
بسمالله الرحمن الرحيم
سازمان ملل با فلسفه وجودي اجراي قانون و حمايت از ملتهاي مظلوم تأسيس شد ولي سالهاست که از اين وظيفه ذاتي خود فاصله گرفته است.
بيانيه دبيرخانه سازمان ملل درخصوص اعلام دستورالعمل اجرائي قطعنامههاي ضدايراني اين سازمان که در جريان برجام منسوخ شدند، يک اقدام کاملاً خلاف قانون است. با حرکت سازمان ملل به سوي اجرائي کردن قطعنامههاي ششگانه، فاصله اين سازمان با فلسفه وجوديش باز هم بيشتر شد.
نظر ايران و دو عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل يعني چين و روسيه که اعلام کردهاند چون آمريکا از برجام خارج شده بود و سه کشور اروپائي انگليس، فرانسه و آلمان نيز به وظايف و تعهدات خود در برجام عمل نکردند، قطعنامههاي ششگانه ضدايراني سازمان ملل از نظر حقوقي قابل برگشت نيستند و براي هميشه منسوخند، نظر کاملاً قانوني و صحيحي است. دبيرکل و ارکان سازمان ملل نيز به اين واقعيت وقوف دارند ولي ميدانيم که آنها مسلوبالاختيارند و اقدام آنها کاملاً سياسي است نه حقوقي و قانوني. اين از سياهبختيهاي جهان امروز است که سازمان ملل با آنهمه هيمنه ظاهري، کمترين امکان را براي انجام وظايف ذاتي خود ندارد و به عرصه تاخت و تاز قلدرها و دولتهاي زورگو، سلطهطلب و زيادهخواه تبديل شده است. نمونه بارز سياسيکاري و بيعملي سازمان ملل در برابر زورگويان را دو سال است در ناتواني اين سازمان براي برقرار کردن آتشبس در غزه مشاهده ميکنيم. تاکنون 6 بار قطعنامه توقف جنگ و جنايات رژيم صهيونيستي در غزه به شوراي امنيت رفته ولي هر 6 بار با وتوي آمريکا مواجه شد و دبيرکل سازمان ملل نتوانست هيچ کاري غير از ابراز تأسف بکند. از اين رسوائي بالاتر اينکه نتانياهو که به خاطر نسلکشي در غزه، تحت تعقيب دادگاه بينالمللي کيفري است و به حکم اين دادگاه تمام دولتها موظفند او را به خاک کشورشان راه ندهند، سازمان ملل که بايد مجري قانون باشد به او اجازه ميدهد در مجمع عمومي اين سازمان سخنراني کند و علاوه بر افتخار کردن به جنايات خود دولتها و ملتها را تهديد به تجاوز و نابودي کند! کمااينکه سخنراني ابومحمد الجولاني سرکرده تروريستهاي داعش و النصره و مهره چهره عوض کرده آمريکا و رژيم صهيونيستي نيز يکي از سياهترين لکهها بر پيشاني سازمان ملل به شمار ميرود. رئيسجمهور آمريکا براي سرِ جولاني تروريست 10 ميليون دلار جايزه تعيين کرده بود ولي حالا که براي آمريکا و رژيم صهيونيستي کار ميکند از او به عنوان يک رئيس جمهور پذيرائي ميکند.
در برابر اين بيعدالتي آشکار که در بالاترين سطح مجامع بينالمللي در حال انجام است، ما ايرانيان اعم از ملت و دولت وظايف مهمي برعهده داريم که غفلت از آنها بسيار زيانبار خواهد بود.
جناحهاي سياسي از دعوا کردن و همديگر را مقصر جلوه دادن بپرهيزند. مردم، ضمن اينکه از عملکرد جناحها راضي نيستند از جنگ آنها بشدت احساس خستگي ميکنند. ملت ايران به اندازهاي با مشکلات و ناملايمات دست و پنجه نرم ميکند که فرصت و توان منازعات جناحي را ندارد. اکنون زمان اتحاد و همبستگي داخلي براي غلبه بر کينهتوزي دشمنان است.
حکمرانان نيز به جاي شعار دادن و ناديده گرفتن واقعيتها، صادقانه با مردم صحبت کنند، به مردم نزديک شوند براي مردم کار کنند، با مهار کردن ريخت و پاشها و حذف کردن بودجه دستگاههاي آويزان، به معيشت مردم سروسامان بدهند و با جلب رضايت مردم به مقابله با توطئههاي دشمن بپردازند. مردم ايران داراي امتيازات زيادي هستند که اگر حکمرانان با عملکرد صحيح خود به آنها نزديک شوند بهترين پشتوانه براي غلبه بر دشمنان خواهند بود.