از «خرِ شِرِک» در کلاس درس تا دلارهاي عراقي در دانشگاه؛ وقتي پول جاي حرمت و قانون را ميگيرد
پرويز محمدي
چند شب پيش، در يک محفل دوستانه، يکي از حاضران که دبير آموزش و پرورش است، خاطرهاي را از همکارش بازگو کرد؛ روايتي آنقدر تلخ و غمانگيز که جمع را در بُهت و سکوت فرو برد.
او نقل کرد که سال تحصيلي گذشته در يکي از مدارس متوسطه غيردولتي همدان، سرِ کلاس عربي، چند دانشآموز در انتهاي کلاس مشغول بگو و بخند بودند.
دبير عربي با لحني آرام ميپرسد:
«به چي ميخنديد؟»
يکي از دانشآموزان با گستاخي جواب ميدهد:
«آقا، به شما ميخنديم!»
معلم جا ميخورد و ميپرسد:
«به من؟ مگه من خندهدارم؟ به چي از من ميخنديد؟»
همان دانشآموز با صداي بلند ميگويد:
«آقا، شما شبيه خرِ شِرِک هستيد!»
کلاس از خنده ميترکد.
آن دبير عربي، دلشکسته، به دفتر مدير ميرود و ميگويد:
«يا اين دانشآموز بايد در اين مدرسه بماند يا من.»
پاسخ مدير تکاندهنده است:
«اين دانشآموز بيست و چند ميليون تومان شهريه داده. اگر اخراجش کنيم بايد پولش را پس بدهيم. اگر نميتواني تحمل کني، برو.»
وقتي معلم با ناباوري ميپرسد: «يعني پول مهمتر از احترام معلمه؟»
مدير با خونسردي ميگويد:
«بله؛ دانشآموز براي ما درآمد دارد و معلم هزينه. يک مدير عاقل درآمد را نگه ميدارد، نه هزينه را!»
و معلم، ميرود...
ميرود تا بماند مدرسهاي که در آن حرمت، جاي خود را به سود داده است.
اين فقط يک خاطره نيست.
سندي است از فروپاشي اخلاقي در نظام آموزشِ پولي.
وقتي مدرسه به بنگاه اقتصادي تبديل شود، معلم ديگر محترم نيست، بلکه «قابلجايگزيني» است.
و وقتي دانشآموز «مشتري» شود، تربيت از معنا تهي ميشود.
اما بيماري فقط در مدارس نيست.
در دانشگاههاي همدان، دانشجويان عراقي هر ترم صدها و شايد هزاران دلار شهريه ميپردازند؛
و اگر تخلفي کنند، برخوردي نميشود، چون حذفشان يعني از دست دادن «منبع درآمد. آنهم درآمد ارزي».
پول جاي قانون را گرفته است
و دلار، جاي اخلاق را.
آقاي استاندار همدان!
چشم بستن بر اين واقعيت يعني مشارکت در سقوط.
مديری که در برابر تحقير معلم سکوت ميکند و آموزش را به تجارت سپرده، شايسته ماندن نيست.
اگر حرمت معلم در همدان فروخته ميشود، مسئولش مديرانی هستند که با حمايتهاي بيجا سر پا ماندهاند.
تا وقتي آموزش را «ميفروشيم»، حرمت معلم را «ميبازيم» و تا وقتي دانشگاه با دلار اداره ميشود، تربيت جايش را به تجارت ميدهد.
و در پايان - براي آنان که هنوز در ترديدند يا بخواهند حقيقت را لمس کنند،
نامِ معلم و نامِ آموزشگاه در اختيار مدير کانال «نگاه همدان» است؛
اگر ارادهاي براي پيگيري و برخورد واقعي وجود داشته باشد، آمادهايم آن را در اختيار قرار دهيم.
گرچه تجربه نشان داده، در اين شهر، گاهي حتي حقيقت هم صرفه اقتصادي ندارد.