شنبه, ۰۳ آذر ۱۴۰۳

ثبت نام

ناحیه کاربری

آدرس ایمیل:
رمز عبور:



۲۶

آبان
۱۴۰۰
صفحه خبر: بسم‌الله الرحمن الرحیم
نماینده رئیس‌جمهور در امور افغانستان روز دوشنبه هنگام ورود به فرودگاه کابل درباره سفرش به افغانستان گفت امروز افغانستان به دست مردم این کشور افتاده و دو کشور ایران و افغانستان با همکاری همدیگر باید امنیت را تامین کنند...
تکیه آقای کاظمی قمی بر این نکته که افغانستان به دست مردم این کشور افتاده، مفهوم ویژه‌ای دارد که اگر حساب‌شده گفته شده باشد، به معنای اینست که گروه طالبان از نظر گوینده این جمله «مردم افغانستان» و یا لااقل «نمایندگان مردم افغانستان» هستند. اگر چنین معنائی موردنظر نماینده رئیس‌جمهور در امور افغانستان نبوده، باید برای رفع اشتباه، جمله خود را تصحیح کند.
روشن است که گروه تروریستی طالبان را نمی‌توان مردم افغانستان و یا نماینده مردم افغانستان دانست. در عین حال که تردیدی در این واقعیت وجود ندارد، دلایل آن را نیز مرور می‌کنیم تا نماینده رئیس‌جمهور از این پس با توجه به بار معنائی کلمات و جملات سخن بگوید و در بیان مواضع واقعی جمهوری اسلامی ایران دقت لازم را داشته باشد.
اول اینکه طالبان بخشی از یکی از اقوام افغانستان هستند و حتی همان قوم پشتون هم این گروه را نماینده خود نمی‌داند. بسیاری از پشتون‌ها طالبان را لکه ننگی بر دامن قوم پشتون می‌دانند و حاضر به پذیرفتن حاکمیت آنها نیستند.
دوم اینکه دولت خودخوانده طالبان یک دولت انحصاری است و از 27 عضو اصلی آن، فقط دو نفر غیرپشتون هستند. این دو نفر نیز اولاً مسئولیت مهمی ندارند و ثانیاً از افراد وابسته به گروه طالبان هستند. به عبارت روشن‌تر، هیچیک از اعضاء این دولت جعلی، از خارج گروه طالبان نیستند.
سوم اینکه گروه تروریستی طالبان با انتخابات و آراء مردم یا یک انقلاب مردمی به قدرت نرسیده، بلکه یک دولت کودتائی است. بنابراین، هیچ ربطی به مردم افغانستان ندارد.
چهارم اینکه میلیون‌ها نفر از مردم افغانستان به مجرد به قدرت رسیدن طالبان از کشورشان خارج شدند تا زیر بار یک حکومت متحجر، تروریستی و ضدمردمی نروند. به مرزهای شرقی کشور خودمان نگاه کنید و سیل مهاجرین افغانی را ببینید که چگونه از طالبان ابراز نفرت و انزجار می‌کنند. همین سیل مهاجرت در مرزهای شمالی، غربی و جنوبی افغانستان نیز در جریان است و مردم افغانستان به هر وسیله ممکن در حال ترک کشورشان هستند تا زیر فشار حکومت عقب‌افتاده‌ای همچون طالبان نباشند.
پنجم اینکه با گذشت نزدیک چهار ماه از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان هنوز هیچ کشوری و هیچ سازمان بین‌المللی آن را به رسمیت نشناخته است. این امتناع به دلیل اطلاعی است که دولت و مجامع بین‌المللی از نامشروع بودن و تروریست بودن طالبان دارند.
ششم اینکه سلطه گروه تروریستی طالبان بر افغانستان، نتیجه تبانی این گروه با دولت آمریکا براساس توافق‌نامه دوحه است. برخلاف تبلیغات عده‌ای که تلاش می‌کنند وانمود نمایند آمریکا در افغانستان شکست خورده و از این کشور خارج شده، خروج آمریکا براساس یک نقشه با هدف مسلط کردن گروه‌های تروریستی بر این کشور و ناامن ساختن منطقه بوده است. طالبان اکنون حاکمان نیابتی از طرف آمریکا هستند که توطئه‌های آمریکا را اجرا می‌کنند.
و هفتم اینکه در حدود چهار ماه که از سلطه طالبان بر افغانستان می‌گذرد، این گروه به هیچیک از وعده‌های خود عمل نکرده و حتی برخلاف این وعده‌ها تا توانسته آزادی‌ها را محدود و سرکوب کرده، قانون اساسی را ملغی کرده، مذهب حنفی را حاکم نموده، فقه جعفری را حذف کرده، شیعیان را کوچانده و آواره کرده، تاجیک‌ها را در پنجشیر قتل‌عام کرده، زیر بار انتخابات نرفته، دیکتاتوری مذهبی با امیرالمومنین نامیدن هبت‌الله آخوندزاده را رسمی و عملی ساخته، فقر و گرسنگی را بر مردم مسلط کرده، ناامنی را گسترش داده و زن‌ها و دختران را از حقوقشان محروم نموده است.
با توجه به این دلایل روشن، چگونه می‌توان طالبان را مردم یا نماینده مردم افغانستان دانست؟ سران این گروه حتی رئیس‌جمهور ایران را که سخن از ضرورت تشکیل یک حکومت همه‌شمول در افغانستان گفته بود، مورد اهانت قرار دادند. اینکه رهبری و رئیس‌جمهور کشورمان بر خواست و نظر مردم افغانستان تکیه کرده‌اند به این معناست که حاکمیت غیرانتخابی و دیکتاتوری گروهی را در افغانستان قبول ندارند. با اینحال، نماینده رئیس‌جمهور در امور افغانستان چگونه به خود اجازه می‌دهد بگوید امروز افغانستان به دست مردم این کشور افتاده؟ تنها تفسیری که می‌توان از این سخن داشت اینست که او به تشخیص خود، طالبان را به رسمیت شناخته تا تطهیرکنندگان این گروه تروریستی که بشدت نگران بلاتکلیفی طالبان هستند را از نگرانی نجات دهد!


ارسال دیدگاه
نام: ایمیل: دیدگاه: