آقاي مدير! اين رسم امانتداري نيستدر هياهوي اخبار سياسي و اقتصادي، گاه رسالت اصلي خبرنگاري گم ميشود،
آقاي مدير! اين رسم امانتداري نيستدر هياهوي اخبار سياسي و اقتصادي، گاه رسالت اصلي خبرنگاري گم ميشود، رسالتي که چيزي جز بازتاب صداي مردم نيست، ما خبرنگاران، به واسطه حرفه خود، با دو سوي اين ارتباط سروکار داريم،مردمي که با هزاران اميد مشکلاتشان را با ما مطرح ميکنند و مديراني که کليد حل اين مشکلات در دستان آنهاست.اين يادداشت نه از سر گله، که از روي دلسوزي و براي يادآوري يک پيمان نانوشته ميان ما، مردم و شما مديران محترم منعقد شده است.هنگامي که يک شهروند از سر اعتماد، مشکلي را با ما در ميان ميگذارد، ما اين امانت را با تمام وجود بر دوش ميکشيم. اين اعتماد، بزرگترين سرمايه يک خبرنگار است که با سالها تلاش و دوندگي به دست آمده است.ما بهخوبي ميدانيم که هر درخواستي لزوماً قابل اجرا نيست و مسير قانوني بايد طي شود.بنابراين انتظار ما هرگز انجام کاري خلاف قانون نيست،بلکه سخن ما بر سر «پاسخگويي» و «تکريم» اين اعتماد است.خوشبختانه، مديراني داريم که با آغوش باز پذيراي خبرنگاران هستند، آنها درک کردهاند که خبرنگار، نه يک مزاحم، بلکه بازوي کمکي و چشمي بينا براي ديدن مشکلاتي است که شايد از ديد آنها پنهان مانده باشند، اين مديران با سعه صدر، موضوع را بررسي کرده و چه پاسخشان مثبت باشد و چه منفي، با شفافيت و احترام، نتيجه را اعلام ميکنند.بدون شک اين برخورد حرفهاي، جايگاه آن مدير را در قلب مردم و اصحاب رسانه مستحکمتر ميسازد، اما امان از روزي که مديري در ابتدا قول پيگيري ميدهد، اما پس از مدتي در سکوتي معنادار فرو ميرود،تلفنها بيپاسخ ميمانند و پيامها فقط خوانده ميشوند، در اين ميان، اين خبرنگار است که ميماند و شرمندگي در برابر شهروندي که ماهها چشم انتظار يک پاسخ ساده است.ما خبرنگاران، خود با هزاران مشکل و کمبود دستوپنجه نرم ميکنيم، اما درد بزرگتر ما، دردي است که بر دل همشهريانمان سنگيني ميکند. صادقانه ميگويم، نگارنده اين سطور هرگز براي مشکلات شخصي خود از مديري درخواستي نداشته و نخواهد داشت، اما پيگيري مطالبات مردم را وظيفه خود ميداند.مدير محترمي که بر مسند مسئوليت تکيه زدهايد! اين جايگاه، امانتي است که ازسوي مردم و نظام به شما سپرده شده است. فلسفه وجودي شما گرهگشايي از کار مردم است. اگر با خبرنگاري که زبان گوياي همين مردم است، اينگونه برخورد شود، سرنوشت شهروند عادي که راهي براي پيگيري مشکلاتش ندارد، چه خواهد شد؟سکوت شما، نه تنها مشکلي را حل نميکند، بلکه بذر نااميدي و بياعتمادي را در دل جامعه ميکارد. يک «نه» محترمانه و شفاف، هزاران بار ارزشمندتر از يک «اميد» واهي و ماهها سرگرداني است.نبايد از نظر دورداشت که ما خبرنگاران نه انتظار معجزه داريم و نه خواهان قانونگريزي هستيم،ما تنها خواهان احترام به جايگاه رسانه بهعنوان پل ارتباطي ميان مردم و مسئولان هستيم،مي خواهيم وقتي مشکلي را مطرح ميکنيم، با صداقت و شفافيت پاسخ بگيريم تا بتوانيم همان پاسخ را به مردمي که به ما اعتماد کردهاند، منتقل کنيم.بياييد اين پل را دوطرفه نگه داريم و با همکاري، همدلي و پاسخگويي، براي ساختن جامعهاي بهتر تلاش کنيم، به ياد داشته باشيم که اين ميزها و مسئوليتها زودگذر هستند و آنچه باقي ميماند، نام نيکي است که از خود به يادگار ميگذاريم.هرس ماليخبرنگارروزنامه جمهوري اسلامي در کردستان