مقابله با فرهنگ استقلال طلبي، چرا؟جنجال اخير روي داده در مجلس شوراي اسلامي و برخوردهاي سرکوبگرانه با

مقابله با فرهنگ استقلال طلبي، چرا؟جنجال اخير روي داده در مجلس شوراي اسلامي و برخوردهاي سرکوبگرانه با منتقدان، به بهانه انتقاد به دکتر روحاني و محمد جواد ظريف، اگر چه يک روي سکه يعني برخورد جناحي با مسائل کشور را برجسته مي‌کند، اما روي ديگر سکه و مهم‌تر از برخورد سرکوبگرانه آنست که فرهنگ استقلال طلبي و عبور از اصول سياسي بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي را به نمايش مي‌گذارد. اينکه رئيس يک قوه در نظام جمهوري اسلامي اين اصول را ناديده گرفته و به دفاع از يک کشور بيگانه بپردازد، و ناراحتي مقامات آن کشور از سخنان و رفتار مسئولان سابق نظام جمهوري اسلامي را به رخ بکشد، با سياست بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي که با شعار "نه شرق، نه غربي، جمهوري اسلامي" شناخته مي‌شود مغايرت دارد و جاي تعجب و حيرت است که چه اتفاقي رخ داده يک مقام قوه اينچنين بي‌محابا خلاف اين اصل باقي مانده از امام خميني عمل مي‌کند!براي نظام جمهوري اسلامي ايران پس از پيروزي انقلاب، استقلال از قدرت‌هاي بزرگ و حفظ استقلال سياسي و اقتصادي آرزو و آرمان بود. امام خميني هم مظهر پياده کردن و هموار کردن اين آرزوي ملي و ديني و مردمي بود. لذا شعار "نه شرقي ونه غربي" براساس اين آرمان شکل گرفت و نهادينه شد. اما ظاهرا برخي از انقلابيون در معرض آزمايش قرار نگرفته بودند که ببينند در مقام عمل چقدر اين اصل را نسبت به غرب و شرق رعايت مي‌کنند. به همين خاطر در زمان امام، هنگامي که سفير شوروي در بدو پيروزي انقلاب به ديدار امام راحل آمد و خواست اطلاع بدهد که شوروي ميخواهد وارد افغانستان شود، با کمال تعجب، با نهيب امام روبرو شد و امام اين کشور را از چنين تجاوزي برحذر داشت و گفت اين اقدام شوروي، آخر و عاقبت ندارد. اشتباه سفير شوروي اين بود که فکر ميکرد چون ايران در مقابل وابستگي به آمريکا قد علم کرده، پس شوروي براي امام مطلوب است و ايشان تجاوز به افغانستان را مورد حمايت قرار مي‌دهد که در عمل مشخص گرديد سياست نه شرقي نه غربي امام واقعا برمحور اعتدال قرار دارد و از روي دشمني کور با اين يا آن نيست. اين سياست در جمله معروف امام که سه قدرت آمريکا، شوروي و انگليس را با هم مقايسه کردند، بخوبي مشهود است که هر سه را با يک چشم برانداز ميکنند و هيچگونه گرايشي به اين و آن ندارند. اين استقلال سياسي بتدريج خميرمايه اصلي سياست خارجي جمهوري اسلامي گرديد. به ترتيبي که سر در وزارت امور خارجه کشورمان به نقش اين شعار مزين گرديد. با گذشت دهه اول انقلاب و ارتحال امام خميني، و عملکرد غرب عليه نظام جمهوري اسلامي مواضع کشور بتدريج عليه غرب تند‌تر و تندتر شد و طيف ضد غربي شعار‌ها پر رنگ‌تر گرديد. اين امر باعث شد موضع غالب سياست خارجي جمهوري اسلامي با جبهه گيري در مقابل غرب شکل گيرد. تأثير ناخودآگاه اين موضع غالب، اين تصور را به وجود آورد که کشور به دوري از سياست نه شرقي نه غربي و گرايش پيدا کرده و با اينکه توافق برجام نوعي همکاري و تعامل با شرق و غرب محسوب ميشد، خيلي زود کشکول سياست خارجي، دست رد بر سينه غرب زد که حاصل آن تولد "نگاه به شرق" براي همکاري با کشورهاي روسيه و چين بود. اما عده‌اي غافل از آن بوده و هستند که نگاه به شرق به معني تسلط دادن آنها بر سرنوشت کشور نيست و آنچه از سياست نه شرقي نه غربي بر مي‌آيد اين ست که عدم وابستگي به شرق يا غرب وجود داشته باشد و تعامل با هردو منظور است.متأسفانه در اين سالهاي اخير، برداشت عمومي اينست که کشور يک طرفه بسوي روسيه و چين سوق پيدا کرده و خبري از حفظ تعادل رابطه با غرب نيست. و نيز برخي سياست نه شرقي نه غربي را آگاهانه يا ناخودآگاه، مساوي با سياست ضد استکباري تلقي ميکنند که مقصود از استکبار فقط آمريکا و غرب محسوب ميشود و بدين ترتيب گرايش بيشتر به شرق را توجيه مي‌کنند درحاليکه روسيه در ايران به هيچ وجه خوشنام نيست زيرا سوابق اين کشور در صدمه زدن به ايران، تجزيه ايران و تحميل عهدنامه‌هاي ننگين به کشورمان موجب تنفر عمومي از روسيه مي‌باشد. تجاوز روسيه به اوکراين يادآور تجاوز روسيه به ايران در قرون هيجده و نوزده ميلادي تلقي ميگردد، بهانه‌ها و روش‌ها همان است که روسيه سرزمين‌هاي گرجستان، آذربايجان و ارمنستان را بزور از ايران جدا نمود. بنابراين، علاوه برآنکه گرايش کور به روسيه، مخالف سياست نه شرقي نه غربي بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي بشمار ميرود، نوعي چراغ سبز نشان دادن به آنها براي ورود و دخالت روسيه در امور ايران و برخلاف منافع و امنيت ملي ايران محسوب ميشود. سياست نه شرقي نه غربي، هيچگاه نبايد فراموش شود و يا به نوعي بازيچه واقع شود بطوريکه بي‌توجهي به اهداف امام خميني(س)، و اهداف انقلاب بشمار برود. اين شعار فقط يک شعار نيست که کاربرد محدود زماني داشته باشد؛ بلکه شعاري با اصل و هويت است که بصورت يک فرهنگ براي قرن‌ها و از اصول مستحکم يک کشور مستقل بدون وابستگي به اين قدرت يا آن قدرت محسوب ميشود، که بوسيله امام خميني به مردم ايران هديه شده است و بايد براي هميشه آنرا پاسداشت.*امام خميني مظهر پياده کردن و هموار کردن آرمان و آرزوي ملي و ديني و مردمي بود. لذا شعار "نه شرقي ونه غربي" براساس اين آرمان شکل گرفت و نهادينه شد*روسيه در ايران به هيچ وجه خوشنام نيست زيرا سوابق اين کشور در صدمه زدن به ايران، تجزيه ايران و تحميل عهدنامه‌هاي ننگين به کشورمان موجب تنفر عمومي از روسيه مي‌باشد