فشارهاي آمريکا معادلات داخلي بغداد را پيچيدهتر کرده استدرحالي که روند تشکيل دولت جديد عراق وارد مرح
فشارهاي آمريکا معادلات داخلي بغداد را پيچيدهتر کرده استدرحالي که روند تشکيل دولت جديد عراق وارد مرحلهاي سرنوشتساز شده است، يک رسانه عرب زبان نوشت که تشديد فشارهاي سياسي و ديپلماتيک آمريکا، معادلات داخلي بغداد را پيچيدهتر کرده و همزمان با سردرگمي جريانهاي سياسي، واکنش صريح گروههاي مقاومت را در پي داشته است.روزنامه الاخبار در گزارشي نوشت: فرآيند تشکيل دولت جديد عراق وارد مرحلهاي حساستر شده است؛ مرحلهاي که با افزايش فشارهاي آمريکا و برخي بازيگران بينالمللي بر بغداد همراه است. اين فشارها بهويژه پس از اظهارات تند «مارک ساوايا»، فرستاده رئيسجمهور آمريکا در امور عراق، عليه گروههاي مقاومت شدت گرفته است.ساوايا حضور اين گروهها را «خارج از چارچوب دولت» توصيف کرده و آن را عاملي براي «تضعيف حاکميت و خفهکردن اقتصاد» عراق دانسته است.اين موضعگيريها موجب بازچيني معادلات در داخل ائتلاف «چارچوب هماهنگي شيعيان» شده و سردرگمي موجود درباره انتخاب نخستوزير آينده را عميقتر کرده است؛ بهويژه آنکه ساوايا ادعا کرده است عراق در آستانه يک لحظه تعيينکننده قرار دارد و «هيچ کشوري با وجود گروههاي مسلحي که با دولت رقابت ميکنند، موفق نخواهد شد».اين اظهارات در چارچوب فشارهاي گستردهتر آمريکا ارزيابي ميشود که اينبار صريحتر بوده و با پيامهاي ديپلماتيک و امنيتي درباره حفاظت از زيرساختها، انحصار سلاح در دست دولت و مشروط کردن حمايت بينالمللي به ماهيت دولت آينده همراه شده است.در چنين فضايي، چارچوب هماهنگي با مأموريتي پيچيده روبهرو است؛ چراکه بايد نخستوزيري را انتخاب کند که بتواند ميان ملاحظات داخلي و فشارهاي خارجي توازن ايجاد کند، بدون آنکه اصول و پايگاه سياسي خود را قرباني کند يا کشور را به سوي تقابل مستقيم با ايالات متحده بکشاند.به گفته رهبران ائتلاف چارچوب هماهنگي شيعيان عراق، تمرکز نشستهاي اخير بيشتر بر «ويژگيهاي» نخستوزير آينده بوده تا نامها، و توافق اوليه بر اين است که وي شخصيتي غيرتقابلي باشد که بتواند بدون آنکه به حاکميت ملي لطمه بزند، نگرانيهاي خارجي را کاهش دهد.«محمد الفتلاوي» از رهبران چارچوب هماهنگي، در گفتوگو با روزنامه الأخبار تأکيد کرده است که مأموريت اين جريان در شرايط کنوني «بسيار حساس» است و انتخاب نخستوزيري را ميطلبد که هم پاسخگوي مطالبات داخلي باشد و هم روابط متوازن با خارج را حفظ کند و عراق را از درگيرشدن در محوربنديها دور نگه دارد.در همين راستا، «حسن علّو» استاد علوم سياسي معتقد است که اظهارات ساوايا و هريس بخشي از راهبردي گستردهتر براي بازتعريف نقش گروههاي مقاومت در عراق است؛ راهبردي که به جاي رويارويي مستقيم، بر فشار سياسي و اقتصادي تدريجي تکيه دارد.به گفته علّو، آمريکا ميداند خلع سلاح گروههاي مقاومت با زور در شرايط کنوني ممکن نيست، از اين رو به سياست فشار ترکيبي روي آورده است؛ يعني پيوندزدن ثبات و حمايت بينالمللي به هويت دولت آينده و سوقدادن نيروهاي سياسي به سمت توليد رهبري که بتواند پرونده گروههاي مقاومت را از درون نظام مديريت کند.در مقابل، گروههاي مقاومت بهطور قاطع اظهارات ساوايا را رد کردهاند. يک منبع ارشد در اين گروهها به الأخبار گفته است که گروههاي مقاومت و الحشد الشعبي به همراه متحدانشان دستکم 97 کرسي مجلس را در اختيار دارند و بخشي جداييناپذير از معادله سياسي عراق هستند و نميتوان با تهديدهاي ديپلماتيک از آنها عبور کرد.به گفته اين منبع، آمريکا پيشتر نيز در مهار مقاومت يا تحميل خلع سلاح ناکام مانده و اکنون هم از طريق اظهارات سياسي به جايي نخواهد رسيد.اين منبع تأکيد کرده است که هر تهديدي عليه عراق با پاسخ فوري روبهرو خواهد شد، زيرا مقاومت درحالت آمادهباش دائمي قرار دارد و هرگونه تلاش براي حذف نقش آن، چه ازسوي آمريکا و چه ازسوي رژيم صهيونيستي، با واکنش مواجه ميشود. به گفته او، شرط اصلي گروههاي مقاومت عراق انتخاب نخستوزيري مستقل، غيروابسته و نماينده همه مؤلفههاي ملي اين کشور است.در مجموع، در سايه افزايش فشارهاي آمريکا و پافشاري گروههاي مقاومت بر تثبيت معادله «مقاومت در درون دولت»، منابع سياسي سناريوي «مديريت تنش، نه انفجار آن» را محتملتر ميدانند؛ چراکه همه طرفها به هزينههاي سنگين هرگونه رويارويي مستقيم آگاهاند و همزمان، تداوم تنشهاي منطقهاي بدون چشمانداز روشن براي پايان آن را نيز در محاسبات خود لحاظ ميکنند.