
بسمالله الرحمن الرحيم
هفته گذشته دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا از سران حکومت خودخوانده طالبان خواست پايگاه هوائي بگرام را به آمريکا تحويل دهند و تهديد کرد اگر به اين خواسته او عمل نکنند اتفاقات بدي خواهد افتاد. در واکنش به اين تهديد، اميرخان متقي سرپرست وزارت خارجه حکومت خودخوانده طالبان گفت نهتنها بگرام را نميدهيم بلکه حتي يک وجب از خاک افغانستان را هم به آمريکا نخواهيم داد.
همسايگي افغانستان با چين، روسيه، ايران و پاکستان يکي از عوامل تمايل آمريکا به در اختيار داشتن بگرام است. پايگاه هوايي بگرام به آمريکا اين امکان را ميدهد که در قلب اوراسيا جاي پايي مطمئن داشته باشد، نقطهاي که ميتواند براي نظارت و بازدارندگي در برابر سه رقيب اصلي آمريکا يعني چين، روسيه و ايران مورد استفاده قرار گيرد. در اختيار داشتن اين پايگاه، به معني افزايش قدرت تحرک و گزينههاي عملياتي آمريکا در اين منطقه مهم است.
چين اکنون قدرت دوم اقتصادي جهان است که در حال رسيدن به مقام اولی در اين زمينه ميباشد و با رونمائي کردن از سلاحهاي جديدش در جشن سالگرد پايان جنگ جهاني دوم که ماه گذشته در پکن برگزار شد اين پيام را به آمريکا داد که بزرگترين رقيبش در زمينه قدرت نظامي هم هست. آمريکا از اين رشد سريع چين نگران است و در اختيار داشتن پايگاه هوائي بگرام را براي مهار کردن چين لازم ميداند.
ايران با اينکه بارها اعلام کرده قصد حمله به هيچ کشوري را ندارد و بيشترين تلاش را براي گسترش صلح و امنيت در منطقه دارد، آمريکا اين کشور را يک تهديد بالقوه براي منافع خود در منطقه ميداند. به همين جهت درصدد استفاده از پايگاه هوائي بگرام براي مقابله با اين تهديد خيالي است و ترامپ در اختيار داشتن اين پايگاه را براي آمريکا لازم ميداند.
روسها همواره کوشيدهاند نفوذ خود را در آسياي مرکزي گسترش دهند. عدم حضور آمريکا در افغانستان به روسيه فرصت ميدهد نفوذ سياسي و امنيتي بيشتري بر کشورهاي شمالي افغانستان (تاجيکستان، ازبکستان، ترکمنستان) اعمال کند، بيآنکه توازن قوا توسط واشنگتن حفظ شود. موقعيت پايگاه هوائي بگرام از نظر مکاني بگونهاي است که آمريکا ميتواند از آن براي مقابله با نفوذ روسيه در اين کشورها استفاده کند.
ارزيابي سازمان ملل نشان ميدهد حکومت خودخوانده طالبان، افغانستان را به کانون گروههاي تروريستي تبديل کرده است. چنين وضعيتي درست در کنار کشور پاکستان – کشوري با بيش از 200 ميليون نفر جمعيت و زرادخانه هستهاي – اتفاق خواهد افتاد. گروههاي تروريستي که در افغانستان حضور دارند ممکن است درصدد نفوذ يا حتي دسترسي به توان هستهاي پاکستان برآيند و با آن مرتکب اقدامات غيرمنتظرهاي شوند. آمريکا بگرام را براي تحت کنترل درآوردن اين گروهها و زير نظر گرفتن پاکستان هم لازم دارد.
علاوه بر اين نکات مهم امنيتي مورد نظر آمريکا در منطقه، طمعهاي مادي زيادي هم وجود دارند که ترامپ به آنها چشم دوخته است. افغانستان داراي ذخايري عظيم از موادمعدني کمياب است. ليتيوم، مس، کبالت و ديگر فلزات حياتي براي فناوريهاي نوين و اقتصاد انرژي سبز آينده. ارزش اين منابع حدود يک تريليون دلار برآورد شده است. چين در سالهاي اخير بازار جهاني اين مواد را تحت کنترل گرفته و با خروج آمريکا از افغانستان، دست پکن براي سرمايهگذاري و بهرهبرداري از اين منابع بازتر شد هرچند اخیراً با طالبان مشکل پیدا کرده است.
در يک جمعبندي شفاف ميتوان با توجه به ابعاد مختلف امنيتي، اقتصادي و سلطهجوئي مورد نظر آمريکا به اين نتيجه رسيد که چون کشورهاي آسياي ميانه (ازبکستان، تاجيکستان، ترکمنستان) به آمريکا اجازه تأسيس پايگاههاي نظامي نميدهند و پايگاههاي خليج فارس نيز براي عمليات در افغانستان کارآمد نيستند زيرا پروازها بايد از روي حريم هوايي ايران يا پاکستان عبور کنند که همواره پرخطر و وابسته به ملاحظات سياسي است، بنابراين، در اختيار داشتن بگرام در عمل به معناي برخورداري از يک موقعيت بيبديل استراتژيک در منطقه براي آمريکاست. به همين دليل است که ترامپ حتي با تهديد درصدد تصرف دوباره بگرام است اما اينکه طالبان در برابر او به مقاومت ادامه دهند جاي ترديد جدي است.