صفحه خبر: بسمالله الرّحمن الرّحیم این روزها ایام سالگرد رحلت مرحوم استاد سید علی اکبر پرورش یکی از پیشکسوتان عرصه تعلیم و تربیت است که طی سالهای 1360 تا 1363 عهدهدار صندلی وزارت آموزش و پرورش نیز بود. در نظام آموزش و پرورش کشورمان به سبک جدید که قدمتی حدود یکصد و هفتاد ساله دارد و با تاسیس مدرسهدار الفنون آغاز شد و سپس وزارت علوم ایجاد و در ادوار گذشته نامهای وزارت معارف، فرهنگ و نهایتاً آموزش و پرورش داشته است، همواره رجال دانشمند و برجستهای وجود داشتهاند که یاد و نام آنها در سپهر تعلیم و تربیت ایران همیشه باقی است. حضور علماء و روحانیون نامدار و برجسته از ابتدا در آموزش و پرورش مورد توجه بوده است و حتی بسیاری از مدارس را خود آنها تاسیس کردند، در رژیم گذشته نیز حضور روحانیت و شخصیتهای برجسته فرهنگی در بدنه آموزش و پرورش بسیار گسترده بود. آنان میدانستند که جایگاه اصلی تعلیم و تربیت، مدارس هستند و اگر این سنگر در اختیار نا اهلان و یا منحرفان باشد، نونهالان و نوجوانان و نسل آینده رابه بیراهه خواهند برد، لذا سعی داشتند با تاسیس مدارس و مدیریت آنها توسط خود در پرورش دانشآموزانی باسواد و در عین حال متدین و متعهد اثر گذار باشند. نمونه بارز یکی از این رجال برجسته مرحوم آیتالله شهید بهشتی بود که ابتدا دبیرستان دین و دانش را در قم و سپس مدرسه رفاه را در تهران تاسیس کرد و حتی لجنهای از رجال فرهنگی مانند شهید دکتر محمّد جواد باهنر را برای تالیف کتب درسی مدارس تشکیل داد. استاد پرورش یکی از این شخصیتهای بزرگ و اثر گذار در آموزش و پرورش بود اما وقتی وزیر آموزش و پرورش شد، ناراحت بود که سر کلاس درس نیست و میگفت اگر مرا مخیر بگذارند که یا وزیر باشم و یا یک معلم ساده در مدرسهای در ابرقو (یک شهر دور افتاده)، خدا شاهد است که من سرسوزنی صندلی وزارت را بر ابرقو درس دادن ترجیح نمیدهم! او معلمی را همانند حضرت امام خمینی (رض) حقیقتاً شغل انبیاء میدانست و دوست داشت همیشه یک معلم باشد و لذا وقتی وزارت آموزش و پرورش به او پیشنهاد شد به هیچ رو نمیپذیرفت و بالاخره با تکلیف و توصیه موکد شهید آیتالله بهشتی آن مسئولیت را پذیرفت. استاد پرورش در رژیم گذشته یک دبیر ادبیات فارسی بود ولی به لحاظ سطح دانش و کمالات اخلاقی آنچنان مورد توجه بود که نه تنها در پهنه اصفهان بلکه در سطح کشور به عنوان یکی از شخصیتهای فرهنگی برجسته مطرح بود. * معلمی از دیدگاه استاد پرورش استاد پرورش معتقد بود همانطور که انبیاء رسالت تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت را عهدهدار هستند، معلمان نیز چنین وظیفهای دارند و باید همراه با تعلیم و تعلم در جهت پرورش دینی و تزکیه دانشآموزان گام بردارند. یکی از نکتههای مهم استاد پرورش این بود که میگفت هر انسانی را یک فرد نبینید، بلکه یک جهان ببینید و برای همین است که قرآن میفرماید: «و من احیاها فکانها احیا الناس جمیعا» (سوره مائده، آیه 32) و هر کس به انسانی حیات ببخشد همچون کسی است که به همه مردم حیات بخشیده است. او براساس همین تفکر معتقد بود یک معلم هنگامی که به سر کلاس میرود، نباید تصور کند با بیست نفر یا سی نفر روبرو است، بلکه باید اینطور فکر کند که من با سی جهان روبرو هستم چرا که ارزش وجودی هر انسانی و یا هر دانشآموزی به مثابه ارزش تمام انسانهاست. او میگفت اگر معلمی چنین دیدگاهی نسبت به دانشآموزان داشته باشد، قطعاً نوع رفتارش با دانشآموزان بسیار متفاوت خواهد بود، با مطالعه سر کلاس میرود و با احترام با آنان سخن میگوید و به سوالات آنان نیز با صبر و حوصله پاسخ میدهد و هیچگاه از رنج و سختی که در راه ساختن انسانها و هدایتگری متحمل میشود، ناراحت نمیگردد و این شعر مولانا را هم میخواند که: میرآخُر بود حق را مصطفی بهر استوران نفس بر جفا لاجرم اغلب بلا بر انبیاست که ریاضت دادن خامان بلاست تا نفسها را مروّض کرده است زین ستورن پس لگدها خورده است هر کجا باشد ریاضت باره ای از لگدهایش نباشد چارهای *ابعاد وجودی شخصیت استاد پرورش در پیام حضرت آیتالله خامنهای (مدظله) و مراجع عظام تقلید ابعاد وجودی شخصیت استاد پرورش فراتر از معلمی است، گر چه او با همین حرفه هزاران نفر را پرورش داد و به تکثیر انسانهای صالح و مجاهد و مهذب پرداخت امّا سطح خدمات او چه در قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از پیروزی انقلاب بسیار فراتر از اینهاست. رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی پس از درگذشت استاد پرورش از او به عنوان یار صدیق انقلاب نام بردند و ایشان را چهره محترم و اثرگذاری که بخش اعظم عمر بابرکت خود را در خدمت اسلام و ارزشهای متعالی دین گذرانید و لهجه صادق و دل با اخلاص و خُلق نیک را به ترویج و تحکیم انقلاب و نظام اسلامی گماشت، تلاشهای مبارزاتی در دوران طاغوت را به خدمات ارزنده و مسئولیتهای سنگین خود در قوه مجریه و مقننه و شورای عالی دفاع در دوران جمهوری اسلامی پیوند داد و با همه توان به کشور و ملت خود خدمت کرد و سلامت و راحت جان خود را به سرانجام وظیفه نهاد، توصیف فرمودند. استاد پرورش دانش آموخته هم حوزه و هم دانشگاه بود و در مراوده و معاشرت با بزرگان اهل معرفت به مراتب والایی دست یافت. حضرت آیتالله جوادی آملی در توصیف ایشان فرمودند: استاد پرورش کسی بود که اولاً در ارتباط با علماء و بزرگان معارف قرآن و عترت را بخوبی دریافت کرد و ثانیاً باور کرد و ثالثاً عمل کرد و رابعاً متخلق شد. حضرت آیتالله حسین مظاهری نیز که بر جنازه ایشان نماز خواندند فرمودند: از الطاف بزرگ خدا به مرحوم آقای پرورش این بود که هم خواص و هم عوام ایشان را قبول داشتند و همه ما باید از خدمات ایشان تشکر کنیم. توصیفات بزرگان علماء و شخصیتها از مرحوم استاد پرورش فراوان است و به مناسبت هشتمین یادواره بزرگداشت ایشان به همین مقدار بسنده میکنیم و از درگاه الهی علو درجات ایشان را مسئلت مینمائیم. البته یادآور میشوم که مجموعه مقالات و یادداشتهای بنده در معرفی شخصیت استاد پرورش که بالغ بر سی یادداشت هست در کتابی تحت عنوان «خاطراتی از استاد پرورش» منتشر شده است و علاقمندان میتوانند برای آشنایی بیشتر به این کتاب رجوع نمایند. مرتضی نجفی قدسی