موسسه فرهنگی و مطبوعاتی روزنامه جمهوری اسلامی

شماره 13251
ما که مي‌ميريم از غصه، شما اندکي خجالت بکشيد!غلامرضا بني اسديمسئولان اقتصادي! خجالت بکشيد! براي اين

ما که مي‌ميريم از غصه، شما اندکي خجالت بکشيد!غلامرضا بني اسديمسئولان اقتصادي! خجالت بکشيد! براي اين صراحت از هيچ کس عذر نمي‌خواهم. اين آقايان هستند که بايد از تک به تک ما ملت عذرخواهي کنند براي وضعي که رقم زده‌اند. به جاي آقايا، من خجالت کشيدم وقتي پيک رستوران، آمد و مظلومانه خواست که از او نوشابه هم بخريم. مي‌گفت کارش را جمع کرده و اين‌ها روي دستش مانده.اين درد گفته‌هاي مردي بود که مي‌خواست به فرياد بنويسيم شايد به گوش سنگين متوليان امر برسد. مي‌گفت تازه اين خوب است. چند قدم به عقب برداشته و توانسته جائي را پيدا کند که به عنوان پيک مشغول شود. بسياري همين را هم پيدا نمي‌کنند و اتفاقاتي مي‌افتد که نگويم و ننويسي بهتر است. آنان که بايد بدانند خوب مي‌دانند آمار جرايم دست خودشان است. او مي‌گفت آنان که براي يک لقمه نان تا کمر در سطل زباله خم مي‌شوند هم نجيب‌هايي هستند که قامت را دوتا مي‌کنند تا دستشان دراز نشود در حق کسي. اين بد وضعيتي است که براي مردم خوب و ملت نجيب شکل گرفته است. با اين اوضاع فعلي که طوفان در اعتبار پول ملي افتاده است، معلوم است که هر فردايي را که حساب کنيم بدتر و سخت‌تر از امروز خواهد بود. وقتي دلار بر پله 124 هزارتومان مي‌کوبد و سکه هم دارد خود را به 132 ميليون تومان مي‌رساند، چطور مي‌توان انتظار داشت که حال خوش، در خانه ما را بزند. ما که در شمار "از ما بهتران" نيستيم که اگر نان مان آجر شود آن را گران‌تر از نان بفروشيم. ما مردم عادي هستيم و عادت کرده‌ايم براي هم غصه بخوريم. ما در تربيت ديني و سلوک ملي به "مواسات" تعليم شده ايم. آتش مي‌گيريم و قتي روزگار هموطنمان را چنين مي‌بينيم. اگر با خود بسنجيم، لهيب افروخته در دل مسئولان هرگز نبايد خاموش شود. ما بالارفتن اندکي از پرده را مي‌بينيم و مي‌سوزيم مسئولان اقتصادي چه مي‌کنند که پرده افتاده و همه چيز را عيان مي‌بينند؟ بايد بسوزند هم و حتي بايد خجالت بکشند. جامعه دفتر مشق آنان است. کارنامه آنان است. به خود چه نمره‌اي مي‌دهند با اين وضعيت؟