فاطمه زهرا سلامالله عليها، الگويي براي اقتدابه مناسبت ايام شهادت بانوي بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا س
فاطمه زهرا سلامالله عليها، الگويي براي اقتدابه مناسبت ايام شهادت بانوي بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليهااشارهآنچه از آثار امام خميني رضوانالله تعالي عليه درباره حضرت زهرا (س) به دست ميآيد گوياي اين حقيقت است که علاوه بر شخصيت عظيم الهي و موقعيت ممتاز معنوي، آن بزرگوار چه در جايگاه بندگي به درگاه ربوبي، چه در جايگاه فرزند رسول گرامي اسلام، چه در جايگاه يک شهروند با احساس مسئوليت در قبال جامعه و همنوعان و چه در جايگاه همسر علي عليهالسلام و چه در موقعيت يک مادر و تربيت فرزندان، از اعلاترين نمونههاي موفقيت و شايستهترين اسوه حسنه است. آنچه در ادامه مطالعه ميفرمائيد، مروري است بر نقطه نظرات امام خميني درباره ويژگيهاي اين بانوي گرانقدر.***حضرت امام خميني، در پيامي از حضرت زهرا (سلامالله عليها) چنين ترسيمي دارند: «زني که از معجزات تاريخ و افتخارات عالم وجود است؛ زني که در حجرهاي کوچک و محقّر، انسانهايي تربيت کرد که نورشان از بسيط خاک تا آن سوي افلاک و از عالم ملک تا آن سوي ملکوت اعلي ميدرخشد. صلوات و سلام خداوند تعالي بر اين حجره محقر که جلوه گاه نور عظمت الهي و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.» (صحيفه امام؛ ج 16، ص 192)آن حضرت که نمونه برتر بندگي و داراي مقام رفيع و ملکوتي بود، در عين زهد واقعي و بياعتنايي به ظواهر و زرق و برق زندگي آن چنان در تربيت فرزندان سنگ تمام گذاشت و چنان با موفقيت عمل کرد که حضرت حسين در خطبه جاودانه خود در روز عاشورا که به واقع ميتوان آن را «منشور عزت انساني» نام گذاشت در کنار خيلي ارزشهاي متعالي ديگر به آن افتخار ميورزند که: «خداوند بر ما زبوني و ذلت را نميپسندد، و رسول خدا و مؤمنين نميپسندند، و دامنهاي پاک و پاکيزهايکه ما را در خود پرورش دادهاند».امام خميني از برکات زهد وساده زيستي آگاهانه و سازنده خانه فاطمه چنين ياد ميکنند: «ما يک کوخ چهار پنج نفري در صدر اسلام داشتيم، و آن کوخ فاطمه زهرا - سلامالله عليها - است. از اين کوخها هم محقرتر بوده لکن برکات اين چي است؟ برکات اين کوخ چند نفري آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانيت و بسيار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. اين کوخ نشينان در کوخ محقر، در ناحيه معنويات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتيها هم به آن نميرسد؛ و در جنبههاي تربيتي آن قدر بوده است که هر چه انسان ميبيند برکات در بلاد مسلمين هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اينها از برکت آنهاست.»)همان؛ ج 17، ص 373)اين يک حقيت و يک درس بسيار آموختني است که عظمت خانه به ساکنان آن است و نه به زرق و برق بيمقدار مادي که چنانچه از چهارچوب ابزار خارج شود و در جايگاه هدف قرار بگيرد، در واقع حقيقت انساني به قربانگاه رفته است. زيرا: «عظمت انسان به لباس و کلاه و اتومبيل و - نميدانم – پارک [خانههاي مجلل] و امثال ذلک نيست. انسان يک حقيقتي است که آن حقيقت اگر بروز کند شرافتمند است، عظمت دارد. شما ميبينيد که بزرگترين افراد بشر انبيا بودند و سادهترين از همه هم آنها بودند. در عين حالي که بزرگتر از همه بودند و همه آنها را به بزرگي ميشناختند، در عين حال سادهترين افراد بودند در وضع زندگي شان. تمام انبيا اين طور بودند و تاريخ، همه آنها را نشان ميدهد که با وضع بسيار سادهاي عمل ميکردند.» (همان؛ ج 13، ص 487)در کلام امام خميني اين درس آموزي در گفتاري هميشه مفيد براي دولت مردان چنين انشاء ميشود که: «دولتها بفهمند که قدرت به اين نيست که ظرف طلا باشد و ظرف نقره باشد، قدرت به اين نيست که پردههاي کذا باشد، بزرگي و عظمت به اين نيست که پردههاي کذا باشد و مبلهاي کذا باشد از مال اين ملت ضعيف! خود ملت توي اين غارها زندگي بکند و شما در کاخهاي دادگستري و در کاخهاي نخست وزيري؟! تعديل کنيد خودتان را؛ اگر از خودتان شروع نکنيد نميتوانيد اصلاح کنيد.» (همان؛ ج 6، ص 330)امام خميني تجلي قدرت حق تعالي در خانه حضرت زهرا (س) را چنين بيان ميکنند: "من هم وفات و شهادت بانوي بزرگ اسلام را بر همه مسلمين... و بر حضرت بقيةالله - ارواحنا فداء- تسليت عرض ميکنم. اين خانه کوچک فاطمه- سلامالله عليها- و اين افرادي که در آن خانه تربيت شدند که به حسب عدد، چهار- پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالي را تجلي دادند، خدمتهايي کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است. خطبه فاطمه زهرا- سلامالله عليها- در مقابل حکومت و قيام امير المؤمنين و صبر امير المؤمنين در مدت بيست و چند سال و در عين حال کمک کاري به حکومت موجود و بعد هم فداکاري در راه اسلام و فداکاري دو فرزند عزيزش، امام مجتبي که يک خدمت بسيار بزرگ و دولت جابر اموي را با آن خدمت رسوا فرمود و خدمت بزرگ برادر ارجمندش حضرت سيد الشهدا، چيزهايي بود که همه ميدانيد و ميدانيم. و با اينکه عده کم و اسباب و ابزار جنگ پيش آنها کم بود، لکن روح الهي و روح ايمان آنها را آن طور کرد که بر همه ستمکاران عصر خودشان غلبه پيدا کردند و اسلام را زنده کردند." (صحيفه امام؛ ج 16، ص 88)در انديشه امام خميني فاطمه زهرا(س) الگويي هميشگي براي اقتدا نمودن بانوان به ايشان است: "کوشش کنيد در تهذيب اخلاق و در وادار کردن دوستانتان به تهذيب اخلاق. کوشش کنيد... در حفظ همه حيثياتي که حيثيت بزرگ زن است، آن طوري که زن فريد، حضرت زهرا سلامالله عليها- بود. همه بايد به او اقتدا کنيد و کنيم و همه بايد دستورمان را از اسلام به وسيله او و فرزندان او بگيريم، و همان طوري که او بوده است، باشيد. (صحيفه امام؛ ج 19، ص: 184)شرافت و فضيلت حضرت زهرا (س)"من راجع به حضرت صديقه- سلامالله عليها- خودم را قاصر ميدانم که ذکري بکنم، فقط اکتفا ميکنم به يک روايت که در کافي شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است که حضرت صادق- سلامالله عليه- ميفرمايد: فاطمه- سلامالله عليها بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در اين دنيا، بودند و حزن و شدت بر ايشان غلبه داشت و جبرئيل امين ميآمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض ميکرد و مسائلي از آينده نقل ميکرد. ظاهر روايت اين است که در اين 75 روز مراودهاي بوده است؛ يعني، رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم که غير از طبقه اول از انبياي عظام درباره کسي اين طور وارد شده باشد که در ظرف 75 روز جبرئيل امين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيهاي که واقع ميشده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذريه او ميرسيده است در آتيه، ذکر کرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است، کاتب وحي بوده است حضرت امير، همان طوري که کاتب وحي رسول خدا بوده است- و البته آن وحي به معناي آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم- کاتب وحي حضرت صديقه در اين 75 روز بوده است. مسئله آمدن جبرئيل براي کسي يک مسئله ساده نيست. خيال نشود که جبرئيل براي هر کسي ميآيد و امکان دارد بيايد، اين يک تناسب لازم است بين روح آن کسي که جبرئيل ميخواهد بيايد و مقام جبرئيل که روح اعظم است، چه ما قائل بشويم به اينکه قضيه تنزيل، تنزل جبرئيل، به واسطه روح اعظم خود اين ولي است يا پيغمبر است. او تنزيل ميدهد او را و وارد ميکند تا مرتبه پايين يا بگوييم که خير، حق تعالي او را مأمور ميکند که برو و اين مسائل را بگو. چه آن قسم بگوييم که بعض اهل نظر ميگويند و چه اين قسم بگوييم که بعض اهل ظاهر ميگويند، تا تناسب ما بين روح اين کسي که جبرئيل ميآيد پيش او و بين جبرئيل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد اين معنا و اين تناسب بين جبرئيل که روح اعظم است و انبياي درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسي و عيسي و ابراهيم و امثال اينها، بين همه کس نبوده است، بعد از اين هم بين کسي ديگر نشده است. حتي درباره ائمه هم من نديده ام که وارد شده باشد اين طور که جبرئيل بر آنها نازل شده باشد، فقط اين است که براي حضرت زهرا- سلامالله عليهاست - که آنکه من ديده ام که جبرئيل به طور مکرر در اين 75 روز وارد ميشده و مسائل آتيه اي که بر ذريه او ميگذشته است، آن مسائل را ميگفته است و حضرت امير هم ثبت ميکرده است. و شايد يکي از مسائلي که گفته است، راجع به مسائلي است که در عهد ذريه بلندپايه او حضرت صاحب- سلامالله عليه- است، براي او ذکر کرده است که مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نميدانيم، ممکن است. در هر صورت من اين شرافت وفضيلت را از همه فضايلي که براي حضرت زهرا ذکر کرده اند- با اينکه آنها هم فضايل بزرگي است- اين فضيلت را من بالاتر از همه ميدانم که براي غير انبيا- عليهمالسلام- آن هم نه همه انبيا، براي طبقه بالاي انبيا- عليهمالسلام- و بعض از اوليايي که در رتبه آنها هست، براي کس ديگر حاصل نشده. و با اين تعبيري که مراوده داشته است جبرئيل در اين هفتاد و چند روز، براي هيچ کس تا کنون واقع نشده و اين از فضايلي است که از مختصات حضرت صديقه- سلامالله عليها- است). صحيفه امام؛ ج20، ص4- 6)*ما يک کوخ چهار پنج نفري در صدر اسلام داشتيم، و آن کوخ فاطمه زهرا - سلامالله عليها - است. از اين کوخها هم محقرتر بوده لکن برکات اين کوخ چند نفري آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانيت و بسيار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد* کوشش کنيد در تهذيب اخلاق و در وادار کردن دوستانتان به تهذيب اخلاق. کوشش کنيددر حفظ همه حيثياتي که حيثيت بزرگ زن است، آن طوري که زن فريد، حضرت زهرا سلامالله عليها- بود* مسئله آمدن جبرئيل براي (فاطمه زهرا) يک مسئله ساده نيست. خيال نشود که جبرئيل براي هر کسي ميآيد و امکان دارد بيايد، براي اين يک تناسب لازم است بين روح آن کسي که جبرئيل ميخواهد بيايد و مقام جبرئيل که روح اعظم است