15 شهيد زن و کودک بيگناه در آستانه اشرفيه
اشاره:
آستانه اشرفيه در 35 کيلومتري رشت واقع است و فاصله آن تا شهر لاهيجان 7 کيلومتر است. همچنين از شمال به بندر کياشهر و به فاصله 17 کيلومتري قرار دارد. رژيم صهيونيستي بامداد سهشنبه 3 تير 1404 به مرکز شهرستان آستانه اشرفيه حمله هوايي کرد. بر اثر اين تجاوز وحشيانه چهار واحد مسکوني کامل تخريب و تعدادي از ساختمانهاي اطراف آسيب ديدند و 15 نفر از مردم غيرنظامي شهيد و تعدادي از هموطنان زخمي شدند*جنايت نيمه شبساعت 1:17 بامداد سوم تير، شهروندان آستانه اشرفيه از صداي انفجارهايي سنگين از خواب پريدند. به گفته شاهدان محلي، ابتدا صداي عبور هواپيماهايي ناشناس شنيده شد و لحظاتي بعد، چهار انفجار متوالي در منطقهاي غيرنظامي از شهر، باعث تخريب کامل چهار منزل مسکوني شد. شدت انفجارها به حدي بود که شيشه منازل اطراف در شعاع 500 متري شکسته و خودروهاي پارکشده در کوچههاي اطراف نيز دچار آسيب جدي شدند.در دل شب، آنچه از چهار خانه مسکوني در آستانه اشرفيه باقي ماند، تنها ويرانهاي خاموش و خاکستري بود؛ سکوتي مرگبار که ميان پيکرهاي بيجان و ديوارهاي پودرشده فرياد ميزد. از خانهها چيزي جز تل خاک، آجرهاي خردشده، ميلههاي شکسته و بوي آتش و خون نمانده بود. ديوارها گويي بخار شده بودند، اثري از پنجره يا در باقي نمانده بود. وسايل خانه درهمشکسته و سوخته، هر کدام گوشهاي از فاجعه را روايت ميکردند.لباسها، همانهايي که روزي به تن کودکان يا مادران اين خانهها بود، حالا تکهتکه و آغشته به خاک و خون، ميان آوار پراکنده شده بودند. گوشهاي از اتاقي که ديگر وجود نداشت، تنها لنگهاي کفش کودکانه ديده ميشد؛ کفشي بدون جفت، بيصاحب، ساکت اما فريادزن.ميان تکههاي چوب و فلز، يک گوشي موبايل ترکيده روي زمين افتاده بود؛ تنها چيزي که از آن باقي مانده بود، صفحهاي شکسته با خطوط درهم و تار، گويي هنوز درحال بازتاب آخرين پيام يا تماس زندگي بود.از تولدها، سالروزها، خاطرات شيرين، قاب عکسهاي خانوادگي و دفتر مشق بچهها چيزي نمانده؛ همه در شعله انفجار نابود شدند. آنچه باقي مانده، خاکي است که گواه بيصداي جنايتي بزرگ است؛ خاکي آميخته با خون انسانهايي بيگناه، و خاکستري که از درون آن، بغض يک ملت سر برميآورد.براساس اعلام مرکز اورژانس گيلان، در اين حادثه دردناک 15 نفر به شهادت رسيدند. ترکيب سني و جنسي شهدا نشان ميدهد اين حمله بهصورت کور و بدون تفکيک غيرنظاميان صورت گرفته است. در ميان شهدا، دو کودک، هفت زن و هفت مرد شناسايي شدهاند. همچنين، 41 نفر ديگر مجروح شدهاند که حال برخي از آنان همچنان خوب نيست.*هدف اصلي چه کسي بود؟در ميان جانباختگان، نامي برجسته بيش از همه جلب توجه ميکند؛ آري دکتر محمدرضا صديقي صابر. اين چهره علمي بينالمللي در دوم شهريور 1353 چشم به جهان گشود. وي استاد فيزيک هستهاي و از ارکان پژوهشهاي راهبردي در حوزه انرژي اتمي کشور بود. وي به همراه خانوادهاش براي تعطيلات به زادگاه خود، آستانه اشرفيه بازگشته بود. حال او به همراه 12 نفر از خانواده و بستگانش به شهادت رسيدند. هدف قرار گرفتن محل سکونت او، اين گمانه را تقويت کرده که حمله داراي اهداف هدفمند تروريستي بوده است.*صحنهاي بهتآور براي ساکنان شهريکي از بازديدکنندگان محل حادثه ميگويد: اين، جنايتي آشکار ازسوي رژيم کودککش اسرائيل با همکاري رژيم آمريکا است. گفته بودند که با غيرنظاميان، زنان و کودکان ايراني کاري ندارند، اما اين تصاوير چيز ديگري را نشان ميدهد. اينجا سندي آشکار از جنايت اسرائيل و آمريکا است.يکي از اهالي که هنگام وقوع حادثه در محل مشغول کار بود، با دلي پر از اندوه گفت: اسرائيل ادعا ميکرد که با غيرنظاميان کاري ندارد. آيا آستانه اشرفيه يک منطقه نظامي است؟ پس چرا محلههاي مسکوني را هدف قرار دادند؟ ما اينجا با بغض و اشک مشغول کار هستيم، وقتي ميبينيم افراد بيگناه در اين حادثه به شهادت رسيدهاند.او تأکيد کرد: تا آخرين قطره خونمان پشت رهبرانمان هستيم، و اگر جنگي هم پيش بيايد، ما آمادهايم.رضا، کودک که ساکن يکي از خانههاي نزديک محل حادثه بود، گفت: وقتي صداي مهيب بمب را شنيدم، خانهمان به لرزه افتاد. فکر کردم خواب ميبينم و دوباره خوابيدم، اما وقتي صبح بيدار شدم، فهميدم چه فاجعهاي رخ داده. حتي شيشههاي خانه ما که فاصلهاش نسبتاً زياد بود، همگي شکسته بودند. ما هم خسارت ديديم.او در پايان، با دستان کوچک گرهکردهاش گفت: مرگ بر آمريکا، مرگ بر اسرائيل.*واکنش دولت و نهادهاي مسئولسخنگوي دولت جمهوري اسلامي ايران، اين حمله را "اقدام تروريستي آشکار" توصيف کرده و گفت: شهادت دکتر صديقي و خانوادهاش يک جنايت بيسابقه است. اين نشان ميدهد دشمنان ملت ايران از قدرت علمي و پيشرفت دانشپايه اين سرزمين به وحشت افتادهاند.يکي از استادان دانشگاه صنعتي شريف و همکار سابق دکتر صديقي ميگويد: دکتر صديقي انساني شريف، ميهندوست و عميقاً متعهد به پيشرفت علمي کشور بود. پروژههاي متعددي که تحت نظر ايشان اجرا شد، نقش کليدي در توسعه فناوري هستهاي صلحآميز ايران داشت. حذف او، ضربهاي به جامعه علمي کشور است. اما مطمئن باشيد راه او متوقف نميشود.در سالهاي گذشته، ترورهاي متعددي عليه دانشمندان ايراني، مانند شهيدان فخريزاده، عليمحمدي و احمدي روشن، با مهر امضاي رژيم صهيونيستي همراه بوده است.*ملت در سوگ، مردم در خشمدرحاليکه پيکرهاي شهدا به پزشکي قانوني منتقل شدهاند، مراسم تشييع پيکر پاک آنها با حضور گسترده مردم، دانشگاهيان، روحانيون و مقامات کشوري برگزار شد. فضاي شهر آستانه اشرفيه غرق دراندوه وپرازتصاويرشهداست. و هر کجاي اين شهر که در آن قدم ميزنيد همراه با غم و عکسهاي چسبيده شهداي به ديوار است.در پي حملهاي مرگبار و ناجوانمردانه به منطقهاي مسکوني در آستانه اشرفيه، ملت ايران بار ديگر داغدار جنايتي آشکار ازسوي دشمنان قسمخوردهاش شد. شهادت 16 انسان بيگناه، از جمله کودکان، زنان و بهويژه دکتر محمدرضا صديقي صابر، چهرهاي برجسته در حوزه دانش هستهاي، نشان داد که هدف دشمن نه صرفاً مراکز نظامي، بلکه اراده ملي، توان علمي و آرامش مردمان اين سرزمين است. اين حمله، نه فقط ويراني چند خانه، بلکه زخمي عميق بر وجدان انساني و چهره بشريت بود. اکنون مردم ايران در سوگ نشستهاند، اما در عين حال با صدايي رسا اعلام کردهاند که اين جنايات نهتنها عزم آنها را براي پيشرفت و استقلال تضعيف نخواهد کرد، بلکه خون شهدا، بذر آگاهي، ايستادگي و ارادهاي پولادين را در دل اين ملت خواهد کاشت. راه شهيد صديقي و يارانش ادامه دارد؛ و تاريخ، اين جنايت را فراموش نخواهد کرد.*اسامي شهيدان آستانه اشرفيهبنياد شهيد گيلان اسامي 15 شهيد تجاوز رژيم صهيونيستي به مناطق مسکوني آستانه اشرفيه را اعلام کرد: سيد محمد رضا صديقي صابر» شهيد دانشمند هستهاي، «شهيده سيده محيا صديقي صابر»، «شهيده سيده فاطمه صديقي صابر»، «شهيده زهرا صابر»، «شهيد موسي صابر»، «شهيده سلطنت حسين پور»، «شهيده ياس صابر»، «شهيد حامد صابر»، «شهيد ميلان صابر»، «شهيد مهسا احمري»، «شهيد امير علي چتر عنبري»، «شهيد احمد لطفي راد»، «شهيده روح انگيز فرهنگ مهيني»، «شهيده شهربانو پور رمضان»، «شهيد مجتبي محمد پور»*علي اعظم اصغرقاجار*چهار انفجار متوالي در منطقهاي غيرنظامي از شهر، باعث تخريب کامل چهار منزل مسکوني شد. شدت انفجارها به حدي بود که شيشه منازل اطراف در شعاع 500 متري شکسته و خودروهاي پارکشده در کوچههاي اطراف نيز دچار آسيب جدي شدند*لباسها، همانهايي که روزي به تن کودکان يا مادران اين خانهها بود، حالا تکهتکه و آغشته به خاک و خون، ميان آوار پراکنده شده بودند. گوشهاي از اتاقي که ديگر وجود نداشت، تنها لنگهاي کفش کودکانه ديده ميشد؛ کفشي بدون جفت، بيصاحب، ساکت اما فريادزن*يکي از اهالي: تا آخرين قطره خونمان پشت رهبرانمان هستيم و اگر جنگي هم پيش بيايد، ما آمادهايم*يکي از استادان دانشگاه صنعتي شريف و همکار سابق دکتر صديقي ميگويد: دکتر صديقي انساني شريف، ميهندوست و عميقاً متعهد به پيشرفت علمي کشور بود