخان و پيشگاه شما سياستشناسان روز است. او از تخت به تخته کشانده شده و هيچ تکان نخورد. معلوم ميشود آن وقتي که روي تخت بود، آيتالله هاشمي رفسنجاني بود، آن وقتي که روي تخته آمد، آيتالله هاشمي رفسنجاني بود. معلوم ميشود آنچه بيرون از جان اين مرد بزرگ بود، در جان او اثر نگذاشت و اين معناي اخلاق است