بسمالله الرحمن الرحيم
ترور ژنرال اکرام الله سريع، از عناصر مؤثر دوران جمهوريت افغانستان که بعد از سلطه طالبان بر اين کشور به ايران پناهنده شد و در تهران زندگي ميکرد، از دو جهت قابل تأمل است. اول اينکه تروريستهاي مزدور بيگانگان، تهران را هم ناامن کردهاند و دوم اينکه حتي پناهندگان نيز در ايران امنيت ندارند.
گروههاي مخالف طالبان در افغانستان، ترور ژنرال سريع را به حکومت خودخوانده طالبان نسبت دادهاند. نکته قابل توجه اينکه سه ماه قبل نيز در مشهد يکي از پناهندگان افغانستاني ترور شد. وي از ياران اسماعيل خان والي سابق هرات بود. خود اسماعيل خان نيز اکنون در مشهد زندگي ميکند و از اهداف اصلي توطئه طالبان است.
سرتيپ اکرام الله سريع، در دوران جمهوريت، فرمانده پليس ايالت بغلان و سپس فرمانده پليس ايالت تخار بود. وي از مخالفان سلطه طالبان بر افغانستان بود و جبهه مقاومت اين کشور، او را از افراد مؤثر در پيشبرد اهداف ضدطالبان ميدانست. ژنرال سريع، روز سوم ديماه جاري هنگام خروج از دفتر کار خود در يکي از خيابانهاي تهران در حالي که چند نفر او را همراهي ميکردند هدف تيراندازي افراد ناشناس قرار گرفت و بعد از انتقال به بيمارستان در اثر جراحات وارده درگذشت. يکي از همراهان او نيز کشته و فرد ديگري مجروح شد. هرچند تاکنون هيچ گروهي مسئوليت اين ترور را برعهده نگرفته ولي طالبان نيز اتهامات وارده را رد نکرده است.
آنچه از ترورهاي تهران و مشهد که قربانيان آنها مخالفين طالبان هستند بايد آموخته شود اينست که دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي ايران اکنون با توطئه پيچيدهاي مواجه هستند که هرطور شده بايد آن را کشف و بر آن غلبه کنند. براي کشور ايران بهيچوجه قابل تحمل نيست که يک گروه مدعي رابطه حسنه با دولت اين کشور براي سرکوب کردن مخالفين خود به ترور متوسل شود. دولت جمهوري اسلامي ايران بايد به اين اقدامات تروريستي واکنش قاطع نشان دهد و دقيقترين اقدام اينست که نفوذ حکومت خودخوانده طالبان در ايران را قطع نمايد. ايران در مواجهه با پديده طالبان مرتکب اشتباهاتي شد که اکنون در معرض عوارض منفي آن اشتباهات قرار گرفته است.
1- اشتباه اول، تلاش براي تطهير طالبان بعد از سلطهاش بر کابل در مرداد 1400 بود. طالبان در نتيجه تباني با آمريکا براساس پيمان دوحه جايگزين جمهوريت شد تا اهداف آمريکا را در منطقه دنبال کند ولي مسئولان ايراني در آن زمان اين تباني را پيروزي طالبان بر آمريکا معرفي کردند!
2- دومين اشتباه، تحويل دادن سفارت و کنسولگريهاي افغانستان به طالبان بود که زمينه را براي نفوذ همهجانبه اين گروه در لايههاي مختلف جامعه ايراني فراهم کرد.
3- اشتباه سوم، دادن امتيازات اقتصادي و تسهيلات عبور و مرور براي اتباع افغانستاني بود که راه را براي انجام برنامههاي گروه طالبان در داخل ايران باز کرد. طالبان يک گروه تروريستي است که نه ميتوان به وعدههايش اعتماد کرد و نه از توطئههايش ميتوان در امان ماند. ترورهاي مشهد و تهران، خودداري طالبان از دادن حقابه ايران، ايجاد محدوديت براي نهادهاي ايراني در افغانستان و ظلمي که به زبان فارسي و فارسيزبانان و شيعيان ميشود نمونههاي روشن غيرقابل اعتماد بودن طالبان هستند.
4- پنهان کردن اخبار ترورهائي که عوامل طالبان در حرم رضوي، شاهچراغ، مراسم سالگرد شهيد سليماني، خيانتهاي عظيم در جنگ تحميلي 12روزه و همراهي نفوذيهاي اتباع با رژيم صهيونيستي و موارد ديگر انجام دادند يکي ديگر از اشتباهات بود. حالا هم تلاش ميشود ترورهاي مشهد و تهران مکتوم بمانند تا مبادا کوچکترين خدشهاي به اعتبار گروه تروريستي طالبان وارد شود!
5- کوتاه آمدن در برابر حاميان داخلي طالبان به ويژه در اخراج اتباع غيرمجاز و بدتر از آن باز کردن مجدد مرزها براي بازگشت آنان، از خطرناکترين اشتباهات است. متأسفانه معاون سفير ايران در کابل نيز همزمان با ترور ژنرال سريع به نماينده طالبان در هرات وعده تسهيلات بيشتر داده است! قانون انحرافي تأسيس سازمان ملي مهاجرت نيز مکمل اين اشتباه است.
ايران بايد اين اشتباهات را سريعاً جبران کند و نفوذ حاميان داخلي طالبان را قطع نمايد. فقط با اين دو اقدام است که ميتوان مانع ادامه توطئه طالبان در ايران شد.