رئيسجمهور دورههاي يازدهم و دوازدهم در جلسه دورهاي خود با استانداران دولتهاي يازدهم و دوازدهم گفت: اگر قدرت نظامي و اطلاعاتي و سياسي و ديپلماسي را تقويت کنيم و بالاتر از همه قدرت ملي را افزايش دهيم، جنگ نخواهد شد. رهبري فرمود «نه جنگ، نه صلح» به نفع کشور نيست، «نه جنگ» را محقق کنيم و اين کار شدني است.
حجتالاسلاموالمسلمين دکتر حسن روحاني، در جلسه دورهاي خود با استانداران دولتهاي يازدهم و دوازدهم گفت: اگر قدرت نظامي و اطلاعاتي و سياسي و ديپلماسي را تقويت کنيم و بالاتر از همه قدرت ملي را افزايش دهيم، جنگ نخواهد شد. رهبري فرمود «نه جنگ، نه صلح» به نفع کشور نيست، «نه جنگ» را محقق کنيم و اين کار شدني است.
رئيسجمهور ايران در دورههاي يازدهم و دوازدهم مهمترين قدرت را رابطه با ملت عنوان کرد و گفت: اين ملت در جنگ 12 روزه با همه قدرت در کنار ايران ايستاد. گفتند ما ايراني هستيم و براي ايرانمان فداکاري ميکنيم. ما بايد اين حس را تقويت کنيم. چطور به حماسه ملت پاسخ بدهيم؟ يعني هرچه بار هست بر گُرده اکثريت مردم باشد و هرچه امتياز هست براي اقليت کوچک باشد؟! اينکه معني ندارد. جنگ 12 روزه که تمام شده بود اوايل يک نسيم خوبي داشت ميوزيد، يک دفعه اين نسيم قطع شد. حالا فکر ميکنند که اين جنگ بهزودي شروع نميشود و عقب افتاده لذا دوباره برگشتند به بداخلاقيهاي قبليشان.
دکتر روحاني با بيان اينکه مردم بايد بعد از جنگ 12 روزه اصلاح در امور را ببينند، خاطرنشان کرد: مردم از فردا ببينند که قانون را در بحث انتخابات در 4 مورد اصلاح کرديم که اگر عده زيادي از مردم به يک فردي علاقه دارند يا 60 درصد مردم علاقه دارند، يک جمع کوچک نميتواند او را رد کند. اصلاح کنيد قانون را. صداوسيما را يک سال ملي کنيم. صداوسيما عليه اتحاد و انسجام ملي کار ميکند. دولت يا حاکميت همه تلاششان را بکنند ظرف يک سال آينده رشد تورم را متوقف کنند. اين به مردم اميد ميدهد. در قدم اول نقدينگي را مهار کنيد. به بانکها اولويت بدهيد براي سرمايه در گردش، براي رشد توليد و ارز آنچه که صادرات ميشود - انشاءالله نفتي که برميگردد - غيرنفتياش هم برگردد. وقتي برگردد يک مقدار قيمت ارز در بازار مهار ميشود.
او با تأکيد بر ضرورت تقويت دستگاه اطلاعاتي کشور گفت: در بخش اطلاعاتي اگر ده جاسوس درجه يک موساد را در کشور دستگير کنيد و دشمن بداند که افراد اصلياش دستگير شدهاند، طرحهايش به هم ميخورد و ناچار است از نو طراحي کند. ممکن است اين کار چند ماه طول بکشد. با «نه جنگ و نه صلح» اينطور ميشود مقابله کرد، «نه جنگ» از اين راه امکانپذير است. ولي از جنگ 12 روزه بيش از 3.5 ماه گذشته، به هرحال فرصت داشتيم، از اين فرصت ميتوانستيم استفاده کنيم الان هم ميتوانيم تا چند ماه ديگر به نتايج خوبي برسيم، تا جنگ را عقب بياندازيم و حتي جنگ را منتفي کنيم.
رئيسجمهور ايران در دورههاي يازدهم و دوازدهم دوگانه «جنگ يا تسليم» را غلط دانست و اظهار داشت: ما بايد کاري کنيم که برگرديم به قدرت بازدارندگي در بخش نظامي، اطلاعاتي و سياست خارجي؛ گرچه مذاکره الان سختتر شده و پيدا کردن راه يک مقدار پيچيده است ولي به هر حال نميتوانيم بگوييم ما در شرايط فعلي نميتوانيم با دنيا مذاکره کنيم. اين حرف درست نيست که يا جنگ است يا تسليم. اين دوگانه غلطي است که يا بايد بجنگيم و اگر نجنگيم بايد تسليم شويم. ما ميتوانيم هم نجنگيم هم تسليم نشويم و راه ديگري را پيدا کنيم، يعني راه تعامل را پيدا کنيم، در پي بحث برد - برد باشيم که اساس سياست خارجه و توافقات خارجي دولت تدبير و اميد بود. امروز هم امکانپذير است که با دنيا مذاکره و مسائلمان را حل کنيم البته کمي پيچيده و سخت است.
عامل اصلي شکست آمريکا و اسرائيل، حماسه ملت ايران بود
ايران به ويژه در اين جنگ 12 روزه فوقالعاده ظاهر شد. انصافاً مردم استقامت، مقاومت و ايستادگي بزرگي کردند و عامل اصلي شکست آمريکا و اسرائيل همين حماسه ملت ايران بود. البته اقدامات فرماندهي معظم کل قوا و تلاش ارزشمند نيروهاي مسلح سر جاي خودش محفوظ است اما نقش ملت، برجسته بود.
بايد دستگاه اطلاعاتي را تقويت کنيم
پس در بخش نظامي بايد خودمان را تجهيز کنيم و پيشرفته شويم و مشکلات علمي و فني را حل کنيم؛ ضمناً بايد به فکر نوعي ائتلاف يا اتحاد نظامي با ديگران هم باشيم. مسأله دوم و سومي هم وجود دارد که به نظر من از اين اولي کمي آسانتر هست. دوميش اينست که دستگاه اطلاعاتي را تقويت کنيم؛ دستگاه اطلاعاتي را قوي کردن سادهتر از اينست تا اينکه سيستم پدافندي و آفندي، جنگندهها و موشکهاي ضدهوايي، موشک زمين به زمين و صدها مورد ديگر که پيچيدگيهاي خاص خودش را دارد و زمانبر هم هست، نوسازي کنيم. اما تقويت اطلاعاتي، هم ضد اطلاعات و به طور کلي قدرت اطلاعاتي به مراتب آسانتر است. به نظر من بعد از جنگ 12 روزه اگر در اين چند ماهه ما ميتوانستيم در تهران 100 نفر و يا حتي 20 نفر از جاسوسهاي موساد را دستگير ميکرديم، در سال 1404 دستگاههاي اطلاعاتي ما در تهران 100 نفر جاسوس را دستگير ميکردند، در سراسر کشور 500 يا هزار نفر را دستگير ميکردند، هم به مردم روحيه ميدادند و هم بازدارندگي را بالا ميبردند.
ميتوانيم جنگ را عقب بياندازيم و حتي منتفي کنيم
در بخش اطلاعاتي اگر ده جاسوس درجه يک موساد را در کشور دستگير کنيد و او بداند که افراد اصلياش دستگير شدهاند، طرحهايش به هم ميخورد و ناچار است از نو طراحي کند. از نو افراد جديد را نفوذ بدهد، ممکن است اين کار چند ماه طول بکشد. «نه جنگ و نه صلح» را اينطور ميشود با آن مقابله کرد، ما بايد «نه جنگ» را درست کنيم، «نه صلح» که ما نميخواهيم. صلح مسلماً مقدم بر جنگ است. «نه جنگ» از اين راه امکانپذير است. به نظر من اين مسأله اينقدر پيچيده نيست که بگوييم امکانپذير نيست. بله يک روزه و دو روزه نميشود ولي از جنگ 12 روزه بيش از 3.5 ماه گذشته، به هرحال فرصت داشتيم، از اين فرصت ميتوانستيم استفاده کنيم الان هم ميتوانيم تا چند ماه ديگر به نتايج خوبي برسيم، تا جنگ را عقب بياندازيم و حتي جنگ را منتفي کنيم.
بايد توازن قوا با اسرائيل، آمريکا و ناتو را حفظ کنيم
اگر ميخواهيد کشورتان را حفظ کنيد در برابر دشمن و قدرتي که ميخواهد به شما حمله کند بايد توازن قوا را برقرار کنيد، اگر اين توازن قوا به هم بخورد او حمله خواهد کرد. به هم خوردن توازن قوا يعني تصميم دشمن به حمله. پس معلوم است توازن قواي ما در اين مقطع دچار مشکل شده است. شايد برخي فکر ميکردند بايد با اسرائيل توازن قوا داشته باشيم اما ما بايد با اسرائيل و آمريکا و حتي معلوم شد با کل ناتو توازن قوا داشته باشيم. در اين جنگ ناتو هم حضور پيدا کرد. اروپاييها گفتند اسرائيل اين کار کثيف را به نيابت ما انجام داد. يعني خود اروپاييها گفتند اسرائيل نيابتي ما هست و انتقام ما را دارد ميگيرد، حالا نميدانم مقصودشان از انتقام، اوکراين است يا چيز ديگري هم هست، چون از مسأله اوکراين خيلي از ما عصباني هستند، اسنپبک را به دليل همين عصبانيت انجام دادند. البته ما که ميگوييم اسنپبک نشده، ما که قبول نداريم چون ميگوييم سه کشور تخلف کردهاند و شوراي امنيت هم تخلف کرده است. چون سه کشور مراحلي را که در برجام آمده را طي نکردهاند. به همين دليل هم روسها گفتند خلاف بوده و هم چينيها گفتند، شايد هم اين اولين قطعنامه در سازمان ملل است که دو عضو دائم با آن مخالف هستند. چون قطعنامه با مخالفت يک عضو دائم به معناي وتو خواهد بود؛ حالا که حتي دو عضو مخالفند. حتي آنهايي که قطعنامه را قبول کردهاند، ميدانند قطعنامه بسيار ضعيف و غيرقابل اجراست.
به دروغ ميگويند دولت روحاني به شرق اعتنا نميکرد
برخي آدمهاي دغل و دروغگو، اتهام ميزدند و ميزنند که دولت تدبير و اميد مايل نبود با شرق کار کند و همهاش چشمش به غرب بود و با روس و چين کار نميکرد. در دولت قبل ما، در همه قطعنامهها که آن دو دولت رأي داده بودند، چطور در دولت تدبير و اميد غرب نگران شد؟ اينها که هميشه رأي دادهاند چطور حالا ميگويند ممکن است روس و چين وتو کنند؟ چون غرب فهميده بود که ايران در دولت تدبير و اميد با دو کشور به سمت روابط راهبردي پيش ميرود و لذا اگر بخواهند قطعنامهاي عليه ما صادر کنند آنها رأي نخواهند داد کمااينکه در دولت ما قطعنامههاي ديگري در موضوعات ديگر غير از برجام پيش آمد که روسها و چينيها وتو کردند، اين موضوع دروغ اين دغلکاران را افشا ميکند که ميگويند دولت روحاني چشمش به آمريکا و اروپا بود و اعتنا نميکرد به شرق. شما بدانيد بعد از برجام بالاترين قراردادي که درباره آن با کشورهاي دنيا مذاکره کرديم با چين بود. آقاي شيجينپينگ به تهران قول داد که 40 ميليارد دلار در ايران سرمايهگذاري کند. حالا کشورهاي ديگر هم بودند مثل برخي اروپاييها که 10 يا 12 ميليارد مطرح کرده بودند، ولي 40 ميليارد را بانکهاي چيني به ما قول داده بودند. بعد از داستان خروج ترامپ از برجام بود که آنها عقبنشيني کردند.
معني ندارد بار بر گُرده اکثريت مردم و امتياز براي اقليت کوچک باشد
ما بايد در برابر ملت تواضع کنيم و سر فرود بياوريم. حالا ميگويند فلان چيز، فلان مسأله را مجلس تصويب کرده است. مگر مجلس رأي چند درصد مردم را دارد؟ حالا اگر رأي هم داشته باشند. کار آنها هم قانوني باشد. اگر يک موضوعي براي ما روشن باشد که 80 درصد مردم مخالف آن هستند، قانونگذاري در مقابل نظر 80 درصد مردم يعني چه؟ اين که قانون نيست. اصلاً وقتي يک چيزي را 90 درصد مردم مخالفند، ميشود بگوييم چون در مجلس رأي داده و شوراي نگهبان هم امضا کرده پس همه بايد مطيع باشند؟ چه ارزشي دارد کار شما؟ بله يک وقتي است که 50 درصد اين طرف 50 درصد آن طرف، حتي 40 درصد اين طرف، 60 درصد آن طرف هستند قابل قبول است اما اگر 90 درصد اين طرف و 10 درصد آن طرف هستند، اينکه قانون نميشود. البته ظاهرش نميتوانيم ايراد بگيريم. به ظاهر قانوني است چون مجلس رأي داد و شوراي نگهبان امضا کرده، بله ظاهرش قانوني است اما روح آن هم قانوني است؟! مثل يک گردويي است که مغزش فاسد است و پوستش خيلي قشنگ است ولي وقتي باز ميکنيد مغزي وجود ندارد.
مردم بايد بعد از جنگ 12 روزه اصلاح در امور را ببينند
ما بايد به مردم احترام کنيم، به افکار مردم احترام کنيم، بايد نوکر مردم باشيم. ما غير از نوکري کار ديگر و وظيفهاي نداريم. بالاترين مقام حکومتي هم نوکر ايران و نوکر ملت ايران است. تمام مقامات در کشور نوکر ملتاند. راهش اصلاح است. بايد در امور سياسي به سمت اصلاح برويم. بايد در امور خبري و رسانهاي به سمت اصلاح برويم. بايد در زمينه اجتماعي به سمت اصلاح برويم. بايد در زمينه اقتصادي به سمت اصلاح برويم. نميشود اصلاح نکنيم. مردم بايد اين اصلاح را بعد از جنگ 12 روزه ببينند. با چشمانشان هر روز بايد ببينند که يک اصلاحي انجام شده است. آن وقت روبهروي اسرائيل و آمريکا و ناتو بازدارندگي قدرتمندي ايجاد ميشود.
صداوسيما دنبال ايجاد اختلاف و دروغ و تهمت است
ما به فکر خواست و نظر مردم باشيم، برويم خودمان را اصلاح کنيم. اين چه رسانه ملي است که داريم؟ دنبال يک جناح خاص و يک اقليت است. هر روز يک کاري ميکند که مردم تنفر بيشتري پيدا کنند. يک کاري نميکند که مردم را علاقهمند بکند. دنبال ايجاد اختلاف است، دنبال دروغ و تهمت به اين و آن. حالا من که نگاه نميکنم، نه راديو را گوش ميکنم نه تلويزيون را نگاه ميکنم چون هر وقت که نگاه ميکنم ميبينم که در عمق برنامههاشان ضرر ملي است. عليه اتحاد ملي فعاليت ميکنند. عليه انسجام ملي کار ميکنند. متأسفانه در چارچوب اسلام کاري نميکنند. گويي قبول ندارند که در اسلام، اخلاق اصل است. ما بايد دنبال اخلاق باشيم ما بايد قدم به قدم برويم جلو. خدا شاهد است اگر يک قدم درست برداريم اگر مردم 40 درصد با ما هستند ميشود 45 درصد، اگر قدم دوم را درست برداريم ميشود 50 درصد، اگر قدم سوم را درست برداريم ميشود 55 درصد. مگر از اصلاح چه ضرري کرديم؟ مگر از اخلاق حسنه چه ضرري کرديم، صداوسيما را يک سال ملي کنيم ببينيم ضرر ميکنيم يا منفعت؟ همهاش جناحي و گروهکي بودن؟ يک بار بياييم آن را ملي کنيم. اشکال که ندارد امتحان کنيم. اگه بد بود سال بعد دو مرتبه جناحي کنيم.
اساس اقتصاد بخش خصوصي است
ما در کشور اقتصادمان را بايد درست کنيم. فقط در شعار ميگوييم مردم. در اقتصاد مقاومتي مگر مردمي شدن يک اصل نبود تا اقتصاد مال مردم شود؟ آيا اين اقتصاد مال مردم است؟ واقعاً هرچه بنگاه بزرگ است يا اين نهاد دارد يا آن نهاد. يا اين خصولتي است يا آن خصولتي يا دولت دارد! بدهيم به مردم. اساس اقتصاد بخش خصوصي است. بعد از بخش خصوصي اگر مواردي لازم و ضروري است دولت باشد. بعد هم در مواردي اگر تعاوني ميتواند، فعال شود. ما در قانون اساسي خصولتي نداريم، نيروي مسلحي که دنبال اقتصاد باشد ديگر بازدارندگي ندارد. همهاش دنبال اقتصاد و به فکر پول است. درحالي که بايد برود دنبال وظيفه ذاتي خودش و آن را انجام بدهد.
توقف رشد تورم به مردم اميد ميدهد
بايد کاري کنيم که مردم احساس راحتي کنند. چند کار را انجام دهيد. در قدم اول نقدينگي را مهار کنيد. به بانکها اولويت بدهيد براي سرمايه در گردش، براي رشد توليد و سوم اينکه ارز آنچه که صادرات ميشود - انشاءالله نفتي که برميگردد - غيرنفتياش هم برگردد. وقتي برگردد يک مقدار قيمت ارز در بازار مهار ميشود. اين سه تا کار را انجام بدهيد، بر مهار تورم تأثير زيادي خواهد داشت. البته دهها کار ديگر هم بايد بشود ولي اگر همين سه مورد بتوانند انجام دهند و تورم را مهار کنند اميدي به جامعه داده شده است.
رهبري فرمودند بار سنگين برجام را به تنهايي به دوش نگيريد
اينجا ياد ميکنم از مراحم رهبر معظم انقلاب، وقتي برجام ميخواست تصويب شود من نظرم اين بود که لازم نيست به مجلس برود و فقط در شوراي عالي امنيت ملي تصويب کنيم. بعضي از دوستان مجلسي حتي رئيس مجلس نظرشان اين بود که برجام بايد برود در مجلس و تصويب شود. آقا به من فرمود که شما مخالفيد گفتم بله. گفت چرا؟ من دلايلم را خدمت ايشان گفتم، ايشان به من فرمود من به شما ميگويم بگذاريد برود مجلس. گفتم چرا؟ گفت اين بار سنگين را شما به تنهايي به دوش نگيريد، بعدها يک عده پيدا ميشوند سر هر چيزي شروع ميکنند به ايراد گرفتن و شما را اذيت ميکنند. واقعاً با مرحمت و لطف اين را فرمود بگذار برود مجلس، به نفع شماست.